جوان آنلاین: مهدی قِزلّی، متولد ۱۳۵۹ در تهران است. او را بیشتر به قلمش در ناداستان و جستار میشناسیم، اما آن نویسنده، مستندنگار، روزنامهنگار و مدیر فرهنگی نیز است و مسئولیتهایی همچون مدیریت بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و دبیری اجرایی جشنواره و جایزههای ملی را در سالهای مختلف بر عهده داشته است. در روزهای حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به ایران و به شهادت رساندن سرداران نظامی، دانشمندان و مردم عادی پای صحبت او نشستیم.
وی به عنوان یک نویسنده قاب روایت احتمالی خود را روی «همبستگی و انسجام بین مردم» میبندد و در این باره میگوید: این اتفاقاتی که در هفت روز گذشته رخ داد باعث انسجام و همبستگی بین مردم شده است. این مسئله خود یک «خیر» و «برکت» در کنار تمام «شر» و «سختی»های این جنگ بود. برکتی که ایران ما به شدت به آن محتاج بود. این همبستگی بسیار ارزشمند است. مردم با یکدیگر مهربان شدند و به یکدیگر توجه میکنند و کسی در سمت مطالبه و مقصر شمردن دیگری نیست. وی ضمن ابراز تعجب از آنچه در اینباره مشاهده کرده است، بیان میکند: این مسئله برای من عجیب است. غربیها عمدتاً نسبت به مسائل اینچنینی با دقت عمل میکنند و مطالعات خوبی دارند. پژوهشکده و اندیشکدههایشان روی این موضوعات کار میکنند. برای من عجیب است که در شناخت مردم ایران در چنین بزنگاههایی با قیاس به نفس برخورد میکنند. شاید اگر مردم و کشور دیگری بود در چنین شرایط جنگی و در مقابل این همبستگی بیرحمانه غربی علیه ایران، کشور دچار فروپاشی میشد، اما مردم ما در چنین شرایطی امیدوارند، امکاناتشان را با هم تقسیم میکنند و غر نمیزنند. این نزدیکی نعمت بزرگ این جنگ هفت روزه است. قزلی ضمن تأکید بر اهمیت حفظ این سرمایه اجتماعی به حوادث اجتماعی سیاسی سالهای گذشته ایران اشاره کرده و میگوید: اگر به سه یا چهار سال پیش برگردیم، ما منازعات داخلی سیاسی و غیرسیاسی، میدانی و غیرمیدانی در کشور داشتهایم که در مقایسه با آنچه امروز از سر میگذرانیم محلی از اعراب ندارد، اما توانسته بود مردم را روبهروی هم قرار بدهد. ما باید این نعمت را جدی بگیریم و برای حفظ و ارتقای آن تلاش کنیم. باید مراقب باشیم که فشارهای احتمالی آینده همینگونه عمل کند. نویسنده کتاب «پنجرههای تشنه» در نظر گرفتن همه جوانب را پیش از هر اقدامی وظیفه اهالی فرهنگ و هنر میداند و مطرح میکند: اهالی فرهنگ و هنر برای آن که بتوانند کاری بکنند، نیاز دارند تا سپهر ماجرا را متوجه باشند. [اتفاقاتی که ما پشتسر گذاشتیم]، گذشته و عقبهای دارد که ما عمدتاً از آن مطلع هستیم و همچنین حال و آیندهای دارد که طبعاً از آن مطلع نیستیم. اینکه باید چگونه با مردم، جامعه بینالمللی کسانی که در حال دفاع هستند، کادر درمان، نیروهای خدماتی و... مواجه شویم نیاز به تأملی درباره حال و بینشی درباره آینده دارد.