جوان آنلاین: تاریخ پویشهای مردمی نشان داده که این رویدادها میتوانند نقش قابلتوجهی در تقویت هویت ملی، انسجام اجتماعی و معرفی ظرفیتهای مغفولمانده ایفا کنند. از پویش موفق محیطزیستی در مالزی تا پویشهای فرهنگی و حرکتهای خودجوش مردمی در ایران مانند «همیاران آب» یا «پویش مهربانی»، همگی گواهی بر این هستند که رسانهها با هدایت هوشمندانه میتوانند به عامل تسریعکنندهای برای تغییر ذهنیت و آگاهیبخشی جامعه تبدیل شوند. پویش «ایران جان» که به همت صداوسیما و با محوریت شبکههای استانی طراحی شده، گامی نوین در مسیر بازتعریف روایت ملی از ایران است. این پویش نهتنها بهدنبال نمایش جغرافیای استانهاست، بلکه میکوشد لایههای پنهان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه را با زبانی روایت کند که پیش از این کمتر شنیده شدهاست.
نکته قابلتوجه در طراحی پویش «ایران جان»، شکستن کلیشههای مرسوم رسانهای است؛ تمرکز بر استان خوزستان در آستانه سالگرد آزادسازی خرمشهر و روز دزفول، نشاندهنده نگاهی استراتژیک به پیوند تاریخ معاصر با ظرفیتهای حال حاضر است. این پویش با اختصاص یک هفته کامل از برنامههای شبکههای سراسری و برونمرزی به یک استان، عملاً امکان «روایتسازی چندبعدی» را فراهم میکند؛ از کشاورزی دزفول تا گردشگری آبادان، از صنعت خوزستان تا مقاومتهای مردمی آن. چنین الگویی میتواند به مدلی برای سایر نهادهای فرهنگی تبدیل شود تا بهجای تمرکز مقطعی بر رویدادها، به تولید محتوای زنجیرهای و عمیق بپردازند.
هماهنگی این پویش با «سند تحول» و «سند زیستبوم» شبکههای استانی، دیگر نقطه قوت آن محسوب میشود. وقتی ۳۳ شبکه استانی هرکدام با تدوین سند ۲۰۰ صفحهای، اولویتهای محتوایی خود را برای پنج سال آینده ترسیم میکنند، «ایران جان» به حلقه اتصال این نقشههای کلان تبدیل میشود. این رویکرد برنامهمحور - که در آن حتی دستگاههای محلی نیز مشارکت داده شدهاند - تضمین میکند که پویش به سطح شعارهای زودگذر تنزل نکند. مثال موفق این هماهنگی را در پوشش زنده حادثه بندر شهید رجایی توسط شبکه استانی هرمزگان دیدیم؛ جایی که گزارشهای میدانی بدون واسطه تهران منتشر شد و اثبات کرد ظرفیتهای محلی اگر درست هدایت شوند، میتوانند کیفیتی فراتر از مرکز داشته باشند.
«ایران جان» از آن جهت الهامبخش است که به جای نگاه تکبعدی به استانها، به دنبال «روایت چندصدایی» از ایران است. انتخاب اصفهان به عنوان مرکز دوم - آنهم بدون مناسبت خاص - تأکیدی بر این امر است که هر استان فارغ از رویدادهای نمادین، آنقدر ظرفیت ناب دارد که بتواند یک هفته از برنامههای ملی را پر کند. این نگاه، زمینهساز کاهش تمرکزگرایی رسانهای و تقویت اعتمادبهنفس محلی است. اگر این پویش به الگویی دائمی تبدیل شود، میتواند انقلابی در بازنمایی رسانهای از ایران ایجاد کند؛ جایی که به جای چند کلانشهر، تمام ایران در مرکز توجه قرار میگیرد.
لزوم تداوم و توسعه چنین پویشهایی امروز بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. در شرایطی که فضای مجازی پر از روایتهای تکسویه و گاه تحریفشده از جغرافیا و فرهنگ ایران است، رسانه ملی با ابزاری مانند «ایران جان» میتواند ضدروایتی مستند و جذاب ارائه دهد. تجربه این پویش ثابت کرده که شبکههای استانی اگر به میدان بیایند، نهتنها مصرفکننده محتوای مرکز نیستند، بلکه میتوانند به تولیدکنندگانی اثرگذار تبدیل شوند. اگر این حرکت به عرصههای دیگری مانند پویشهای بینالمللی برای معرفی ایران، پویشهای علمی برای حل چالشهای محلی، یا حتی کمپینهای مردمی- رسانهای تسری یابد میتوانیم امیدوار باشیم که «ایران جان» آغاز راهی باشد برای تداوم خلاقیت و تولید محتوا برای معرفی ظرفیتهای واقعی و حقیقی کشور عزیزمان بدون گرفتار شدن در گرداب تصنعی و ساختگی جریانات رسانهای معاند و تحریفکننده واقعیات ایران جان.