جوان آنلاین: کتاب «فرار» نوشته نسرین ساداتیان که از سوی دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری انقلاب اسلامی توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است، صرفاً یک دفتر خاطرات دیگر از دوران جنگ نیست بلکه تلاشی است مستند و جسورانه برای کاوش در یکی از «نقاط کور» تجربه طولانی اسارت در ایران.
این اثر با محوریت قرار دادن ۲۶روایت مختلف از فرار اسرای عراقی، نه تنها بر قدرت دفاعی و مدیریتی ایران در سالهای جنگ و پس از آن انگشت میگذارد، بلکه به شیوهای بدیع، سویههای روانشناختی، اخلاقی و انسانی برخورد با دشمن شکستخورده را به تصویر میکشد.
اهمیت سوژه: جسارت در روایت ناگفتهها
موضوع فرار اسرا از اردوگاههای ایران، سوژهای بود که به دلیل ملاحظات امنیتی و محرمانه بودن اسناد، سالها از دسترس نویسندگان و سینماگران دور ماند. ساداتیان با درک این خلأ روایی، ریسک پرداختن به این موضوع را پذیرفته و در پی ثبت تجربههایی بوده است که «بکر» و «نقطه کور» باقی ماندهاند.
این انتخاب، نخستین و شاید بزرگترین امتیاز کتاب است. ادبیات مقاومت ایران، پس از دههها، همچنان نیازمند استخراج لایههای جدیدی از تجربههای زیسته است؛ تجربههایی که صرفاً در میدان نبرد خلاصه نمیشوند، بلکه در مدیریت بحران، رفتار با اسیر و حفظ کرامت انسانی نیز تجلی مییابند.
«فرار» با تمرکز بر این پویاییهای پنهان، تلاش میکند تصویری جامعتر از تواناییهای نیروهای ایرانی در حفظ امنیت در عین پایبندی به اصول انسانی ارائه دهد.
قدرت در رفتار: روایت «میهمان» بودن اسرا
یکی از نکات محوری و تأثیرگذار کتاب، تأکیدی است که نویسنده بر رفتار با اسرا به عنوان «میهمان» دارد. در فضایی که ایران خود درگیر جنگی نابرابر بود و منابع محدودیت داشت، مدیریت ۶۵هزار اسیر عراقی، نیازمند انرژی، منابع غذایی و تدارکات قابل توجهی بود. این روایت، فراتر از یک گزارش نظامی، ابعاد مدیریتی و اخلاقی دفاع مقدس را برجسته میسازد.
ساداتیان به درستی اشاره میکند که این سطح از مدارا، برای مخاطبان بیرونی و حتی اطرافیان خود نویسنده در ابتدای تحقیق باورپذیر نیست، اما همین امر، نقطه قوت اصلی در توجیه پایداری و اعتماد نیروهای نگهبان است.
استفاده از اسرای داوطلب عراقی برای کشیدن سیم خاردار، یک استراتژی هوشمندانه بود که دو پیام را همزمان منتقل میکرد؛ اول، اعتماد به طرف مقابل که نشان میداد «ما شما را دشمن مطلق نمیدانیم» و دوم نمایش اقتدار و اطمینان از اینکه در صورت اقدام خصمانه، توانایی مقابله وجود دارد. این بخش از کتاب، به خوبی نشان میدهد مقاومت تنها در نبرد مستقیم نیست، بلکه در حفظ اصول اخلاقی در سختترین شرایط نیز ریشه دارد.
ساختار روایی و تنوع شاهدان
کتاب متشکل از ۲۶خاطره است که از زبان راویان مختلفی نقل شده؛ افرادی که در ساعات اولیه وقوع هر حادثه در محل حضور داشته و شاهد عینی بودهاند. این تنوع راویان، از سرهنگ تا ستوان دوم (مانند ماشاءالله فراهانی و حمید صاحبقلم که متأسفانه فوت کردهاند) و حضور شاهدان از شهرستانها و تهران، عمق سندیت روایت را افزایش میدهد.
این اثر، یک روایت خطی از یک نفر نیست، بلکه پازلی است از دیدگاههای متعدد که هر کدام تکهای از یک تجربه بزرگ را پوشش میدهند، با این حال همین ساختار پارهپاره که ماهیت آن ناشی از جمعآوری مشاهدات است، منتقدانی را به سوی خود جلب کرده است.
روایتهای کتاب بسیار مختصر است وای کاش خاطرات مفصلتر بودند. این اختصار، یک چالش ساختاری در این گونه خاطرهنگاریهاست. زمانی که هر خاطره باید در حجمی محدود، یک واقعه را روایت کند، فرصت برای عمقبخشی به انگیزهها، جزئیات محیطی و سیر تحولات روحی راوی و اسرا کمتر میشود. نقد اصلی وارد بر این کتاب میتواند در همین راستا باشد، آیا تلاش برای پوشش ۲۶واقعه مجزا، مانع از آن شد که برخی از این روایات به ظرفیت داستانی کامل خود دست یابند؟ در نقد ادبی، معمولاً روایتهای کوتاه اگر به سرعت به نتیجه برسند، ممکن است اثرگذاری عاطفی کمتری نسبت به روایتی متمرکز بر یک واقعه بزرگ داشته باشند.
اوجگیری اخلاقی: الگوی فداکاری خانم افشار
از میان ۲۶روایت، خاطره خانم زینب افشار، پرستار بیمارستان ارتش به عنوان یکی از برجستهترین نمونهها معرفی شده و نویسنده قصد دارد آن را به صورت مجزا چاپ کند. این خاطره که در آن اسیر عراقی از اعتماد پرستار سوءاستفاده میکند و او را گروگان میگیرد، به نمادی از تقابل عمیق اخلاقی تبدیل میشود. واکنش خانم افشار که «حاضر بود جان خودش را به خطر بیندازد، اما زحمات نیروهای نگهدارنده و آبروی نیروهای ایرانی نرود»، بالاترین سطح از تعهد و ایثار را به نمایش میگذارد. این واقعه فراتر از یک فرار ناموفق است بلکه نمودار قدرت روحی ایرانی است که حتی در برابر دشمن مسلح و خشن، حفظ آبرو و اعتماد را بر حفظ جان مقدم میشمارد. این نوع روایتها که ساداتیان در جستوجوی آنها بوده، ارزشی بیش از صرفاً ثبت یک حادثه امنیتی دارند و به تعاریف جدیدی از شجاعت میانجامند.
گامی ضروری در تاریخ شفاهی
کتاب «فرار» در مجموع، یک تلاش موفق و ضروری در عرصه تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. ارزش اصلی این کتاب نه در نثر ادبی و خیالانگیز، بلکه در سندیت و شجاعت راویان و نویسنده در آشکارسازی گوشههایی است که به سختی میتوانستند منتشر شوند. این اثر، تصویری از یک ایران با مدیریت قاطع، اخلاقمدار و مقتدر در دوران جنگ و پس از آن ترسیم میکند.
اگرچه ممکن است خواننده حرفهایتر انتظار تفصیل بیشتری در برخی خاطرات داشته باشد، اما این اختصار میتواند به عنوان عاملی برای حفظ ضرباهنگ سریع اثر و حفظ تمرکز بر «حادثه فرار» دیده شود.
در نگاهی کلیتر، فرار، نه تنها به عنوان یک اثر مجزا، بلکه به عنوان بخشی از رویکرد مستمر نسرین ساداتیان در پرداختن به ابعاد کمتر کاوششده جنگ، اهمیت پیدا میکند. این نویسنده با تداوم پژوهش در این حوزههای حساس، نشان داده خاطرات دفاع مقدس گنجینهای است که لایههای آن همچنان نیازمند حفاری دقیق و پژوهش میدانی است.
این کتاب به خواننده ثابت میکند جنگ، ساختاری تکبعدی ندارد بلکه مجموعهای پیچیده از کنشهای نظامی، مدیریت پناهندگان، بقای فردی و چالشهای اخلاقی در اسارت است.
فرار با موفقیت توانسته است یک روایت فرعی و امنیتی را به یک بستر عمیق برای تأمل در مفاهیمی، چون اعتماد، مدیریت بحران و ثبات اخلاقی در برابر دشمن تبدیل و به این ترتیب، جایگاه خود را به عنوان یک سند روشنگر در کتابخانه ادبیات مقاومت تثبیت کند.
در نهایت، فرار سهمی ماندگار در پرونده خاطرات مقاومت است و خانوادههایی مانند خانواده سرهنگ صاحبقلم و ستوان فراهانی حق دارند به این قهرمانانی که در ثبت این خاطرات نقشآفرین بودند، ببالند. این کتاب یادآوری میکند که پیروزیها تنها در جبهه نبرد رقم نخوردند، بلکه در صبر، مدیریت و اخلاقیات روزمره نیز به اثبات رسیدند.