جوان آنلاین: وقتی «آزا هانی محمد» غرش جتهای جنگنده و صدای انفجارها را شنید، بیرون از خانه نشسته بود. او همراه سه زن دیگر و یک کودک که با او در ساختمان بودند، فرار کرد و بعد صدای انفجار آمد. وقتی آزا هانی محمد به هوش آمد، روی تخت بیمارستان دراز کشیده و پای راستش را از دست داده بود. پهپادی که در ۲۵ مارس محله آنها در روستای کوایا در نزدیکی مرز سوریه و اردن را هدف قرار داد، نه تنها پای این زن بلکه شادی زندگیاش را از بین برد متعلق به ارتش اسرائیل بود.
از ۸ دسامبر ۲۰۲۴ و پس از سرنگونی بشار اسد که به قدرت رسیدن ائتلافی از شورشیان در سوریه را به دنبال داشت، اسرائیل چندین منطقه در کشور همسایه خود را اشغال کرده که فراتر ازمنطقه مورد مناقشه یعنی بلندیهای جولان است. اسرائیل در برخی موارد، این اقدام را تحت عنوان حمایت از خود در برابر تهدیدات تروریستی توجیه کرده است و گاهی اوقات هم با عنوان حمایت از اقلیت مذهبی دروزی که عمدتاً در جنوب سوریه زندگی میکنند. بنا بر اعلام دیدهبان حقوق بشر سوریه، نیروی هوایی اسرائیل حداقل ۵۴۸ حمله هوایی انجام دادهاند. آزا هانی محمد ۴۰ ساله، روی تخت دراز کشیده و لباس مشکی بلند به تن و روسری بر سر دارد و زیر پتوی گلدارش یک میز کنار تخت با ۱۲ جعبه دارو قرار دارد. نگاهش غمگین، اما خونسرد به نظر میرسد، پوستش رنگپریده است. نه تنها جسم، بلکه روح محمد نیز زخمی شده است. او شش فرزند دارد؛ سه پسر و سه دختر.
دستمزد روزانه کمتر از ۳ یورو
این زن سوری، در حال حاضر فقط در صورتی میتواند راه برود که دو نفر به او کمک کنند. یک پرستار شبانهروز کنار تخت او نشسته است. هزینه کل درمانش بالغ بر ۶۰ میلیون پوند سوریه، معادل ۴هزار و ۸۴ یورو شده است. همسرش صورتحساب فقط یکی از ویزیتهای دکتر را نشان میدهد: ۲۰۴ یورو. مرد لاغر اندام و میانسال به عنوان کارگر روزمزد کار میکند. بعضی روزها ۴۰/۲ یورو و بعضی روزهای دیگر ۷۵/۲ یورو درآمد دارد. دولت هیچ کمکی نمیکند و تقریباً هیچ سازمان امدادی اینجا وجود ندارد. مشخص نیست آیا آزا هانی محمد میتواند دوباره بدون کمک راه برود یا خیر؟! اول باید یک عمل جراحی دیگر انجام دهد. هفت کیلومتر دورتر، دو کنده درخت از زمین بیرون زدهاند. مرد جوانی به فضای باز کوچکی بین درختان زیتون در دامنه کوه اشاره میکند و میگوید: «وقتی پهپاد شلیک کرد، مردها اینجا بودند.» یکی از شش نفری که آن روز جان باختند، امین سالم سلیمان بود. مفلح، برادر سلیمان این حقیقت را پنهان نمیکند که برادر ۳۷ سالهاش هنگام مرگ اسلحه حمل میکرده است؛ سلاحی که او میخواست از آن علیه سربازان اسرائیلی استفاده کند: «امکان ندارد اسرائیلیها در سوریه پذیرفته شوند. چون آنها متجاوز هستند. آنها تکهای از سرزمین ما را تصرف و حالا به تصاحب قسمتهای بیشتری فکر میکنند.»
روستاییان، آماده جنگ با اسرائیل
کووایا حدود یک کیلومتر از مرز اردن و تقریباً چهار کیلومتر از بلندیهای جولان اشغالی اسرائیل فاصله دارد. در ماههای اخیر، نیروهای اسرائیلی بارها به این منطقه حمله کردهاند. با این حال، رسماً تأیید نشده که این نیروها در ۲۵ مارس در خاک سوریه بودهاند. در ۲۵ مارس، روستاییان گزارش دادند صدای رژه سربازان اسرائیلی از دره به سمت مزارع را شنیدهاند. مردان و زنان، برخی مسلح به تفنگ، خانههای خود را برای مقابله با سربازان اسرائیلی ترک کردند. سربازان با تک تیراندازها، توپخانه و پهپاد به مردان مسلح حمله و روستاییان فرار کردند. شرایط طوری بود که روستاییان تا ۲۴ ساعت نمیتوانستند برگردند. اگر از برادر سلیمان پرسیده شود که چرا اسرائیلیها آمدند، او میگوید: «چون آنها میخواهند کشور ما را اشغال کنند.» برادرش سه دختر و یک پسر از یک سال و نیم تا شش سال از خود به جا گذاشته است. ارتش اسرائیل در بیانیهای اعلام کرد نیروهای این کشور در هفتههای اخیر در مکانهای مختلف سوریه برای نابودی تسلیحات فعالیت کردهاند و برای محافظت از شهروندان اسرائیلی در این مناطق باقی خواهند ماند. اما مردم سوریه، معتقدند اسرائیل برای دزدیدن زمینهایشان آمده است و به همین دلیل با آنها مقابله به مثل میکنند. سلیمان که یک کشاورز بود و برادرش میزان خسارت وارد شده به مزرعه ناشی از اقدامات ارتش اسرائیل را ۷۵ درصد محصول ارزیابی کرده است به سختی جرئت میکند برای آب دادن یا برداشت محصول به مزارع برود. از طرفی، اسرائیل حالا میداند در روستا افرادی هستند که آماده جنگیدناند.
اشغالگری اسرائیل به معنای جنگ است
مفلح با آرامش میگوید: «ما هدف خود را آزادسازی کشورمان قرار دادهایم و امیدواریم این هدف به نتیجه برسد. ما در حال حاضر در حال بازسازی هستیم و میخواهیم با همسایگان خود در صلح زندگی کنیم. اگر دولت ما با اردن و اسرائیل به توافقی برسد، باید آن را بپذیریم.» با این حال، بسیاری معتقدند اشغال اسرائیل میتواند به درگیری مجدد منجر شود.
ماهر محمد الحسین در پاسخ به این سؤال که اگر سربازان اسرائیلی به اشغالگری ادامه دهند چه اتفاقی خواهد افتاد، پاسخ میدهد: «جنگ. مردم دوباره کشته خواهند شد» و میافزاید که قطعاً نگران است. الحسین در روستایی کوچک در حدود ۱۰ کیلومتری منطقه حائل زندگی میکند و در ۲۰ دسامبر در روستای معریه با هزار نفر جمعیت و چند کیلومتری خط مرزی با بلندیهای جولان در تظاهراتی علیه اشغال اسرائیل شرکت کرد. در این منطقه، واحدهای اسرائیلی اردوگاه برپا کرده بودند. این جوان ۲۱ ساله داستان لحظهای را که زندگیاش را تغییر داد، اینگونه روایت میکند: «آن روز، ماهر الحسین و دوستانش علیه سربازان شعار میدادند سوریه آزاد است، آزاد است و مهاجم باید برود. سپس سربازان شروع به تیراندازی کردند. حسین درد شدیدی در ران خود حس کرد و حدود ۱۰ دقیقه بعد بیهوش شد. گلوله باعث قطع عصب پای حسین و شکستگی استخوان شد و از آن زمان او بدون کمک قادر به راه رفتن نیست. حسین قبل از این واقعه، دانشجوی علوم اجتماعی بود، اما حالا او بیشتر فقط دراز میکشد.» یکی از دوستانشان که الان میهمان آنهاست میگوید: «همه عصبانی هستند.» حسین لبخندی میزند، لبخندی تا حدودی حسرتبار. او هنوز امید دارد. او میخواهد روزی دوباره راه برود و به تحصیل ادامه بدهد، اما به عقیده پزشکان این کار زمان خواهد برد.
سه هفته پیش، ارتش اسرائیل تورهای گردشگری به سرزمینهای اشغالی ترتیب داد که جنجال آفرین شد. کاتس وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرده است ارتش آن «به طور نامحدود» در خاک سوریه باقی خواهد ماند و به دنبال درگیریها میان سنیهای اسلامگرا و دروزیها در هفتههای اخیر، اسرائیل دوباره از طریق هوا به اهدافی در دمشق و جنوب سوریه حمله کرده است. دولت دمشق بارها تأکید کرده است خواهان جنگ با اسرائیل نیست. زخمهای آزا هانی محمد و ماهر الحسین هنوز التیام نیافته است و زخمهای سوریه، کشوری که زمانی درگیر جنگ داخلی بود، هنوز باز است.
*خبرنگار آزاد در حوزه غرب آسیا
منبع: روزنامه آلمانی
تاگس تسایتونگ