جوان آنلاین: «آقا، شما به من بگو این بو نمیده؟ این مشکوک نیست؟ بوی بدی هم میدهد»! این جملات صریح و هشداردهنده بخشی از صحبتهای نماینده مجلس است که بار دیگر سایه سنگین تعارض منافع در واگذاریهای دولتی و پروژههای کلان را بر سر افکار عمومی افکند. حالا حریم شهر تهران هم قربانی ملاحظات سیاسی شدهاست. شهردار تهران هم در آخرین نشست خبری خود این موضوع را علنی کرد که کروز در حال بلعیدن حریم تهران است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که شرکت بهمن خودرو، زیرمجموعه غول قطعهسازی کروز، متهم به فعالیت غیرقانونی و گسترده در حریم شهر تهران و تغییر کاربری اراضی ارزشمند کشاورزی شد، اما این تنها نوک کوه یخی است که زیر آن، شبکهای پیچیده از لابیهای قدرتمند، زد و بندهای پنهان و از همه مهمتر، چشمپوشی معنادار نهادهای نظارتی به چشم میخورد.
تجاوز به حریم؛ سودای قطعهسازی در زمینهای کشاورزی
رضا محمدی، شهردار منطقه ۱۸ تهران، در تشریح ابعاد این زمینخواری، از دیوارکشی غیرقانونی بالغ بر ۱۵۰ هکتار از اراضی کشاورزی حاصلخیز این منطقه ازسوی شرکت بهمن خودرو میگوید: این اقدام جسورانه، در پی لغو ناگهانی مصوبه حریم شهر تهران در سال ۱۴۰۳، با سرعت و شدت بیشتری از پیش رقم خورد. وی با تأکید بر اینکه بهرغم تمام محدودیتها و فشارها، با تخریب دیوارهای ساختهشده، سعی در مقابله با این تخلف آشکار داشته و عنوان میکند: متأسفانه، این تلاشها نهتنها با بیتوجهی و بیاعتنایی نهادهای مسئول مواجه شده، بلکه همکاران شهرداری نیز به دلیل ایستادگی در برابر این قانونشکنی، با برخورد و حتی بازداشت روبهرو شدهاند. مصوبه سال ۱۳۹۵ شورای عالی شهرسازی، بر ضرورت ایجاد یک سیستم واحد برای تصمیمگیری در خصوص حریم و مدیریت مشترک شهرستانها و شهرهای اطراف تهران تأکید میکند و لغو این مصوبه در اواخر سال ۱۴۰۳ توسط وزارت کشور، عملاً حریم شهر تهران را به وضعیت هشت سال قبل بازگرداند و راه را برای سودجویی و تخلفات گسترده باز کرد. به گفته شهردار منطقه ۱۸ با اشاره به اوجگیری ساخت و سازهای غیرمجاز در این دوران، شرکت بهمن خودرو در حال تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و اجرای دیوارکشیهای گسترده است که نشان میدهد سوءاستفاده از این فرایند رواج پیدا کردهاست.
کروز؛ متهم ردیف اول تعارض منافع و قانونشکنی
سؤال اساسی اینجاست که چرا شرکت بهمن خودرو تا این اندازه در تخلفات خود بیپروا عمل میکند؟ پاسخ این سؤال را باید در نقش محوری و مخرب شرکت کروز جستوجو کرد. شرکتی که ظاهراً با استفاده از لابیهای قدرتمند و زد و بندهای پشت پرده، نهتنها در صنعت قطعهسازی به یکهتازی مشغول است، بلکه با نفوذ گسترده در شرکتهای خودروسازی بزرگ مانند ایرانخودرو، به دنبال کسب منافع حداکثری و انحصاری کردن بازار است. بر اساس اسناد و مدارک موجود، شرکت کروز با کیفرخواستی سنگین و ۲۱۸ صفحهای و تخلفات گسترده، نباید به چنین جایگاه رفیعی دست پیدا میکرد؛ اتهاماتی نظیر اخلال در نظام اقتصادی، قاچاق سازمانیافته قطعات خودرو و گرانفروشی، تنها بخش کوچکی از کارنامه سیاه این شرکت است. با این حال، کروز با نادیده گرفتن تمام این اتهامات، همچنان به دنبال مدیریت انحصاری در شرکت ایرانخودرو است و با استفاده از شرکتهای مرتبط و پوششی، توانسته در هیئتمدیره این شرکت نفوذ کرده و صاحب کرسی شود.
نکته بسیار مهم و قابلتأمل در این میان، سکوت و چشمپوشی دستگاههای نظارتی نسبت به تخلفات گسترده شرکت کروز و بهمن خودرو است. با وجود گزارشهای متعدد و مستند، هیچ اقدام جدی و مؤثری برای برخورد با متخلفان و جلوگیری از ادامه این روند غیرقانونی صورت نگرفتهاست. این سکوت معنادار، این شائبه را به شدت تقویت میکند که آیا لابیهای قدرتمند کروز، میتواند مانع از اجرای عدالت و قانون شود؟
ایرانخودرو؛ قربانی بازیهای پشت پرده و تعارض منافع
ماجرای پرحاشیه خرید سهام ایرانخودرو توسط کروز نیز ابعاد جدیدی از این فساد سازمانیافته را آشکار میکند. امیرحسین ثابتی با اشاره به سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه تأکید میکند که نباید در فرآیند خصوصیسازی شرکتهای دولتی، مسئله حیاتی تعارض منافع نادیده گرفتهشود. او این سؤال اساسی را مطرح میکند که چرا باید یک شرکت قطعهسازی که مصداق بارز تعارض منافع است، اجازه یابد مالکیت کل یک شرکت خودروسازی بزرگ را در اختیار بگیرد؟ بند «ت» ماده ۵ قانون برنامه پنج ساله هفتم نیز به صراحت به این موضوع اشاره دارد که در صورت تملک شرکتهای سهامی عام توسط سهامدارانی که با تشخیص شورای رقابت دارای تعارض منافع در زنجیره ارزش آن شرکت باشند و مصداق رویه ضد رقابتی تشخیص داده شوند، ضمن سلب حق رأی از ایشان در هیئتمدیره و مجامع قانونی، سهامداران مذکور ظرف دو سال ملزم به واگذاری سهام خود هستند. در همین حال، مدیرعامل شرکت کروز در جلسه استماع بدوی، صراحتاً بر تملک سهام ایرانخودرو با هدف تکمیل زنجیره ارزش اعتراف کردهاست. این اعتراف، مهر تأییدی است بر وجود تعارض منافع آشکار در این معامله. شواهد و قرائن نشان میدهد که حضور کروز در مدیریت ایرانخودرو، منجر به افزایش چند برابری قیمت فروش قطعات در مقایسه با رقبا، تعیین انحصاری قیمت فروش کالا از طریق عدم ارائه آنالیز قیمت، موکول کردن انعقاد قرارداد به قبول تعهدات تکمیلی و تحمیل شرایط قراردادی تبعیضآمیز خواهد شد.
فاجعهای در کمین پایتخت؛ آیا امیدی به تغییر است؟
بهمن خودرو، کروز و ایرانخودرو اینها تنها نامهایی هستند که در این گزارش به آنها اشاره شد، اما پشت هر نام، داستانی غمانگیز از تعارض منافع و چشمپوشی وجود دارد. سؤال اینجاست که آیا این تراژدی تلخ پایانی خواهد داشت؟ آیا نهادهای نظارتی و قضایی با آن برخورد قاطع خواهند کرد؟ آیا حریم شهر تهران، به عنوان ریههای تنفسی پایتخت، از دست سودجویان و منفعتطلبان فرصتطلب نجات خواهد یافت؟ پاسخ به این سؤالات، در گروی ارادهای است که باید از بالاترین سطوح حاکمیت شکل بگیرد و در غیر این صورت، باید منتظر فاجعهای بزرگتر در آیندهای نهچندان دور باشیم.