کد خبر: 1293879
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۳:۰۰
گفت‌وگوی «جوان» با دکتر نجمه‌سادات مشهدی، روان‌شناس و مشاور خانواده
وقتی ما چیزی را بگوییم، اما عمل نکنیم، هیچ وقت روی فرزندمان تأثیرگذار نخواهد بود. امر و نهی مسائل الهی و اعتقادی زمانی اثرگذار است که خود ما هم مجری آن باشیم و اگر مجری آن باشیم، فرزندان ما به خصوص دختران‌مان هم به این مسائل ترغیب خواهند شد، یعنی باید رفتار والدین با گفتارشان هماهنگ باشد تا بتوانند الگوی خوبی برای فرزندان‌شان باشند
زهرا چیذری 

جوان آنلاین: دختر است دیگر؛ دریایی از احساسات و لطافت، انگار صفات مهر الهی در وجود دختران تجلی پیدا کرده است. این گونه است که دختران دنیا را زیباتر، لطیف‌تر و در یک کلام صورتی می‌کنند! اما همین احساساتی‌تر و لطیف‌تربودن گاهی وقت‌ها موجب می‌شود دختران‌مان آسیب‌پذیرتر هم بشوند، به خصوص در دنیای امروز که صنعت رسانه و زیبایی برای تداوم گردش مالی چندین میلیارد دلاری‌اش زنان و دختران را در گرداب فشار‌های روانی و تحمیل استاندارد‌های غیرواقعی قرار داده است، به همین خاطر هم است که براساس آخرین نظرسنجی نگرش سالانه مؤسسه خیریه «گرل‌گایدینگ» (Girlguiding) دختران جوان از هر زمان دیگری مأیوس‌ترند. ایندیپندنت در گزارشی که چندی پیش منتشر شد، نوشت: ترکیبی از معیار‌های غیرواقعی زیبایی در رسانه‌های اجتماعی و نبود آینده شغلی موجب افسردگی دختران جوان شده است. میزان خوشحالی دختران نسبت به ۱۵سال گذشته به پایین‌ترین سطح رسیده و عمده‌ترین دلایل آن ترس از آزار جنسی، بچه‌دارشدن و توقعات غیرواقعی زیبایی است. روی دیگر این ماجرا هم نقش و جایگاه مهمی است که زنان و دختران در اداره جامعه و تربیت نسل آینده به عهده دارند. شاید حضور زنان و دختران در مشاغل اجتماعی و پست‌های مختلف به اندازه مردان مشهود نباشد، اما به مصداق جمله معروف «پشت هر مرد موفق، یک زن سختکوش وجود دارد»، تمامی این مدیران، وزیران، سیاستمداران و اقتصاددانان را یک مادر تربیت کرده و به جامعه تحویل داده است. دختران امروز مادران فردا هستند و از این رهگذر مهم‌ترین نقش را در جامعه ایفا می‌کنند، به همین خاطر هم است که برای تغییر ترکیب و تفکر و ارزش‌های یک جامعه برای نسل‌های آینده سراغ دختران می‌روند! اینجاست که می‌بینیم زنان و به خصوص دختران‌مان در نوک پیکان «تهدید نرم‌افزاری» قرار دارند و در کنار برنامه‌های روتینی که با شبهه‌افکنی، عادی‌سازی برخی رفتارها، هنجارشکنی‌ها و تغییر باور‌ها و ارزش‌ها در فضای حقیقی و مجازی برای‌شان تدارک دیده شده است و هر از چندگاه با عملیات‌های گسترده روانی مواجهند. برای اینکه دختران‌مان را در دنیای امروز و در برابر این تهاجم‌ها ایمن کنیم و عزت نفس‌شان را بالا ببریم، باید چگونه رفتار و دختران‌مان را تربیت کنیم؟ به مناسبت میلاد باسعادت حضرت معصومه (س) و روز دختر سراغ دکتر نجمه‌سادات مشهدی، روان‌شناس و مشاور خانواده رفته‌ایم و برای پاسخ به سؤالات‌مان در خصوص چگونگی تقویت عزت نفس و تربیت درست فرزندان به خصوص دختران‌مان و نقش مادر در شکل‌گیری یک دختر قوی و با اعتمادبه‌نفس و در عین حال مؤمن و متعهد با وی به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم. 

دختران ما امروز در جامعه با چالش‌های متفاوت و متعددی مواجه هستند. فضای اجتماعی فشار‌های زیادی به آنها می‌آورد؛ از ظاهر گرفته تا وضعیت و موقعیت اجتماعی و مسائل اینچنینی. والدین چه کار‌هایی می‌توانند بکنند تا دختران ما در جامعه امروز آسیب‌های کمتری ببینند و بتوانند موفق‌تر عمل کنند یا به نوعی چگونه عزت نفس دختران‌مان را پرورش دهیم و مواجهه ما با آنها چگونه باشد؟

اولین مسئله ما تربیت فرزندان است. وقتی از ابتدا با توجه به یکسری شاخص‌هایی همچون باور‌ها و ارزش‌های دینی، فرزندان‌مان را تربیت کنیم، حتماً به این مشکلات برنخواهیم خورد. اگر در مسئله تربیتی خطا کرده باشیم هر زمانی بخواهیم می‌توانیم برگشت داشته باشیم. حالا شاید کمی سخت باشد، اما قابل جبران است. الان با توجه به اینکه خود ما هم با مشکلاتی مواجه هستیم، اکثر نوجوان‌های ما حرف‌شان این است که خانواده‌ها ما را درک نمی‌کنند! این درک نکردن نکته بسیار مهمی است. این درک نکردن دو جنبه دارد. یکی اینکه ممکن است والدین فرزندشان را درک نکنند بابت اینکه اطلاعات ندارند و نمی‌دانند که در این گروه سنی رفتارهای‌شان باید چگونه باشد و شخصیت فرزندشان را چگونه باید بشناسند. نیازها، خواسته‌ها و انتظارات یک نوجوان در زندگی چیست. این عدم‌اطلاعات و آگاهی والدین موجب عدم‌درک می‌شود، اما موقعی هم هست که والدین اطلاعات را دارند، اما فرزندان ما می‌گویند، ما را درک نمی‌کنند، آن هم به خاطر این است که توقعات غیرمنطقی و نابجا دارند. والدینی که آگاهی داشته باشند پاسخگوی این توقعات نیستند، اما آگاهی والدین این راه را به آنها نشان می‌دهد که چگونه روابط فرزندشان را با توجه به باور‌های غلطی که دارد با خودشان روابط سالمی کنند. درست است که ممکن است یک جا‌هایی رفتار و خواسته‌های فرزندان‌مان را قبول نکنیم، اما باید به گونه‌ای رفتار کنیم تا فرزندان‌مان آسیب نبینند، به خصوص درباره فرزندان دخترمان، وقتی فرزندان ما آسیب‌پذیر باشند، ناخودآگاه وقتی به اجتماع می‌آیند، اجتماع هم خودش یکسری آسیب‌هایی دارد، بنابراین آسیب‌ها چند برابر می‌شود و روحیه و روان دختران ما را درگیر خواهد کرد، پس بهترین روشی که به والدین توصیه می‌کنیم این است که در درجه اول تربیت صحیح داشته باشند و اطلاعات و آگاهی‌شان را با توجه به سن فرزندان بالا ببرند. 

شما اشاره داشتید که ما باید به گونه‌ای فرزندان‌مان را تربیت کنیم که آسیب‌پذیر نباشند. این آسیب‌پذیرنبودن چگونه اتفاق می‌افتد؟

به طور نمونه امروز ما در جامعه با سونامی عمل‌های زیبایی و با مادرانی مواجهیم که خودشان هم بعضاً عمل‌های زیبایی غیرضروری دارند. با توجه به اینکه اولین الگوی دختران مادرشان است، دختر بچه‌ای که مادرش عمل‌های زیبایی دارد چقدر احتمال دارد که به این سمت و سو گرایش پیدا کند؟ ما درصد را خیلی بالا می‌دانیم، چون خانواده‌ها مبدأ هستند و شخصیت فرزند در خانواده شکل می‌گیرد. درست است جامعه هم درصدی تأثیرگذار است، اما این تأثیرگذاری جامعه همیشه نیست و ما بیشترین درصد تأثیر را در خانواده داریم. درباره دختر بیشترین اثرپذیری از مادر اتفاق می‌افتد. نوع عملکرد، فکر و رفتار ما روی فرزندان‌مان تأثیرگذار است. وقتی مادری خودش درگیر چنین مسائلی است، دخترش هم از او الگو می‌گیرد. به طور کلی نوع خلقت ما آدم‌ها به این صورت است که نیاز به یک الگو و خط‌کش داریم. بچه‌های ما تا یک سنی الگو و خط‌کش‌شان والدین هستند، به خصوص دوره‌ای که قرار است شخصیت‌شان شکل بگیرد و وقتی شخصیت آنها شکل بگیرد، تغییر آن خیلی سخت است. نقش مادر در اینجا بسیار مهم است. علت اینکه نوجوانان ما به سمت‌وسوی جراحی‌های زیبایی گرایش پیدا کرده‌اند، به جرئت می‌توانم بگویم این است که آسیب‌ها و آسیب‌پذیری‌شان در خانواده شکل گرفته است، البته مواردی هم هست که مادر اصلاً گرایش به این گونه موارد ندارد و این آسیب را از اجتماع می‌پذیرد، اما اینجا هم نقش مادر مهم است. 

چطور؟

به این دلیل که اصلاً برای مادر مهم نیست و بچه رها شده است و به این مسئله دقتی ندارد، بنابراین در خصوص آسیب گرایش‌های افراطی به مسائل ظاهری و جراحی‌های زیبایی ما با دو گروه مواجه هستیم. یکی والدینی که خودشان به این گونه مسائل گرایش دارند و عمل‌های زیبایی انجام می‌دهند و یک گروه هم والدینی که به این مسائل گرایش ندارند، اما اهمیت لازم را به فرزندان‌شان نمی‌دهند و دخترشان از عزت‌نفس مناسب برخوردار نیست و رها شده است و عزت‌نفس را در فرزندان‌شان به گونه‌ای پرورش نداده‌اند که اعتماد‌به‌نفس لازم را داشته باشد و ضرورتی نبیند که بخواهد خودش را به تیغ‌های جراحی و اعمال زیبایی بسپارد. وقتی ظرف مادر و ظرف پدر خالی باشد، فرزند هم حتماً فقیر خواهد بود. وقتی من به عنوان یک مادر حب ذات و عزت‌نفس ندارم، همین را به فرزندم هم منتقل می‌کنم، اما وقتی فرزند من ارزش‌ها را به خوبی بشناسد و عیار و ارزش خودش دستش بیاید، هیچ‌گاه سراغ رفتار‌های ناشایست یا جراحی‌های زیبایی افراطی نمی‌رود، حتی در برخی موارد برخی از بچه‌ها هستند که به والدین‌شان هم ان‌قلت وارد می‌کنند، چون این بچه‌ها خودساخته هستند. 

آیا این خودساختگی ناشی از تربیت والدین است یا این افراد به گونه‌ای دیگر رشد و پرورش یافته‌اند؟

تا یک‌جایی تربیت والدین است، اما از یک جای دیگر فرزند من خودش روشش را عوض کرده است. خیلی از جوان‌های ما هستند که والدین‌شان مخالف با عقاید آنها هستند و بچه‌ها قوی‌تر عمل می‌کنند. 

چه چیزی باعث می‌شود این بچه‌ها بتوانند قوی‌تر عمل کنند؟

خیلی چیز‌ها می‌تواند تأثیرگذار باشد. یکی از مهم‌ترین این عوامل همنشین است که نقش بسیار پررنگی دارد. گاهی فرزند در یک خانواده بی‌بندوبار بزرگ می‌شود، اما می‌بینیم که این بچه به ارزش‌ها و باور‌ها خیلی اعتقاد دارد و وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم این بچه همنشینانی داشته که خوب بوده‌اند و اینگونه در زندگی و باور‌های او تأثیر گذاشته‌اند. همانطور که رسانه و اجتماع جنبه‌های منفی دارند، جنبه‌های مثبت هم دارند، بنابراین گاهی فرزندان ما ممکن است در این مسیر خوب قرار بگیرند. 

پس در واقع از نگاه شما ما در جامعه امروز گاهی اوقات با بچه‌هایی مواجه هستیم که از پدر و مادر رشد‌یافته‌تر هستند؟

بله صددرصد، البته آمار این مسئله از آمار فرزندانی که آسیب‌پذیر هستند کمتر است، اما نمی‌توانیم بگوییم که وجود ندارد. واقعاً این بچه‌ها وجود دارند و تأثیرات مثبتی هم دارند. 

طبیعتاً مطلوب هر پدر و مادری است که فرزندش رشد یافته باشد. چگونه پدر و مادر می‌توانند به این رشد‌یافتگی فرزندان به خصوص دختران‌شان کمک کنند؟

نخستین نکته رفتار و عملکرد خود پدر و مادر است. رفتار و عملکرد پدر و مادر تأثیرگذار است و باید خودشان به آن چیز‌هایی که می‌گویند عامل باشند. وقتی ما چیزی را بگوییم، اما عمل نکنیم، هیچ وقت روی فرزندمان تأثیرگذار نخواهیم بود. امر و نهی مسائل الهی و اعتقادی زمانی اثرگذار است که خود ما هم مجری آن باشیم و اگر مجری آن باشیم، فرزندان ما به خصوص دختران‌مان هم به این مسائل ترغیب خواهند شد. یکی از مواردی که والدین می‌توانند کمک کنند این است که به آن چیز‌هایی که اعتقاد دارند و ارزش‌ها و آنچه می‌دانند را اجرا کنند و بدانند فرزندان‌شان حتماً تأثیرپذیر خواهند بود، یعنی باید رفتار والدین با گفتارشان هماهنگ باشد تا بتوانند الگوی خوبی برای فرزندان‌شان باشند. 

شما اشاره داشتید که گاهی وقت‌ها رسانه می‌تواند نقشی مثبت داشته باشد و آگاهی را بالا ببرد. سال گذشته بود که مؤسسه گرل فرند تحقیقی را انجام داده بود که هیچ نسلی به اندازه نسل امروز دختران تحت فشار‌های روانی قرار ندارد. رسانه چگونه می‌تواند از منظر‌های مختلف روی دختران ما تأثیر داشته باشد و چگونه می‌توان ابعاد مثبت آن را تقویت و ابعاد منفی آن را تضعیف کرد؟

اگر بخواهیم وجه مثبت رسانه را مورد توجه قرار دهیم، این است که رسانه درباره یکسری از مسائل و آسیب‌های اجتماعی در قالب‌های مختلف به افراد اطلاعات و آگاهی دهد. رسانه و اصولاً هر ابزار دیگری لزوماً بد نیست و این ما هستیم که می‌توانیم از آن استفاده مثبت یا منفی داشته باشیم. رسانه هم یک جا‌هایی جنبه مثبت و برنامه‌های آموزشی دارد. حال مطابق شرایط، اما یک زمانی هست رسانه بار منفی دارد. از این جهت که آسیب‌ها را به راحتی نمایش می‌دهد. چشم نباید به گناه عادت کند و ما در این خصوص روایت داریم. اینکه بعضی‌ها می‌گویند بگذارید ببیند عادت کند، غلط است. نباید فرزندان ما هر چیزی را ببینند و به آن عادت کنند. همین تبلیغاتی که در رسانه‌های ما منتشر می‌شود و به طور نمونه وقتی می‌خواهند یک شامپو یا یک فرش را تبلیغ کنند در یک بستر خانواده بسیار مرفه ورود پیدا می‌کنند، این تأثیرگذار است، حتی در استایل و پوشش خانم‌هایی که در این تبلیغات حضور دارند، مؤلفه‌هایی وجود دارد که همه اینها منتقل می‌شود و هر قدر رسانه در این زمینه درست‌تر عمل کند، بیشتر تأثیر مثبت می‌گذارد و از سوی دیگر به همان نسبت می‌تواند تأثیر منفی زیادی داشته باشد. ما نمی‌توانیم رسانه را حذف کنیم و نقش بسیار پررنگی در تغییر سبک زندگی ما ایفا می‌کند. الان وقتی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بسیاری از مد‌ها از رسانه می‌آید. خیلی از پوشش‌ها، آرایش‌ها و لباس‌ها از رسانه ما خارج می‌شود. جوان و نوجوان من هنوز قدرت تجزیه و تحلیل ندارد و وقتی می‌بیند یک چیزی این همه زیاد است، فکر می‌کند دلیل زیادی یک چیز درست بودن آن است، بنابراین به عنوان یک حکم اصلی از آن استفاده می‌کند. رسانه این آسیب‌ها را هم دارد، اما آثار مثبت هم خواهد داشت. وقتی که ما روی فرزندمان درست کار کنیم، قدرت آنالیز او بالا می‌رود و وقتی در برابر یک رسانه قرار می‌گیرد، می‌تواند بخش‌های مثبت و منفی را از یکدیگر تشخیص دهد و بداند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. اینجا باید روی فرزندان‌مان کار بکنیم، وگرنه نمی‌توانیم چشم آنها را ببندیم. اگر فرزندان ما قدرت آنالیز داشته باشند، آسیب‌پذیری‌شان در برابر رسانه هم کاهش می‌یابد و این قدرت آنالیز باز هم به نوع تربیت ما در خانواده بازمی‌گردد.

برچسب ها: روان شناس ، بیمه ، نقش زنان
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار