جوان آنلاین: سیدمیثم میرتاجالدینی، در کانال شخصی خود در پیامرسان ایتا نوشت: رفیقی دارم بهاسم «مهدیعلی». آدم عجیبی است. دنیایی دارد که هرکسی را به آن راه نمیدهد. هرچند خود همین، میتواند موضوع نوشتن باشد، به مثابه «کشفالاسرار» ولی عجالتاً میخواهم درباره مهدیعلی چیز دیگری بگویم. او از ماه رمضان سال پیش، با خودش قرار گذاشته در طول ماه رمضان، دستکم یکی از نمازهای یومیه را در مسجد بخواند. ممکن است بگویید: چه مبارک عهدی! اما ماجرا به همین ختم نمیشود. چون توی قراردادی که صیغهاش را احتمالاً با خودش در یک گوشه دنج خلوتی خوانده، قید کرده مسجد نباید تکراری باشد. عجیب آن که از ماهرمضان سال قبل تا همین الان که این سطرها را مینویسم، این عهد را ادامه داده و اکنون عهدش در آستانه یکسالگی است. یکسالی که هر روزش را به یک مسجد جدید سر زده. سوای از اینکه مهدیعلی الان شبیه جعبه سیاه اطلاعات مساجد شهر شده و برخی روزها سر از مساجدی درآورده که شاید نامش هم به گوش ما که هیچ، حتی به گوش متولیان امور مساجد شهر هم نخورده باشد. خود این پایبندی به عهد و سپس ادامه دادن آن امری شگرف است که من حیفم آمد از آن نگویم و ردی از آن در این مفشوی مجازی به یادگار نگذارم. انسان، انسانیتش به ارادهورزی است و چنین ایستادن بر عهدهای بهظاهر ساده ولی حقیقتاً صعب، نشانهای است بر یک عزم جدی و یک تمرین تقویت اراده. چالشی است قابل تأمل و گاهی غیرقابل تحمل و مهدیعلی، آدم به چالش کشیدن خودش است. اینطور آدمهایی نقطه مقابل افراد چالشگریزند. آدمهایی که یکنواختی نه تنها آزارشان نمیدهد که آن را «مُلک لایبلی» میپندارند. ماه رمضان نزدیک است، ماه برهم زدن یکنواختی! کاش از آنهایی باشیم که درباره ما میگویند: «نَجِد لَه عَزما».