کد خبر: 1261514
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۰
تحقیقات درباره روند‌های ۴۵۷ کارزار گروه‌ها در طول ۱۰۰ سال گذشته، نشان داده است گروه‌هایی که با قطع سر نابود می‌شوند، معمولاً کوچک، دارای ساختار سلسله مراتبی و متکی به یک شخصیت محوری هستند، در حالی که حماس واجد این ویژگی‌ها نبوده، تجدید سازمان کرده است و الگوی مکرر جانشینانی خطرناک‌تر از سنوار در آن تکرار می‌شود که پدران، برادران یا فرزندان خود را دفن کرده‌اند
آدری کرت کرونین، فارین افرز، ۱۹ اکتبر ۲۰۲۴

جوان آنلاین: برای اسرائیلی‌ها و غیرنظامیان فلسطینی که از حماس حمایت نمی‌کنند، مرگ سنوار به‌منزله اجرای عدالت است، اما آیا این پایان حماس خواهد بود؟ هدف اعلام‌شده اسرائیل این بوده که این گروه را از بین ببرد تا با احیای بازدارندگی، امنیت شهروندان اسرائیل را دوباره برقرار کند. توانایی‌های نظامی حماس به‌شدت با کارزار نظامی اسرائیل آسیب دیده است: دولت اسرائیل ادعا می‌کند نیرو‌های اسرائیلی بیش از ۱۷ هزار پیکارجو از مجموع ۲۵هزار تا ۳۵هزار مبارز آن را کشته‌اند. اسرائیل همچنین بر تعقیب رهبران حماس تمرکز داشته و به دنبال ضربه‌ای قاطع است که تهدید این گروه را از بین ببرد. این راهبرد «قطع سر» که در آن با از بین بردن رهبران یک گروه تروریستی به آن پایان داده شود، می‌تواند مؤثر باشد، اما در تحقیقاتم درباره روند‌های ۴۵۷ کارزار سازمان‌های تروریستی در طول ۱۰۰ سال گذشته، دریافته‌ام گروه‌هایی که با قطع سر نابود می‌شوند، معمولاً کوچک، دارای ساختار سلسله‌مراتبی و متکی به یک شخصیت محوری هستند. این گروه‌ها معمولاً برنامه جانشینی قابل قبولی ندارند و به‌طور متوسط کمتر از ۱۰ سال فعال بوده‌اند. گروه‌های قدیمی‌تر و شبکه‌ای‌تر می‌توانند تجدید سازمان کنند و به حیات خود ادامه دهند.

به همین دلیل است که همچنانکه اوایل امسال در فارین افرز نوشتم، حماس گزینه مناسبی برای راهبرد «قطع سر» نیست. این یک سازمان شبکه‌ای قوی با دستور کار سیاسی افراطی است که به حمایت بین‌المللی متکی است و عمداً متوجه مخاطبان جهانی است. همچنین یک گروه قدیمی و تثبیت‌شده است که بیش از ۴۰ سال سابقه دارد با دفاتری خارج از غزه که به بقای آن کمک می‌کنند. این گروه از ایران کمک‌های قابل‌توجهی دریافت می‌کند و هیچ گروه تروریستی دولتی تا به‌حال تنها به دلیل مرگ رهبرش از بین نرفته است. به بیان ساده، اسرائیل رهبر حماس در غزه را کشته، اما احتمالاً این گروه و دستور کار سیاسی آن به حیات خود ادامه خواهند داد. اگر حماس در برابر راهبرد «قطع سر» آسیب‌پذیر بود، احتمالاً تا به‌حال شکست خورده بود.

اسرائیل دهه‌هاست که رهبران حماس را ترور می‌کند- از ترور‌های اولیه یحیی عیاش (در ۱۹۹۶)، بنیانگذار گروه احمد یاسین (در ۲۰۰۴) و جانشین او عبدالعزیز رنتیسی (نیز در ۲۰۰۴) تا ترور‌های اخیر صالح العاروری، مروان عیسی، اسماعیل هنیه و محمد ضیف و دیگران در سال جاری. اما این گروه از زمان تأسیس خود در ۱۹۸۷، تسلیم چنین رویکردی نشده و اکنون نیز نخواهد شد. حماس به خوبی در امر جانشینی تجربه دارد و الگوی مکررش این بوده که جانشین، افراطی‌تر و خطرناک‌تر از رهبر قبلی باشد. کشته شدن این تعداد از رهبران حماس در سال گذشته جایگاه سنوار را در داخل گروه تقویت و قدرت او را افزایش داده بود، بنابراین مرگ او واقعاً ضربه‌ای بسیار جدی به گروه بود. یکی از جنبه‌های جالب این قتل این است که سنوار در یک درگیری معمولی جان باخت، نه در یک عملیات ترور هدفمند - و این واقعیت، تصویر او را به عنوان یک جنگجوی شهید که در کنار نیروهایش کشته شد، بهبود می‌بخشد. به نظر می‌رسد برادر جوان‌تر سنوار، محمد برای جانشینی او آماده می‌شود و از جایگاه برادر مشهورش بهره خواهد برد. در ترور‌های هدفمند، هیچ‌کس بهتر از اسرائیلی‌ها عمل نمی‌کند، اما پرسش کلیدی این است که آیا دولت نتانیاهو برنامه سیاسی‌ای برای کاهش تهدیدی دارد که نسل بعدی رهبران حماس به‌طور قطع به وجود خواهند آورد؟

پیش از آزادی سنوار در تبادل گروگان‌ها با زندانیان در سال ۲۰۱۱، او ۲۳ سال را در زندان اسرائیل سپری کرده بود و کینه تلخی از اسیرکنندگان خود داشت که آن را با برنامه‌ریزی حملات ۷ اکتبر عملی کرد. چند سنوار آینده دیگر در غزه پدران، برادران یا فرزندان خود را دفن کرده‌اند؟ چند فلسطینی گرسنه و بی‌خانمان که شغلی یا چشم‌اندازی فراتر از شبکه‌های حماس ندارند، اکنون در آتش انتقام می‌سوزند؟ مرگ سنوار می‌تواند فرصتی حیاتی برای تغییر چرخه منفی‌ای باشد که اکنون در منطقه جریان دارد. منبع قدرت حماس این روایت است که به‌طور قهرمانانه در برابر تجاوز اسرائیل مقاومت می‌کند و به‌طور اصیل نماینده منافع فلسطینیان است. این روایت آشکارا نادرست است، اما نگرش حماس درباره اسرائیل در سراسر جهان در حال پیشرفت است و حمایت سیاسی از این کشور، از جمله در میان رأی‌دهندگان جوان‌تر در ایالات متحده، نزدیک‌ترین متحد اسرائیل در حال کاهش است. طبق نظرسنجی اخیر گالوپ، دیدگاه‌های منفی امریکایی‌ها نسبت به دولت نتانیاهو و کارزار اسرائیل در غزه، نیرومندتر از دیدگاه‌های مثبت است. 

ترور رهبران پاسخ مؤثری به یک مشکل اساساً سیاسی و استراتژیک نیست. با این وجود، مرگ سنوار می‌تواند فرصتی حیاتی برای تغییر چرخه منفی کنونی در منطقه فراهم کند. به رغم تلاش‌های مداوم دیپلماتیک ایالات متحده، قطر و مصر، اوضاع در مسیر همان جنگ منطقه‌ای که دیپلماسی برای جلوگیری از آن طراحی شده بود، تشدید شده است. یحیی سنوار می‌خواست جنگ را ادامه دهد و مانع اصلی هرگونه توافق برای پایان دادن به آن بود. ترور او می‌تواند نتیجه‌ای مطلوب از نظر سیاسی به دنبال داشته باشد، البته اگر دولت نتانیاهو را متقاعد کند که به دنبال راه‌حل سیاسی برای جنگ اسرائیل و حماس باشد؛ جنگی که موجب ناآرامی‌های منطقه‌ای شده است. این کار به معنای پیگیری فعالانه توافقی در غزه است که منجر به بازگشت ۱۰۱ گروگان اسرائیلی (چه زنده و چه مرده) و تحویل کمک‌های انسانی جدی برای غیرنظامیان غزه شود؛ غیرنظامیانی که بسیاری از آن‌ها بی‌خانمان، گرسنه و در معرض مرگ هستند. چالش موجود، البته این است که اکنون هیچ‌کس برای مذاکره برای آتش‌بس وجود ندارد. با کشتن سنوار، اسرائیل احتمالاً نه‌تن‌ها در شکست حماس ناکام مانده است بلکه به احتمال زیاد موجب شده که چاره‌ای جز ادامه جنگ ویرانگر و بی‌هدف استراتژیک در غزه نداشته باشد. جنگی که در بلندمدت، دشمنی فلسطینی‌ها (با اسرائیل) را که سنوار از آن بهره می‌برد و کسانی که بعد از او خواهند آمد نیز از آن سوءاستفاده خواهند کرد، افزایش خواهد داد.

ترجمه: معاونت مطبوعاتی

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار