جوان آنلاین: ساموئل خاچیکیان فردی بود که بهاصطلاح امروزی خودش را نمیفروخت، دوست نداشت برخلاف آنچه به آن معتقد است، عمل کند و این خصلت آقای خاچیکیان باعث شد که بهعنوان یکی از محبوبترین و مهمترین کارگردانان سینمای ایران از حداقلهای امکانات رفاهی کارگردانی در این سطح محروم باشد.
به گزارش جوان از روابطعمومی گروه سینمایی «هنروتجربه»، نشست نقد و بررسی فیلم مستند سینمایی «ساموئل خاچیکیان: یک گفتگو» در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. در ابتدای این نشست هوشنگ گلمکانی روزنامهنگار، نویسنده و منتقد سینما در سخنانی با اشاره به کیفیت مستند سینمایی «ساموئل خاچیکیان: یک گفتگو» گفت: این فیلم برای نسل جوان یکجور نگاه به تاریخ است و برای من و افراد بسیاری تجدید خاطره است.
وی با اشاره به اینکه خاچیکیان در آن زمان به هیچکاک ایران معروف بود، افزود: سبک سینمای خاچیکیان از سینمای اکسپرسیونیستی آلمان آمد و بعد وارد فیلم نوآر شد و بعد تبلورش در فیلمهای هیچکاک دیده شد. عموم مردم بیشتر این قسمت داستان را میشناختند به همین دلیل خاچیکیان نیز با همین عنوان معروف شد. گلمکانی ادامه داد: من وقتی این مستند و آن فیلم «هیچکاک تروفو» را دیدم خیلی حسرت خوردم که چرا طی این چهل و اندی سالی که کار مطبوعاتی میکردیم و این همه مصاحبه انجام دادیم، نوارهای مصاحبهها را نگه نداشتیم. البته تعدادی موجود است، اما اگر همه این نوارها میماند متریال بسیار خوبی بود برای فیلمهای بلند. گلمکانی درباره چالشهایی که ساموئل خاچیکیان در دوران فعالیت خود داشت، گفت: من پیش از انقلاب با او مصاحبهای انجام دادم و متوجه شدم که او همچنان اجارهنشین است و خیلی تعجب کردم که کارگردانی با این همه اهمیت و موفقیت و آن انبوه جمعیتی که جلوی سینماهای نمایشدهنده فیلمهایش صف میکشیدند. همچنان اجارهنشین باشد و این سؤال را نیز از او پرسیدم، اما دقیقاً یادم نیست که چه گفت، اما یادم است که جوابش بسیار معصومانه بود. ساموئل خاچیکیان فردی بود که به اصطلاح امروزی خودش را نمیفروخت، هرچند که آرمان سیاسی نداشت، اما بر اساس آن جنبه اخلاقی وجودش دوست نداشت، برخلاف آنچه به آن معتقد است، عمل کند و این خصلت آقای خاچیکیان باعث شد که بهعنوان یکی از محبوبترین و مهمترین کارگردانان سینمای ایران از حداقلهای امکانات رفاهی کارگردانی در این سطح محروم باشد. وی ادامه داد: شاید خاچیکیان بلد نبود از موفقیتهایشان استفاده اقتصادی کنند، او یک حالت معصومانهای داشت، گویی با کودکی روبهرو هستید که کار جالبی انجام میدهد، اما شاید حتی خودش نیز اهمیت کاری را که انجام میدهد، نمیداند از این جهت رفتار او را معصومانه میدانم. گلمکانی بیان کرد: سینمای ایران در سالهای زیادی گرفتار کلیشهها شد، مثلاً آن اوایل پس از دوره دوم فیلمسازی در ایران ملودرامهای اخلاقی و خانوادگی کلیشه قالب سینمای ایران بود و اینجا خاچیکیان میآید و تکانی به این سینما میدهد و بعد از آن دوره «گنج قارون» فرا میرسد و فیلمها اغلب به آن سمت میروند تا زمانی که موج نو به وجود میآید. ادوین خاچیکیان، فرزند ساموئل خاچیکیان و کارگردان سینما نیز گفت: تعهد حرفهای و عشقی که پدرم به سینما داشت، باعث شد به سایر امتیازاتی که میتوانست از این حرفه به دست آورد که حق مسلمش هم بود توجهی نکند، مگر در سالها و دهه پایانی عمرش.
وی عنوان کرد: به نظر من خاچیکیان تکستاره و تنها فیلمسازی بود که بنای این موج نو را ۱۵ و حتی ۲۰ سال پیشتر در سینمای ایران نهاد و تغییرات و تحولی در سینمای آن زمان ایجاد کرد که زمینهساز سینمای موج نو بود. او بهتنهایی این کار را کرد و مفهوم فیلمسازی و مفهوم کارگردانی را بنا نهاد. نظامالدین کیایی، صدابردار پیشکسوت سینمای ایران و از دوستان نزدیک ساموئل خاچیکیان نیز گفت: خاچیکیان اصلاً در پی مادیات نبود. ما در فستیوالهای دنیا جایی نداشتیم و جز خاچیکیان فیلمسازی نداشتیم که فیلمش را یک خارجی ببیند و خوشش بیاید. او شخصیت والایی داشت و در این دنیا برای هیچچیزی جز انسانیت ارزش قائل نبود. او میگفت من هر چقدر مشهورتر میشوم خودم را بیشتر پیدا میکنم و میبینم که من در مقابل عظمت سینما و عظمت هنر خیلی کوچک هستم.