جوان آنلاین: «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است؛ دنیا برای از تو سرودن مرا کم است...»، این بیت یکی از معروفترین و دلچسبترین ترانههای مرحوم «محمدعلی بهمنی» است که برای یکی از سریالهای تلویزیونی اجرا شد و در ذهن و قلب مردم نشست. مرحوم بهمنی، شاعر و ترانهسرای کشورمان روز گذشته پس از مدتی بستری در بیمارستان جهان دار فانی را وداع گفت. مصطفی محدثیخراسانی از شاعران نامآشنای معاصر است که سالها در کنار این شاعر محبوب و توانمند کشورمان فعالیت کرده است. او برایمان از ویژگیهای منحصر به فرد بهمنی میگوید.
مرحوم بهمنی از شاعران نوگرا محسوب میشوند. سبک شعری ایشان چقدر توانست در دهه ۵۰ و ۶۰ روی شاعران عصر خود تأثیرگذار باشد؟
نمیتوان گفت مرحوم بهمنی پیشگام جریان غزل نو بودهاند. دیگران این مسیر را آغاز کرده بودند، ولی به نظر میرسد از موفقترین کسانی که توانست با آثار درخشان خود در کنار شاعرانی مثل حسین منزوی این مسیر را به تثبیت برساند، آقای بهمنی بود.
نقش آقای بهمنی به این لحاظ حائز اهمیت است که جریان سرودن ایشان چند دهه استمرار داشته است. دیگرانی آمده اند، چند سالی کار کرده و بعد افول کردهاند، اما آقای بهمنی حداقل ۵۰ سال در عرصه غزل نو فعالیت مستمر، تأثیرگذار و درخشان داشتهاند و به این لحاظ میتوانیم ایشان را یکی از سرآمدان جریان غزل نو بدانیم.
ضمن اینکه ایشان به دلیل حسن معاشرت، مهربانی، مقبولیت عام و محبوبیتی که بین همه از هر طیف و با هر نگرشی داشت، توانست شاعران بسیاری را تربیت کند. او انسانی باانرژی بود و در اکثر مجالس و محافل حضور داشت. خودش هم انجمن ادبی و دورههای آموزشی در جاهای مختلف برگزار کرد. از این نظر هم ایشان چهره منحصربهفردی بودند.
از طرف دیگر، آقای بهمنی توانست توانمندیها و تجارب خود در شعر کلاسیک و غزل نو و ذهن و زبان نو را در ترانه و تصنیف پیاده کند. این هم از ویژگیهای منحصربهفرد ایشان است. او توانست با ورود به عرصه ترانه، شاخصهای ترانه معاصر را بالا ببرد، چون قبل از آن هر کس سر سوزن ذوقی داشت، بدون اینکه دانش شعری و پشتوانههای مطالعاتی لازم را داشته باشد وارد عرصه ترانه میشد و چند سطر را هم قلمی میکرد و به عنوان ترانه ارائه میداد.
اما آقای بهمنی این مسیر را متحول و ترانهای را باب کرد که ضمن ترانه بودن از پشتوانههای عظیم بینشی، دانشی و مطالعاتی برخوردار بود. در مجموع ایشان با حضور خود، سطح ترانه کشور را هم ارتقا داد. این هم موجب شد ایشان شاگردان زیادی را در کلاسهای ترانه خودش تربیت کند و مجموعه اینها کمک کرد که آقای بهمنی چهره منحصربهفردی در ادبیات روزگار ما باشد.
با توجه به اینکه ایشان ترانهسرا هم بودند، درباره مرز ترانهسرایی و شاعری توضیحاتی بفرمایید.
تجربه ثابت کرده بسیاری از شاعران توانمند ما ترانهسراهای خوبی نبودهاند و بسیاری از ترانهسراهای خوب ما هم شاعران خوبی نبودهاند. معمولاً این دو مقوله میتواند جدا از هم باشد، اما آقای بهمنی از معدود افرادی است که توانست بین شعر و ترانه پل بزند و ترانهای را ارائه دهد که بهشدت از ظرفیتهای شعر و صنایع لفظی و معنایی شعر بهرهمند است، ولی با زبان ترانه. این کار از هر کسی برنمیآید، اما آقای بهمنی توانست. برکت ورود آقای بهمنی به عرصه ترانه این بود که شاخصهای ترانه معاصر را ارتقا بخشید و سطح توقع ما را از ترانه بسیار بالا برد.
ایشان ترانههایی دارند که بسیار دلنشین هستند و در ذهن مردم ماندگار شدهاند، حتی با اینکه شاید اسم شاعرش را ندانند. به نظرتان رمز این موفقیت چیست؟
آقای بهمنی مسلط به زبان فارسی و ظرفیت و ظرایف واژگان و ماهر در کاربرد کلمات و همنشینی آنها کنار هم بود. همین هنر خودش را توانست در عرصه ترانه هم ارائه دهد. از طرفی آقای بهمنی انسانی بهشدت مردمی بود، از دل مردم جوشیده بود و با مردم کار میکرد. اصلاً معاشش از طریق کار در چاپخانه بود و تعامل زیادی با مردم داشت. زبان مردم را خیلی خوب شناخته بود و میتوانست به زبان مردم، عمیقترین و ظریفترین اندیشهها و احساسها را بیان کند. ضمن اینکه ترانههای ایشان پشتوانههای عرفانی، اسطورهای و ملی و المانهای تاریخی دارد که به زبانهای ساده و معمول مردم بیان شده است. این حاصل زیست مرحوم بهمنی با مردم بود.
مرحوم بهمنی متأثر از کدام بزرگان ادبی بودند؟
نمیتوان گفت آقای بهمنی تحتتأثیر شخصیت یا جریان خاصی بودند. آدمهای بزرگ از همه جریانها و نحلهها و گونهها بهره میبرند، ولی بهطور مستقیم متأثر از هیچکدام نیستند و آقای بهمنی از این دست بود. ایشان همه آثار گذشتگان و آثار درخشان معاصر را خوانده و به جانش نشسته بود و بعد موقع سرودن از فیلتر ذهن و اندیشه و فکر بهمنی عبور میکرد و رنگ بهمنی را میگرفت. به نظر من به شکل شاخص و مشخصی نمیشود گفت آثار ایشان تحتتأثیر کدام جریان است. از همه بهره گرفته بود، ولی رنگ و بوی شخصیت خودش را داشت.
از خلقوخوی اخلاقی و روحیات شاعرانهشان برایمان بگویید.
اخلاق و روحیات ایشان زبانزد خاص و عام است. سالها توفیق داشتم در شورای عالی شعر صداوسیما هر هفته در کنار ایشان کار کنم. سفرهای زیادی همراه ایشان بودم. در بندرعباس بارها به منزلشان رفته بودم. آقای بهمنی بسیار مهربان و خیرخواه بود. بیچشمداشت به همه کمک میکرد، جدا از اینکه آن فرد چه تفکر یا گرایشی دارد. همه انسانها را دوست داشت و به همه مهربانی میکرد. ایشان محور وفاق بین شاعران هم بود. این زبانزد همه است. بزرگترین درسی که من از آقای بهمنی گرفتم، محبت بیدریغ و بیچشمداشت است که ایشان به همه داشتند. امیدوارم ما هم بتوانیم در مسیر ایشان حرکت کنیم.