جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، به بازخوانی تجربه حزب جمهوری اسلامی در دهه اول برقراری نظام اسلامی پرداخته است. این پژوهش از سوی خیرالله اسماعیلی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در بازنمایی موضوع این کتاب به نکات ذیل اشارت برده است:
«پدیده تحزب در ایران عبارت نامأنوسی برای حاکمیتهای سیاسی مختلف و نیز تودههای مختلف مردم نبوده است، اما در برخورد و تعامل با این دو پدیده هر حزبی سرنوشت خاصی یافته است. بعضی از احزاب که فاقد بار فکری و ایدئولوژی قوی بودهاند، در صورت انحلال نیز آسیب و آثار چندانی در ساختارهای اجتماعی بر جای نگذاشتهاند، اما برخی دیگر از احزاب به دلیل دارابودن بار ایدئولوژیک است که بحث و بررسی پیرامون آن میتواند دریچه مناسبی برای بررسی تاریخ دهه اول انقلاب اسلامی باشد. البته حزب جمهوری اسلامی، موضوع بیگانهای برای مؤلفان و رسالهنویسان در طی سالیان اخیر نبوده است. عملکرد و شکلگیری حزب و حتی دلایل توقف فعالیتهای آن از سوی افراد بسیاری مورد توجه قرار گرفته و هر فرد یا نهادی متناسب با سلیقه و توان خویش دیدگاه خاصی نسبت به حزب پیدا کرده است، اما تألیفی جامع که پاسخگوی بسیاری از سؤالات مجهول در مورد حزب باشد، صورت نگرفته است. مجموعه دیدگاههای مطروحه نسبت به حزب جمهوری اسلامی که از طریق منابع مختلف از قبیل کتاب و نشریه بیان شده، به سه گروه تقسیم میشوند: دسته اول کسانی هستند که در ضمن تاریخ انقلاب در تقابل با حزب قرار داشتند؛ بنابراین طبیعی است که در منابع صادره از سوی آنان، نگرش بدبینانهای به حزب وجود داشته باشد و آنان حضور چنین حزبی را در جریان انقلاب نوعی آسیبشناسی که مانع از ظهور فعالیتهای مختلف سیاسی بوده است، تلقی کردهاند. دسته دوم منابعی است که اغلب به صورت خاطرات در نشریات و کتابهای مختلف در طی سالیان اخیر منتشر شد. این جریان وجود حزب را ضرورتی اساسی و تمام فعالیتهای آن را در تقابل با رقیبان روند طبیعی انقلاب اسلامی دانسته و هر انتقادی از حزب را غیرمنصفانه توصیف کرده است. البته گفتنی است که چنین افرادی خود از بانیان و افراد مؤثر در حزب بودهاند و از عملکرد گسترده حزب دفاع کردهاند. دسته سوم، منابعی است که عمدتاً از سوی مؤلفان خارج از کشور تدوین شده که تمام تلاش خود را به کار بردهاند تا دیدگاهی واقعبینانه و منصفانه پیدا کنندو به دلیل دور بودن از ساختار فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی و فقدان منابع لازم بعضاً داوریهای مغرضانهای نیز صورت گرفته است. فعالیت روحانیان مبارز در تاریخ انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، وارد مرحله جدید شد. حضور آیتالله شهید دکتر بهشتی در ایجاد جامعه روحانیت مبارز، روحانیان را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی انسجام داد. ضرورت مبارزه در قالب تشکیلات منظم، جمعی از رهبران انقلاب همچون آیتالله بهشتی، آیتالله خامنهای، حجتالاسلام والمسلمین هاشمیرفسنجانی، آیتالله موسوی اردبیلی و شهید دکتر باهنر را بر آن داشت تا حزب جمهوری اسلامی را با تأیید ضمنی رهبر انقلاب تشکیل دهند. حضور منسجم و تشکیلاتی جریانهای چپ و کمونیستی و فعالیت گروههای ملیگرا و لیبرال، ضرورت مضاعفی را ایجاب میکرد تا نیروهای مذهبی تشکل منسجمی را برای حفظ و صیانت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن ایجاد کنند....»