جوان آنلاین: تا دیروز مدرسه میرفت، هر چند نام مقطع تحصیلیاش پیشدانشگاهی بود، اما به هر حال مدرسه بود. حالا و به فاصله چند ماه، از محیط بسته و کاملاً کنترلشده و پاستوریزه مدرسه برای همیشه خداحافظی کرده و وارد محیطی به نام دانشگاه شده است؛ دنیای تازهای که زمین تا آسمان با مدرسه فرق میکند و قرار است در این محیط جدید با ساختار و مناسباتی کاملاً جدید و متفاوت مواجه شود. این تفاوت را خود او به سرعت متوجه میشود و در مسیر سازگاری با ویژگیهای محیط جدید قرار میگیرد و حتی شاید در همان ترم اول احساس کند که آدم دیگری شده است. این «آدم دیگریشدن» در مواجهه با فضا، محیط و مناسبات تازه، هر چند عموماً برای خود او جذاب و دوستداشتنی است، اما برای بسیاری از والدین منشأ نگرانی و اضطراب است. ولی چرا؟ چون به او در قامت همان «بچهمدرسهای» دیروز نگاه میکنند و تاب و طاقت مشاهده تفاوت رفتار و گفتار و برخوردهای او را ندارند، اما دیر یا زود باید با دانشجوشدن او کنار بیایند و بالطبع «دانشجوبودن» ماجراهایی دارد که شاید هر کدامشان برای شما والدین نگران و دغدغهمند، تبدیل به یک چالش شود، پس بهتر است به جای تردید، کنکاش و مقاومت در برابر شرایط جدید، رویکردی منطقی درپیش گیرید و او را طی مسیری روشن برای ورود به اجتماع و پس از آن اشتغال، ازدواج و استقلال همراهی کنید. شرط اول این همراهی، باور به این واقعیت است که او حالا دانشجوست.
نه بچه مدرسهای!