کد خبر: 1192871
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۵
جزئیاتی از زندگی شخصی سهراب سپهری به روایت لیلی گلستان
در مورد زندگی شخصی سهراب سپهری حرف و حدیث‌های زیادی مطرح است و لیلی گلستان در گفت‌وگو با اندیشه پویا به بخش‌هایی از زندگی این شاعر می‌پردازد. در ادامه گزیده‌هایی از صحبت‌های گلستان درباره سپهری را می‌خوانیم.

جوان آنلاین: سهراب سپهری به عنوان یکی از مطرح‌ترین هنرمندان معاصر، محبوبیت زیادی در میان مردم دارد. سپهری در جامعه ایران به نقاشی و اشعارش شناخته می‌شود و پس از گذشت چندین دهه از مرگ او، نقاشی‌هایش در حراجی‌ها به قیمت‌های بالا فروخته می‌شود و اشعارش توسط مردم خوانده می‌شود.

در مورد زندگی شخصی سهراب سپهری حرف و حدیث‌های زیادی مطرح است و لیلی گلستان در گفت‌وگو با اندیشه پویا به بخش‌هایی از زندگی این شاعر می‌پردازد. در ادامه گزیده‌هایی از صحبت‌های گلستان درباره سپهری را می‌خوانیم.

*سهراب لهجه تهرانی داشت. بامزه است که بعد از انقلاب چون سهراب لاغر و تکیده بود، خیلی‌ها فکر می‌کردند او فقیر است یا حتی تصور می‌کردند که لاغری‌اش نشانه اعتیاد است. اما او سیگار هم نمی‌کشید. آدم سلامتی بود و مدام کوه می‌رفت. وقتی سهراب فوت کرد یادم هست که دائم به دوستدارانش توضیح می‌دادم که او نه معتاد بود نه فقیر. سهراب پیش از انقلاب، پرفروش‌ترین نقاش ایران بود.

*زندگی‌اش مجلل نبود اما مرفه بود. آتلیه‌اش در خانه خیابان گیشا بزرگ و حسابی بود. اتاق بزرگ و تر و تمیزی بود که در آن همه چیز سر جایش بود. بسیار مرتب و منظم بود.تکلیف‌مان با او مشخص بود. وقتی قرار بود فلان ساعت بیاید، می‌آمد. وقتی قرار بود کاری را انجام دهد حتما انجام می‌داد. می‌شد به او کاملا اعتماد داشت. یک نکته جالب هم اینکه سهراب هیچ وقت با هیچ خانمی نبود، یعنی هیچ کس از زندگی خصوصی او چیزی نمی‌داند یا لااقل من نمی‌دانم.

*سهراب خیلی سلامت بود. تنها ضعفی که در او دیدم، ارتباط عجیبش با مادرش بود. سی و خرده‌ای سن داشت که به خانه ما می‌آمد. وقتی سهراب خانه ما مهمان بود، مادرش چند بار زنگ می‌زد که آنجاست؟ حالش خوب است؟ کی به خانه برمی‌گردد؟ هنوز راه نیفتاده است؟ و این برای همه ما عجیب بود.

*در بیمارستان پارس[سهراب را ناراحت‌تر از همیشه دیدم.] قبل از آن هیچ وقت سهراب را ناراحت و عصبی و غمگین ندیدم. اگر هم از چیزی ناراحت بود، در خانه می‌ماند و بروز نمی‌ماند. با خودش خلوت می‌کرد یا به سفر می‌رفت تا خوب شود و بعد بیرون می‌آمد. در بیمارستان هم سعی کرد ظاهر ناراحتی نداشته باشد اما می‌دانست که دیگر وقتی ندارد. صورتش بدجوری تکیده‌تر شده بود.

*فروغ شاعر مهم و تاثیرگذاری بود و شعرش فوق‌العاده بود. من در مورد رابطه فروغ با دیگر آدم‌ها از جمله سهراب چیزی نمی‌دانم. می‌دانم با سهراب دوست بود، همانطور که با احمدرضا احمدی هم دوست بود. اما سهراب بعد از مرگ فروغ سکوتش بیشتر شده بود. می‌دیدیم که اندوهگین است. سهراب خیلی ضربه خورد، همانطور که همه ضربه خوردند.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
پ
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۱ - ۱۴۰۲/۱۱/۲۸
1
0
بیشتر در مورد مرگ سهراب سپهری بگویید
چرا یک دفعه دچاد سرطان خون شد
پ
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۱ - ۱۴۰۲/۱۱/۲۸
2
0
بیشتر در مورد مرگ سهراب سپهری بگویید
چرا یک دفعه دچاد سرطان خون شد
از ترس از بیماری از عذاب یا حرص
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار