کد خبر: 1188248
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۳:۴۰
مروری بر کتاب
محمدحسین حسن‌زاده، زاده دهمین روز از تیر ماه ۱۳۳۷، متولد فیروزآباد میبد یزد است؛ چهارمین نور دل حاج‌عباس و بی‌بی زهرا. او دبستان را در مدرسه فیروز گذراند و سپس پرونده تحصیلات ابتدایی را در دبیرستان مفید میبد بست. وی بعد از موفقیت در کسب دیپلم رشته طبیعی، وارد بازار کار شد و در شرکت راه‌سازی مشغول شد.
زینب فروزنده

محمدحسین حسن‌زاده، زاده دهمین روز از تیر ماه ۱۳۳۷، متولد فیروزآباد میبد یزد است؛ چهارمین نور دل حاج‌عباس و بی‌بی زهرا. او دبستان را در مدرسه فیروز گذراند و سپس پرونده تحصیلات ابتدایی را در دبیرستان مفید میبد بست. وی بعد از موفقیت در کسب دیپلم رشته طبیعی، وارد بازار کار شد و در شرکت راه‌سازی مشغول شد. حسین‌زاده بعد از راه افتادن موج انقلاب و به ثمر نشستنش نیز به دستور امام، کار و بار را بر زمین گذاشت و تمام توانش را وقف کرد تا بسیج میبد تأسیس شود. با روشن شدن آتش جنگ، وی نیز مانند باقی پاره‌های تن وطن، خانه و زندگی را رها کرد و به میادین آتش و دود پیوست. حسین‌زاده در ۲۰ مرداد ۱۳۶۰ عضو رسمی سپاه شد، در چندین عملیات جراحت‌های سنگین برداشت و در نهایت نیز در ۱۹ بهمن ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی، پس از وارد شدن به جنگل عمقر و بالا گرفتن آتش جنگ به شهادت رسید.
حالا این شهید فیروزآبادی، سوژه‌ای شده است برای قلم مرضیه قائمی‌زاده، از نوقلمان یزدی که کمر همت بسته تا «اگر برگشتم» شمایل کاملی از زندگی شهید محمدحسین حسن‌زاده باشد. نویسنده مقدمه را با توضیح در مورد کم‌وکیف اثر تمام می‌کند: «آنچه در ادامه (کتاب) می‌خوانید، بازخوانی و بازآفرینی وقایعی است که در ذهن همرزمان، دوستان و خانواده محمدحسین به جامانده، تلاش شده است روایت‌ها به شکل داستانی پردازش شود تا مخاطب راحت‌تر با حال و هوای خاطرات ارتباط برقرار کند.»
همانطور که خود نویسنده نیز در مقدمه اشاره کرده است، کتاب بیشتر از اینکه مستند باشد، قصه است. مخاطب تقریباً در هیچ نقطه‌ای از قصه مرز بین مستند و قصه را چه در دیالوگ‌ها و چه در صحنه‌های داستان تشخیص نمی‌دهد. خط داستان هم نه به توالی زمانی پایبند است و نه به توالی روایی. قصه با قطعه روایتی در سال ۱۳۶۰ شروع می‌شود و قدیمی‌ترین زمانی که به آن سر می‌زند، روایت مسافرت شهید به تهران برای استقبال از امام خمینی (ره) است. در مورد سبک و سیاق پیشروی قصه نیز تقریباً هر فصل منفصل و مستقل از پس و پیش خود روایت می‌شود، مگر دوسوم پایانی اثر.
تا یک‌سوم ابتدایی اثر، سه فصل اول مستقل و منفصل از هم روایت می‌شوند، مثل یک مجموعه داستان از یک سوژه، اما از فصل چهارم به بعد نویسنده تلاش کرده است با اضافه کردن کمی عنصر سوررئالیسم، میان روایات فصول پایانی، نخ تسبیحی هرچند کمرنگ و نامرئی ایجاد کند. فصل چهارم با توصیف جسم ناتوان و رنجور شهید روی تخت بیمارستان آغاز می‌شود و ناگهان نویسنده مخاطب را با روح شهید همراه می‌کند که به ملاقات ارواح دوستانش در برزخ می‌رود. همین رفت‌وآمد روح شهید به برزخ و مکالمه با دوستانش همان دریچه‌ای است که نویسنده از قِبل آن تلاش کرده است خطوط روایی بخش‌های پایانی را به هم متصل کند و اثر را تا حدودی از مجموعه داستان بودن دربیاورد.
اما با وجود تمام این تلاش‌ها، این تکنیک نه تنها کمکی به اتصال روایات نمی‌کند بلکه گاهی رشته قصه و پیشروی‌اش را نیز از دست خواننده خارج می‌کند.
مخلص کلام آنکه «اگر برگشتم» محصول مطبعه سوره مهر قصه‌ای است بنا شده بر استناد که تلاش کرده در مجال ۱۴۸ صفحه‌ای‌اش تصویر روشنی از زندگانی شهید را در اختیار خواننده قرار دهد و اگر طالب تورقش هستید، این اثر با قیمت ۶۵ هزارتومان قابل تهیه است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار