کد خبر: 1187330
لینک کوتاه: https://www.Javann.ir/004ysU
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۰
درباره کتاب «ح دو چشم»
«ح دو چشم» مجموعه‌ای از شش داستان به ظاهر غیرمرتبط است که به قلم محبوبه حاجیان‌نژاد و به همت انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. اثر به جای دو چشم، شش چشم دارد که نویسنده از طریق هر چشم یک ماجرای جدید را به ورطه روایت می‌کشاند. هر داستان موضوع، اشخاص و خط داستانی مستقل خودش را دنبال می‌کند، ولی در ورای این استقلال و تمایز، وجه شبه‌هایی میان اتمسفر این شش قصه، حلقه اتصالی، هرچند نامرئی به وجود می‌آورند.
سیدعلی مدد زیدی

 

اولین وجه شبه در شیوه آغاز هر داستان نهفته شده است. در آغاز هر داستان، نویسنده، مخاطب را به وسط ماجرا پرت می‌کند و سپس نم‌نم کم و کیف ماجرا برای خواننده روشن می‌شود. هر شش قصه حال و هوایی وهم‌آلود و عجیب و غریب دارد. نه مکان رویداد قصه کاملا مشخص است و نه زمانش و اضافه شدن گاه و بی‌گاه سورئالیسم نیز بر این اعجاب و غربت می‌افزاید؛ البته که هر شش قصه به یک میزان از تخیل بهره نمی‌برند. در بخش پایان‌بندی هم عموماً از یک الگو پیروی شده است، یا قصه با یک تک جمله و یا با یک شبه پایان‌باز تمام می‌شود.
برای ملموس‌تر شدن فضای کلی این شش داستان، بد نیست که مختصری اندر احوالات هرکدام‌شان مروری تقدیم کنیم. اولین ایستگاه «غریبه‌ها» نام دارد. در یک مقطع زمانی و مکانی مجهول، یک زوج گرم گیرودار زندگی هستند که به دلیل شرایط بارداری، شخصیت همسر راهی خانه مادر می‌شود و رفتن همسر همانا و تغییر چهره شهر همانا. با رفتن همسر به‌طور ناگهانی سروکله یک عده غریبه در شهر پیدا می‌شود و کم‌کم با زیاد شدن جمعیت این بیگانگان، کنترل شهر از دست بومی‌های و مسئولان شهر خارج می‌شود.
«صد سال سیاه» مخاطب را به درون یک خرابه می‌برد که از نگاه اهالی روستا، مأمنی برای جن و پری و شبح است. خرابه‌ای که درحال حاضر سکونتگاه یکی از اهالی قدیمی روستا شده است، کسی که در نوجوانی از قبل یک اتفاق شوم، به این بنای متروک پناه آورده بود.
در سومین داستان یعنی «قافیه‌های باخته» نظاره‌گر خانواده پنج نفره‌ای هستیم که یک اتفاق ناشناخته گریبانگیرشان می‌شود. پدر خانواده بعد از یک شب سخت کاری به خانه می‌آید و برای استراحت به خواب می‌رود، خوابی که بعد از گذشت چند روز نیز به پایان نمی‌رسد. پای اطبا به ماجرا باز می‌شود، اما از دست آن‌ها نیز کاری برنمی‌آید و حال مادر خانواده مانده و همسری که به جز ظهر‌های چهارشنبه به خوابی عمیق و بی‌پایان می‌رود.
«قورقوری» راوی زندگی یک خانواده سه نفره است که حضور یک عروسک، زندگی‌شان را زیر و رو می‌کند. دختر خانواده دلبسته یک عروسک قورباغه شده است. بی عروسکش نمی‌خوابد، غذا نمی‌خورد، پارک نمی‌رود و آنقدر وابسته عروسکش شده که قورقوری را در بین کل فامیل شهره کرده است. این وابستگی طبیعی است، ولی آیا مادر و پدر خانواده هم به همین میزان وابسته قورقوری شده‌اند؟
در یک ایستگاه مانده به پایان همراه یک زوج می‌شویم که زندگی‌شان سرشار از خشم و نفرت و عشق بود. «ح دو چشم» مردی را به تصویر می‌کشد که حالا با دستان به خون نشسته بر بالین جسد همسرش نشسته است و در طی یک حدیث نفس طولانی ما را با سرگذشتشان و علت این خون روی دستش آشنا می‌کند.
در قصه پایانی هم نویسنده ما را راهی یک بیمارستان روانی می‌کند. «وقتی کلاغ‌ها بع‌بع می‌کنند» دست ما را در دست یکی از مریض‌های بیمارستان روانی می‌گذارد تا همراه با او به تماشای دنیایش بنشینیم.
همانطور که از خطوط بالا نیز برمی‌آید، «ح دو چشم» مجموعه‌ای از شش داستان عجیب و غریب است که مخاطبان خاص خودش را دارد. اگر از داستان‌هایی که پایان‌بندی باز دارند و فضای روایی‌شان از ساحت ادبیات داستانی معمول متمایز است، لذت می‌برید، «ح دو چشم» دقیقاً همان کتابی است که باید به کتابخانه‌تان اضافه کنید.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
نام:
ایمیل:
* نظر:
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار