رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در دیدار سلطان عمان که سفری مهم از دید ناظران در حوزه سیاست خارجی ارزیابی میشود از سیاست همسایگی دولت رئیسی یاد کرده و رفع برخی اختلافات با عربستان و برقراری مجدد مناسبات دو کشور را حاصل سیاست خارجی مطلوب دولت دانستند. در همین دیدار تمایل مصر برای گسترش روابط با ایران، با استقبال رهبر انقلاب مواجه شد.
در گفتگو با سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه سیاست همسایگی دولت مردمی و نتایج و پیامدهای این سیاست را بررسی کردیم. همچنین اشارهای به دشمنان و مخالفان این سیاست هم در این گفتگو صورت گرفته است.
دولت مردمی گسترش روابط با همسایگان را به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای خود در سیاست خارجی اعلام کرده است. تحلیل و ارزیابی شما از این سیاست در آستانه دو سالگی دولت سیزدهم چیست؟
در بررسی سیاست خارجی دولت سیزدهم با این واقعیت مواجه هستیم که دولت آنچه در سیاست خارجی انجام داده، منطبق با شعارها، برنامهها و نقشه راهی بود که رئیسجمهور و وزیر امور خارجه هنگام رأی اعتماد گرفتن، در این حوزه اعلام کرده بودند. در واقع دولت سیزدهم توانسته ضمن ارائه تعریف و رویکرد خود مبتنی بر راهبرد سیاست متوازن، اهداف قوه مجریه را در رابطه با کشورهای مختلف پیگیری کند. در این نقشه راه، ارتباط با همسایگان جزو اولویتها ذکر شده است. بررسی حدود دوسال گذشته نشان میدهد که دولت در گسترش روابط با همسایگان موفق عمل کرده است.
یکی از اقدامات شاخص دولت سیزدهم در سیاست خارجی، برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با عربستان است. از منظر شما برقراری روابط با عربستان چه جایگاهی در موفقیت بیشتر سیاست همسایگی دارد؟
رویکرد دولت و نظام جمهوری اسلامی گسترش ارتباط با کشورهای اسلامی و غیرمعاند است. در بررسی عملکرد دولت شاهد هستیم که این اقدام دولت براساس رویکرد رفع اختلافات با کشورهای اسلامی و منطقهای است. حل مسائل با عربستان مهمترین قدم در این زمینه بود که مسیر عمق بخشی به روابط با دیگر کشورها را هموار کرد. بنابراین، گفتگوهای موفقیتآمیز با عربستان و همچنین برقراری روابط مجدد بین دو کشور توانسته شرایط بسیار مناسبی در حوزه اعتمادسازیهای دوجانبه در منطقه ایجاد کند. خروجی نهایی این وضعیت در صورت ثبات و استمرار افزایش بازیگری کشورهای منطقه در نظام بینالملل است. همچنین باید به این مسئله توجه کرد که بعد از ارتباطی که با عربستان برقرار شد، مسابقهای بین کشورهای منطقه برای برقراری ارتباط با جمهوری اسلامی شکل گرفت که این امر نشاندهنده موفقیت دولت و علاقهمندی دیگر کشورهای عربی منطقه برای گسترش ارتباط با ایران است.
خبرهای مختلفی در خصوص از سرگیری روابط بین ایران و مصر در رسانهها منتشر میشود. تحلیلگران هم یکی از اهداف سفر سلطان عمان به ایران را انتقال پیام طرف مصری دانستند. تحلیل شما در این زمینه چیست؟
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب، اصول ثابتی در سیاست خارجی داشته که همواره در سخنان امام و رهبری معظم انقلاب هم بر این اصول تأکید شده است. جمهوری اسلامی علاقهمند به گسترش روابط با همه کشورها جز رژیم نامشروع اسرائیل و امریکا (آنهم تا زمانی که خوی استکباری خودرا کنار نگذارد) است. در خصوص مصر هم ایران ابراز علاقه کرده که روابط از سر گرفته شود و گسترش پیدا کند. چند ماهی است گفتگوهای اولیه درباره این موضوع به همراه میانجیهای منطقهای انجام شده است. در این خصوص کشورهای عراق و عمان علاقهمند هستند بتوانند برای تسهیل در ایجاد ارتباط بین ایران و مصر گامهای مؤثری بر دارند. پیشبینی میشود در ایام نه چندان دور که سرعت این اقدام از تصور خیلیها خارج است، روابط سیاسی ایران و مصر برقرار شود. نکته دیگری که باید بر آن تأکید کنم دال اصلی گسترش روابط خارجی با کشورهای مسلمان و همسایه، مسائل و مبادلات اقتصادی است. یعنی دولت از این روابط دنبال تأمین منافع ملی و اقتصادی کشور است. مصر هم بازار بسیار مناسبی برای صادرات کالاهای ایرانی است.
چه کشورها و جریاناتی از گسترش روابط ایران و کشورهای عربی و اسلامی دچار ضرر شده و مخالف این روند هستند؟
به نظر میرسد مجموعه کشورهای منطقه از این رویکرد و گسترش روابط ایران و عربستان و مصر استقبال میکنند و نظر بسیار مثبتی دارند، ولی قطعاً رژیم صهیونیستی از رابطه ایران با عربستان و مصر استقبال نمیکند و عصبی است، چرا که میدان عمل و مانور این رژیم در منطقه محدود میشود. اسرائیل زیست خود را در تعارضات ترسیم کرده است.
امریکا را هم باید بازنده دوم دانست، چرا که همپوشانی گستردهای بین منافع اسرائیل و این کشور وجود دارد. همچنین نزدیک شدن کشورهای عربی و اسلامی به ایران به معنای دور شدن از امریکا و کاهش هژمونی این کشورها در حوزه عربی اسلامی است. تردیدی نیست که در این زمینه رژیم صهیونیستی و امریکا برنامهها و راهبردهای تخریبی طراحی خواهندکرد تا مانع گسترش این روابط شوند؛ بنابراین هر دو طرف یعنی ایران و کشورهای اسلامی و عربی باید در این زمینه هوشیار باشند. در واقع میتوان گفت که رژیم صهیونیستی و امریکا بازندگان موفقیت سیاست همسایگی دولت مردمی و همه کشورهای منطقه برندگان گسترش روابط با ایران هستند که برای هر دو طرف منافع امنیتی، اقتصادی، تجاری و حتی فرهنگی در پی دارد.
باورهای مشترک از جمله وحدت در باور به دین اسلام و قرآن به عنوان کتاب آسمانی مشترک چگونه میتواند در گسترش روابط کشورهای اسلامی نقش ایفا کند؟
از مهمترین مؤلفههای تغییر روابط بین کشورهای اسلامی قطعاً باورهای مشترک و کتاب آسمانی یکسان است. در این زمینه مجموعههای علمایی کشورهای اسلامی و کشورمان باید فعال شوند و در گسترش روابط تأثیر گذار باشند. مجموعه حوزههای علمیه، مراکز دینی، علمی و دانشگاهی که شناخت عمیقی از تمدن مشترک اسلامی و باورهای همدیگر دارند باید فعال شوند. در واقع در این مورد مسئولان سیاسی کشورهای اسلامی مسئولیت مستقیم دارند تا از این مؤلفه و معیار به خوبی استفاده کنند. کشورهای اسلامی نیازمند فعال کردن دیپلماسی علمایی هستند.