کد خبر: 1160976
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۸
همزمان با ولادت امام رضا (ع) در مشهد برگزار شد
همزمان با میلاد امام علی بن موسی الرضا (ع) عاشقان امام رضایی با حضورشان شکوه و عظمت این روز فرخنده را در خاطرات خود ماندگار کردند و سراسر دنیا از این شوق حضور حیران ماندند .
فریبا کیانی

به گزارش جوان آنلاین خراسان رضوی ، سه شنبه که شب ولادت امام رضا (ع) بود ، تمام مردم شهر از همه محله ها پایین و بالا ، حاشیه نشین و شهرنشین به خیابان امام رضا (ع) که منتهی به بهشت می شود به مهمانی تولد حضرت رضا (ع) آمده بودند. عظمت این جشن میلاد این بود که در کنار مجاورین حضرت رضا (ع) ، زائرین از سراسر ایران و جهان در این مهمانی شرکت داشتند .

 

  • حضور همه در تولدی خاص بدون تشریفات و کارت دعوت

ازدحام جمعیت و شور و شوق میهمانها  و موکب ها که افتخار میزبانی این میلاد بزرگ را داشتند ، می بینم  ؛ زبانم در توصیف  قاصر و  قلمم  برای نوشتن ناتوان است  . همه  از هر قومی، نژادی و با هر زبانی، از نوزاد درون کالسه تا پیر فرسوده روی ویلچر به این تولد  بدون  کارت دعوت و تشریفات دعوت بودند  و  همه مهمانها به امید دستگیری حاجت از حضرت امام رضا (ع)  طلب هدیه داشتند .

از ساعت 16 عصر روز سه شنبه که تولد خیابانی امام رضایی شروع می شد به مقصد رسیدن قطعه ای از بهشت روی زمین (حرم رضوی) قصد حرکت کردم اما از شلوغی جمعیت به سمت حرم و مسدود بودن ماشین های شخصی، شرکت اتوبوس رانی و مترو که با تمام قوا و به صورت ویژه خدمت رسانی می کردند از این سیل جمعیت غافلگیر شده بودند .   

 

  • توکل به آقا کردم

مادرانی که کودک در آغوش  گرفته ، پیر زن و پیر مردهایی با عصا به دست یا روی ویلچر ، جوانان و نوجوانان دهه هشتادی  و نودی که یا به صورت انفرادی و یا  به شکل گروهی همه در یک خط به راه افتاده بودند خطی که انتهای آنها بارگاه عشق است . دقیقه ها و ساعت ها انتظار  با هر وسیله نقلیه عمومی خودشان را به مقصد می رساندند  بدون اینکه اضطراب یا نگرانی داشته باشند و یا اینکه خم به ابرو بیاورند با لبی خنده فقط تلاش می کردند که از این قافله عقب نمانند .

 مادری را در بین جمعیت  دیدم که کودکش در آغوش بود و قصد سوار شدن اتوبوس را داشت ، به او گفتم خانم دراتوبوس ازدحام جمعیت است مراقب فرزندتان باشید. او گفت : « من دارم میرم جشن تولد، توکل به آقا کردم فرزندم را از زمان تولد به خودش سپردم و او حافظ و نگهدارش است  ».

 

  • چه بهتر که نفسم در راه رسیدن به گلدسته های حرم حبس شود

خیابان های اصلی که سه کیلومتر یا بیشتر تا خیابان عشق فاصله داشت  مملو از ماشین های پارک شده بود، که با نیت زیارت و شرکت جشن  تا جایی که امکان داشت با خودروی سواری خودشان آمده بودند و  وقتی ترافیک قفل شده یا تابلوی ورود ممنوع و گارد ریل ها را می دیدند ،بدون اینکه ناامید و خسته شوند ماشین هایشان را پارک کرده بودند و بقیه راه را پیاده طی کرده بودند .

به جمعیت خیابان امام رضا (ع) که رسیدم به سختی در بین جمعیت عبور می کردم و از دیدن  این همه عاشق امام رضایی حیران و متعجب گشتم . آخرین باری که خیابان امام رضا (ع) را اینقدر شلوغ دیدم ، زمان تشیح پیکر پاک شهید سردار دلها " حاج قاسم سلیمانی" بود . با بال شوق ذره به خورشید می‌رسد/پرواز دل به سوی خدا می‌برد مرا

پیر زنی با کمر خمیده عصا به دست نورافشانی ها را که می دید به اندازه همان کودک  وخردسال در جمعیت ، شوق و شادی می کرد و با شنیدن اشعار امام رضایی و امام زمان (عج)  و صلوات خاصه امام رضا (ع) اشک شوق را با گوشه چادرش پاک می کرد . جلو رفتم و به او گفتم مادر جان خدا قوت ، اگر خسته ای مکانی برایت پیدا کنم که بنشینی و نفسی تازه کنی . او گفت :« دخترم نفس من با عطر و بوی اسپند و عود و غبارپاشی گلاب و عشق آقا هر از گاهی تازه می شود هر چند چه بهتر که نفسم در این راه که آخرش گلدسته های آقا است ، حبس شود »

 

  • در این جشن دهه هشتادی ها و اتباع خارجی خوش درخشیدند

نوجوانان دهه هشتادی در پذیرایی از زائرین و مجاورین آقا علی بن موسی الرضا (ع) در موکب ها  از یکدیگر سبفت می گرفتند و با هدیه دادن بادکنک و شاخه های گل به بچه ها خودشان هم در شادی آنها شریک می کردند  . موکب هایی هایی که از محصولات فرهنگی گرفته تا شیرینی ،شربت ،شکلات ،بسته های غذایی و شاخه های گل رز همه به نوعی دوست داشتند با هر آنچه که در توان  دارند در این روز افتخار خادمی و میزبان  امام رضا (ع) را داشته باشند  .

حضور پررنگ و باشکوه اتباع خارجی از عراق ، افغانستان و ... در موکب ها خیره کننده بود . اتباعی که فقط به قصد خدمت رسانی در این روز و به نیابت شرکت در جشن میلاد امام رضا (ع) خودشان را به این خیابان رسانده بودند غرفه ای را دیدم که با غذای محلی افغانی (غذای قابلی ) از زائرین و مجاوران پذیرایی می کرد.

این جشن میلاد از ساعت 16 روز سه شنبه آغاز و تا پاسی از شب با نورافشانی و سرودن اشعار ادامه داشت .

به گوش دل ندا آمد که یار دلبربا آمد / به درد ما دوا آمد رضا آمد رضا آمد

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار