کد خبر: 1159296
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۵۵
محمد محمدشیرازی

از اول انقلاب تاکنون، از شکوهی (۱۳۵۷) تا صحرایی (۱۴۰۲)، آموزش‌وپرورش ایران به خود، ۲۶ وزیر و سرپرست دیده‌است. این آمدوشد در بالاترین سطوح مدیریتی که سرریز آن سطوح دیگر را نیز در بر می‌گیرد، با ماهیت «تربیت» که امری دیرپاست و به‌تبع آن وزارت آموزش‌وپرورش، در تعارضی جدی است. این وزارتخانه برای رسیدن به آرمان‌های خود نیازمند برنامه‌ریزی‌های بلندمدت، سرمایه‌گذاری و سعه‌صدر بسیاری است تا محیطی را فراهم کند که دانش‌آموزان و معلمان، توأمان، با دانش و ارزش، پیوندی عمیق و ناگسستنی بخورند.
حال این سؤالی اساسی است، وزارتخانه‌ای که ثبات در تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری، رکنی حیاتی در آن محسوب می‌شود، چرا بر خود بی‌ثباتی‌های فراوان دیده‌است؟
به طور کلی می‌توان به این سؤال، دو پاسخ داد؛ اول آنکه، در زیست‌بوم آموزش‌وپرورش مسائل مهم، چالش‌برانگیز و پیچیده بسیار زیادی وجود دارد؛ تأمین نیروی انسانی باکیفیت که به طور قطع در آینده‌ای نه‌چندان دور و با بازنشستگی تعداد زیادی از معلمان تبدیل به بحران می‌شود، اجرایی‌سازی رتبه‌بندی معلمان که مدت‌هاست تبدیل به وعده‌ای سراب‌گونه شده‌است و مسائل فرهنگی نوجوانان، صرفاً نمونه‌هایی از این مسائل چالش‌برانگیز است. ناتوانی وزیر در حل‌وفصل‌کردن آن‌ها سبب استیضاحش در مجلس می‌شود. همان‌طور که به نظر می‌رسد ناتوانی وزیر پیشین در عملیاتی‌سازی طرح رتبه‌بندی معلمان و تعویق در پرداخت حقوق آنها، سبب برکناری‌اش از وزارت شد.
پاسخ دوم، پاسخی است که همه کارشناسان این حیطه در آن یک‌زبان هستند؛ «هیچ دوره‌ای آموزش‌وپرورش در اولویت قرار نداشته‌است.»، اما این مسئله چگونه ممکن است به بی‌ثباتی در وزارت آموزش‌وپرورش بینجامد؟ پاسخ این است که برخی از مسائل مهم این وزارتخانه، مسائلی درون‌نهادی نیستند و تنها در صورتی برطرف می‌شوند که اراده راسخی در دولت و جامعه برای حل آن وجود داشته‌باشد. مهم‌ترین این مسائل افزایش سهم بودجه آموزش‌وپرورش از سهم عمومی کشور است. بی‌توجهی دولت‌ها به آموزش‌وپرورش، انتخاب وزرای کمتر توانمند برای آن و پشتیبانی‌نکردن از آنها، همگی دست به‌دست هم دادند تا وزرای آموزش‌وپرورش، مهمانان چندروزه این وزارتخانه شوند.
با توجه به دو پاسخی که برای بی‌ثباتی‌های آموزش‌وپرورش برشمردیم، قصد داریم به این سؤال پاسخ دهیم که وزیر آموزش‌وپرورش باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا بتواند بر بی‌ثباتی‌ها و تشویش‌های موجود در وزارت فائق آید؟ وزیر باید متخصص حوزه آموزش باشد؛ یعنی نظام مسائل آموزش‌وپرورش را به درستی بشناسد، تحلیل عمیق و همه‌جانبه‌ای از آن‌داشته باشد و همچنین بتواند راهکار‌های مناسبی ارائه دهد. معمولاً چنین شخصی، کسی است که سالیان متمادی در آموزش‌وپرورش نقش ایفا کرده‌است.
دومین ویژگی مهم، دارابودن پیشینه مدیریتی ممتاز، به‌خصوص در وزارتخانه آموزش‌وپرورش است. وزیر باید کارآمدی، استقلال اندیشه و عملش را در عین گشودگی نسبت به دیدگاه‌های مختلف، در لایه‌های مختلف مدیریتی‌به اثبات رسانده‌باشد. مقام وزارت، جایی برای کارآموزی نیست.
تخصص و توان مدیریتی بالا، وزیر را در حل مسائل داخلی آموزش‌وپرورش کمک می‌کند، اما او همچنان برای اولویت‌بخشی به آموزش‌وپرورش و مسائل آن در دولت و جامعه، به ویژگی دیگری احتیاج دارد. در نهایت، سومین ویژگی وزیر این است که او باید دارای نفوذ سیاسی و اجتماعی گسترده باشد، بدون آنکه به ورطه سیاست‌زدگی بیفتد. آموزش‌وپرورش به شخصیت برجسته و پرتوانی نیاز دارد تا بتواند با استفاده از نفوذ سیاسی و شبکه روابطی که دارد، توجه مردم و به خصوص نخبگان را به آموزش‌وپرورش جلب کند و از طرفی دیگر در هیئت‌دولت بتواند برای آموزش‌وپرورش سهم‌خواهی کند.
ویژگی‌های سه‌گانه مطرح‌شده ممکن است همگی در یک شخص یافت نشود یا در سطوح پایین‌تری یافت شود. با وجود این و با توجه به وضعیت آموزش‌وپرورش ایران به نظر می‌رسد داشتن نفوذ سیاسی‌اجتماعی، ویژگی حائز اهمیت‌تری است، چراکه همان‌گونه که استدلال کردیم، اولویت‌بخشی به آموزش‌وپرورش، در گستره دولت و جامعه، می‌تواند گره‌های کور این وزارتخانه را بگشاید. در رتبه بعد توان بالای مدیریتی قرار دارد و در نهایت، تخصص است، چراکه وزیر با به‌کارگیری مشاوران و کارشناسانی زبده می‌تواند تا حدودی کمبود تخصص را جبران کند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار