جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده است خواهان روابط خوب با کشورهای همسایه از جمله کشورهای عربی همسایه است. این روابط مدتی با چالشهایی مواجه شد، اما پس از روی کار آمدن جنابعالی و با تلاشهای دیپلماتیک، مذاکراتی در عراق با عربستان داشتید، ولی ناگهان در رویدادی فرامنطقهای و جهانی شاهد توافق ایران و عربستان در چین بودیم. چه اتفاقاتی در پشت پرده رخ داد که ناگهان پس از مذاکرات با عربستان در عراق، شاهد توافق در چین بودیم؟
از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم اعلام کردیم که سیاست خارجی ما بر محور توسعه سیاست همسایگی است و بنا داریم با کشورهای همسایه ارتباط و تعامل خوبی داشته باشیم و از ظرفیتهای متقابل با کشورهای منطقه، در جهت ارتقای روابط در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استفاده کنیم. ما علاوه بر حسن همجواری با همسایگان که حوزه تمدنی ایران اسلامی است، نسبت به کشورهای منطقه نیز یک ارتباط برادری داریم، به ویژه کشورهای اسلامی جزو اولویتهای ارتباطات ما هستند. قبل از دولت ما مذاکرات ابتدایی در بغداد بین تیمهای امنیتی ایران و عربستان شده بود، لکن در سفری که به پکن داشتم، آقای «شی جین پینگ» اعلام کرد که در سفر عربستان به یک پیشنهاد رسیدم که به شما نیز پیشنهاد کنم روابطتان را با کشور عربستان برقرار کنید. از پیشنهاد رئیسجمهور چین استقبال کردم و گفتم که آمادگی داریم این روابط را داشته باشیم. مقدمات این قضیه در آن سفر انجام و قرار شد یک هیئتی از طرف دولت عربستان و یک هیئتی را ما برای گفتگو اعزام کنیم. ایران و عربستان دو کشور مطرح در منطقه هستند، هر دو جایگاه سیاسی و اجتماعی و تأثیرگذاری مهمی در منطقه دارند و ارتباط دو کشور ایران و عربستان میتواند برای منطقه و حتی در سطح جهانی، ارتباط قابل توجهی باشد، لذا ما استقبال کردیم از اینکه این ارتباط برقرار شود و قطعاً ارتباط بین دو کشور ایران و عربستان و دیگر کشورهای اسلامی به افزایش تبادل ظرفیتها بین دو کشور و کشورهای منطقه میانجامد. نکته مهم این رخداد آن است که مردم منطقه و به ویژه مردم مسلمان از برقراری این ارتباط خرسندند، اما دشمنان از جمله رژیمصهیونیستی از این ارتباط ناخرسند هستند و این نکته را ابراز هم کردهاند که ما از ادامه ارتباط بین ایران و عربستان ناراحتیم. دلیلش این است که آنها دنبال تفرقه و جدایی بین کشورهای اسلامی هستند و در مقابل ما معتقدیم وحدت راهبرد مهمی است که باید آن را دنبال کرد. شاید برخی نمیخواستند چینیها میان ایران و عربستان واسطه شوند، اما معتقدیم این کار مثبتی بود که از ناحیه دولت چین انجام شد و هم عربستان و هم ایران، هر دو به پیشنهاد آقای «شی جین پینگ» نظر مثبتی داشتند. نسبت به مسئله کشورهای عربی دیگر باید بگویم که آنها خودشان باید نسبت به سرنوشتشان تصمیم بگیرند، مثلاً لبنان، لبنانیها باید خودشان تصمیم بگیرند و معتقدیم دخالت بیگانگان در لبنان همیشه مشکلآفرین شده است. لبنانیها و یمنیها باید خودشان برای کشور خودشان تصمیم بگیرند. اگر کسی از بیرون بخواهد به یمنیها دیکته کند یا بخواهد برای تشکیل دولت یا به دست گرفتن اوضاع سیاسی در این کشور نفوذ کند، طبیعتاً مشکل ایجاد میشود، در صورتی که اگر اداره امور به خود یمنیها واگذار شود، یعنی گفتوگوی یمنی- یمنی شکل بگیرد، این میتواند مسئله یمن را حل کند. در مورد لبنان نیز همینطور است و گفتوگوی لبنانی- لبنانی میتواند مسئله لبنان را حل کند.
گفتید که اسرائیل از توافق ایران و عربستان ناراضی بود. موضع شما نسبت به اسرائیل و پشتیبانی از آرمان فلسطین همواره اعلام شده است، اما اخیراً با به قدرت رسیدن دوباره نتانیاهو در اسرائیل، تهدیدهای آنها علیه جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگر به گوش میرسد، پاسخ ایران به یاوهگوییها و عملی کردن احتمالی تهدیدات اسرائیل چه خواهد بود؟
امروز وضعیت کاملاً قابل مشاهده و رصد کردن است که رژیمصهیونیستی حریف بچهها و جوانان فلسطینی در غزه و کرانه باختری و ایجاد امنیت برای خود در درون سرزمینهای اشغالی نمیشود، شرایط با قبل خیلی متفاوت شده است. روزگاری رژیمصهیونیستی با حمایت امریکاییها دنبال انعقاد قراردادهایی مثل شرمالشیخ، اسلو، کمپ دیوید و امثال آن بود. امروز برای همه روشن شده است که این قراردادها دیگر هیچگونه کاراییای ندارد و شرایط را میزهای سیاسی تعیین نمیکند، بلکه شرایط را مجاهدین فلسطینی در میدان رقم میزنند، یعنی امروز ابتکار عمل دست مجاهدان فلسطینی است و رژیمصهیونیستی چه در جنگ ۳۳روزه، چه در جنگ ۲۲روزه، چه در جنگ هشت روزه و چه در جنگ دو روزه، در همه این جنگها با شکست مواجه شده است. حالا رژیمصهیونیستی چطور میخواهد با مرکز اقتدار و عزت، یعنی جمهوری اسلامی ایران، با ملتی در صحنه و با این قدرت ایمانی مواجه شود. او خودش میداند که هرگز نخواهد توانست، منتها ممکن است حرفهایی بر زبان جاری کند. تهدیداتی که بعضاً رژیمصهیونیستی میکند، خودش بهتر از هر کس میداند که بیاثر، بیپایه و بیربط است.
اگر رژیمصهیونیستی حماقت کند و به ایران حمله کند، ایران چه پاسخی به او خواهد داد؟
بارها اعلام کردهایم اگر کوچکترین اقدامی علیه جمهوری اسلامی شود، اولین اقدام ما به منزله از بین رفتن رژیمصهیونیستی است. امروز قدرت ایران در داخل کشور و منطقه بر کسی پوشیده نیست که اولین اقدام رژیمصهیونیستی، آخرین اقدام او خواهد بود و اصلاً چیزی به نام رژیمصهیونیستی باقی نخواهد ماند تا بخواهد کارهای بعدی صورت بگیرد. این را ما در عرصههای مختلف اعلام کردهایم و رژیمصهیونیستی خود بهتر از هر کس میداند که ما در این مورد کاملاً جدی هستیم.
شاید یکی از باثباتترین، عمیقترین، راهبردیترین و قویترین روابط خارجی، رابطه ایران و سوریه است که از دهههای گذشته جریان داشته و در جریان رخدادهای سالهای اخیر سوریه و به تعبیری جنگ جهانی علیه سوریه، با خون نیز امضا شده است. اولاً راهبردی که برای آینده روابط با سوریه اتخاذ خواهید کرد، چیست؟ ثانیاً به روابط سوریه با کشورهای عربی چه نگاهی خواهید داشت؟ ثالثاً با توجه به سفر پیشروی شما به سوریه که اولین دیدار رسمی یک رئیسجمهور از دمشق بعد از جنگ جهانی علیه سوریه است، نگاه شما به عنوان یک شریک و همپیمان به نحوه رهبری آقای بشار اسد چگونه است؟
سوریه همواره به عنوان یکی از خطوط مقدم جبهه مقاومت شناخته شده است و میشود، چه در زمان آقای حافظ اسد، پدر آقای بشار و چه در دوره خود آقای بشار اسد. سوریه تلاش کرده است همواره در جبهه مقاومت و در مقابل متجاوزان صهیونیستی ایستادگی کند و این موضع همواره مورد تأیید جمهوری اسلامی بوده است.
جمهوری اسلامی در کنار سوریه در برابر توطئهها ایستادگی کرد. شاید تنها کشوری که حامی دولت سوریه بود و در مقابل همه تکفیریها، تجزیهطلبان و بعضی از دولتهای منطقه که برای تجزیه سوریه تلاش میکردند، ایستادگی کرد، ایران بود. امروز شرایط در سوریه متفاوت و معلوم شده است مقاومت جواب میدهد. آقای بشار اسد و ملت سوریه انصافاً ایستادگی کردند و این قابل تقدیر است. امروز بسیاری از کشورها در منطقه و در جهان متوجه شدهاند دیگر سوریه، شکستناپذیر است، لذا بنا دارند دوباره با این کشور تجدید روابط کنند. ما مخالفتی نداریم و موافق هستیم که دولت سوریه با کشورهای مختلف در جهان، چه کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای اسلامی ارتباط برقرار کند و معتقدیم این نگاهی که امروز در کشورهای اسلامی پیدا شده است برای اینکه باید به نحوی جفایی که نسبت به سوریه شد، جبران شود، مثبت است. ما موافق هستیم ارتباط بین سوریه و کشورهای اسلامی برقرار باشد و همواره بر جایگاه سوریه در جریان مقاومت تأکید داریم.
آیا ایران در بازسازی سوریه مشارکت خواهد داشت. آیا برنامهای در این زمینه دارید و آیا شرکتهایی دارید که برای این منظور آماده و توانمند باشند؟
ما به چند مسئله نسبت به سوریه تأکید داریم: اول، حاکمیت دولت سوریه بر تمام اراضی این کشور و معتقدیم امریکاییها باید هر چه زودتر از سوریه خارج شوند و دولت سوریه باید بر همه بخشهای این کشور حاکم باشد.
در «اجلاس روند آستانه» در تهران هم که با شرکت روسیه و ترکیه برگزار شد، تأکید کردیم که حتماً باید تلاش کنیم که حاکمیت دولت سوریه بر تمام اراضی این کشور اعمال شود. این هم به نفع سوریه و هم به نفع منطقه است. دوم، نسبت به بازگشت مهاجران و کسانی که از سوریه رفتند و سوم، موضوع مهم بازسازی سوریه. در ارتباط با بازسازی ما آمادگی داریم که با کشور و دولت سوریه همکاری کنیم. این امکان برای جمهوری اسلامی وجود دارد. ما نیروهای فنی- مهندسی و شرکتهای توانمندی داریم که میتوانند در بازسازی سوریه نقش داشته باشند. شاید ما هم تنها نباشیم و کشورهای دیگری هم آمادگی داشته باشند که بیایند و در سوریه تلاش کنند. وضعیت سوریه باید هر چه زودتر سامان بگیرد و کمک شود این تخریبی که توسط گروههای تکفیری و نیروهایی که با تحریک امریکاییها و غربیها به آنجا آمدند، صورت گرفت، بازسازی شود تا مردم به خانه و کاشانهشان برگردند و زندگی در سوریه به حالت عادی بازگردد.