واهمهای از بازخواست و پاسخگویی که نباشد هر چیزی را به عنوان دلیل و توجیه ناکارآمدیهای خود ردیف میکنند. اهمیتی هم ندارد که دلایل مطرح شده تا چه اندازه غیرمنطقی و حتی مضحک باشد، طبیعی هم هست مدیران فوتبال ایران هرگز بابت هیچ یک از مهملاتی که میبافند، نه پای میز محاکمه کشیده میشوند و نه حتی توبیخی هرچند کوچک شامل حالشان میشود. همین حاشیه امنیت است که اجازه میدهد آپشنهایی را در قراردادها بگنجانند که در قوطی هیچ عطاری نیست، آپشنهایی، چون رضایت مدیرعامل که دست آخر نیز در توجیه این مهملات میگویند از ترس آنکه بازیکن مدنظرشان راهی تیم رقیب نشود اینگونه لارجبازی درآوردهاند برای هزینه کردن از بیتالمال، چون خوب میدانند هیچ یک از این توجیهات مضحک علیه آنها استفاده نمیشود و تنها نمکی است بر زخم مردمی که سالهاست داراییهایشان به واسطه این مدیران نالایق به تاراج میرود.
لو رفتن قراردادهای تأسفبار، افشاگری در خصوص آپشنهای مندرآوردی یا رو شدن دلالیها چه سودی دارد وقتی هیچ یک قرار نیست به نتیجهای منتهی شود! آنچه این روزها تحت عنوان افشاگری در خصوص پروندههای مختلف فوتبالی رو میشود، تسویهحسابی بیش نیست و در نهایت هم بعد از چند روزی گرد فراموشی بر آن مینشیند و کاملاً از یاد میرود. حداقل برای مدیران و بازیکنانی که لو دادن این اخبار برایشان تنها دستاویزی است برای قدرتنمایی و رسیدن به اهداف شخصی!
خدشهدار شدن احساسات مردم و فریب افکار عمومی داستان تازهای در فوتبال ایران نیست. هرازچندگاهی مفاد قراردادی لو میرود و مدیری با چهرهای حق به جانب همتای خود را در باشگاهی دیگر زیر سؤال میبرد که از چه آپشنهایی برای جذب بازیکن و مربی مدنظر خود استفاده کرده است! اما این در بوق و کرنا کردنها چیزی جز برای قدرتنمایی و تخریب طرف مقابل نیست، چراکه زمان زیادی نمیبرد که کاسه رسوایی خود او هم از بام میافتد، اما دستآخر هیچ اتفاق مثبتی رخ نمیدهد و بعد از درگیری آقایان در رسانهها، پرونده مسکوت میماند تا دعوای بعدی.
در وقاحت مدیران ناکارآمد فوتبال ایران هیچ شکی نیست. مدیران ناکارآمدی که، چون واهمهای از بازخواست ندارند، بیهیچ خجالتی به حیف و میل بیتالمال میپردازند و هزینههایی میکنند که اگر قرار بود از جیب خودشان باشد به هیچ یک حتی فکر هم نمیکردند! با این وجود حتی اعترافهای این مدیران هم نتوانسته تغییری در دیدگاه نهادهای نظارتی برای کوتاه کردن دست امثال این مدیران از فوتبال و جیب مردم ایجاد کند. هیچ منطقی نمیتواند بپذیرد یک مدیر برای ترس از دادن بازیکن مدنظرش به تیم رقیب یا باز کردن باب مذاکره با آن اینگونه دست به ولخرجی بزند و جیب مردم را به تاراج ببرد! این توجیه خوبی نیست و عذر بدتر از گناه است که طی سالهای اخیر رقم قرارداد بازیکنان را تا اندازه قابل توجهی افزایش داده، خصوصاً که اکثر این نفرات، بازیکنانی متوسط هستند و این هزینههای هنگفت برای نفراتی است که یکدهم آن نیز توانایی فنی ندارند. با این وجود آقایان هر روز بهانه جدیدی برای حیف و میل بیتالمال رو میکنند، چراکه خوب میدانند بابت هیچ یک از این مهملات قرار نیست پاسخگو باشند.