مرد افغانی که متهم است دختر ایرانی را به خاطر شنیدن جواب رد به پیشنهاد ازدواجش به قتل رسانده، در جلسه محاکمه ماجرا را شرح داد.
به گزارش جوان، زمستان ۹۸ جسد خونین دختر جوانی در یک ساختمان نیمهکاره کشف شد. وقتی مأموران به محل حادثه که در جنوب شهر بود، رفتند در بررسیهای اولیه دریافتند دختر جوان با ضربات متعدد چاقو کشته شده است. جسد برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه خانوادهای به پلیس آگاهی مراجعه و مأموران را از ناپدید شدن دخترشان به نام سارا باخبر کردند. با ثبت مشخصات دختر جوان، معلوم شد همان جسدی است که در ساختمان نیمهکاره کشف شده بود.
با شناسایی جسد، پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و با بررسی تماسهای مقتول مشخص شد او با مرد افغانی به نام احمد رابطه پنهانی داشته است. با به دست آمدن این اطلاعات، احمد که کارگر آن ساختمان نیمهکاره بود تحت تعقیب قرار گرفت، اما معلوم شد او به مکان نامعلومی گریخته است تا اینکه با تلاش مأموران یک هفته بعد در مخفیگاهش شناسایی و بازداشت شد. متهم در همان بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت دختر جوان را به خاطر مشکلات مالی به قتل رسانده است. با اقرارهای متهم، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه محاکمه روی میز هیئت قضایی یکی از شعبات آن قرار گرفت.
ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. در ادامه متهم به جایگاه رفت و با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «در افغانستان بیکار بودم تا با سختی زیاد توانستم به ایران بیایم و به دنبال کار باشم. مدتها دنبال شغل و درآمدی در ایران بودم تا در یک ساختمان نیمهکاره مشغول به کار شدم، شبها هم در اتاقک نگهبانی استراحت میکردم. روزی بعد از اتمام کار در اتاقک نشسته بودم که حوصلهام سر رفت. تصمیم گرفتم به خیابان بروم و دوری بزنم که سارا را دیدم و با هم آشنا شدیم. بعد از آشنایی به او گفتم اهل افغانستان هستم و در یک ساختمان نیمهکاره کار میکنم. او قبول کرد و گفت مشکلی ندارد.»
متهم در ادامه گفت: «هشت ماه از آشنایی ما گذشت و در این مدت سارا به بهانههای مختلف از من ۲۸ میلیون تومان پول گرفت. با هم قرار ازدواج گذاشته بودیم، به همین خاطر به او اعتماد داشتم تا روزی که مرا با حرفی که زد شوکه کرد. او گفت قصد ازدواج ندارد و برای خودش کار مناسبی پیدا کرده است و ماهانه ۲ میلیون تومان حقوق دارد، به همین خاطر دلیلی ندارد با من ازدواج کند. او بعد از این حرف خواست رابطهاش را با من قطع کند.»
متهم در خصوص قتل گفت: «وقتی اصرار سارا برای قطع رابطه را دیدم چند بار با او صحبت کردم و گفتم به او علاقهمند شدهام و نمیتوانم فراموشش کنم، به همین خاطر اجازه خواستم تا به خواستگاریش بروم، اما قبول نکرد. روزی او را به ساختمان نیمهکاره دعوت کردم تا آخرین حرفهایم را بگویم. وقتی سارا به آن ساختمان آمد سر صحبت را باز کردم، ولی او سر حرفش ایستاد و گفت قصد ازدواج ندارد. وقتی مخالفتش را دیدم خواستم ۲۸ میلیون تومانی را که از من گرفته بود پس بدهد، اما او با خونسردی جوابم را داد و گفت هر کاری دوست داری انجام بده، من علاقهای به تو ندارم. این حرف مثل پتکی بود که بر سرم خورد. در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو به جانش افتادم. سارا درحالیکه خون زیادی از او میرفت روی زمین افتاد. همان موقع پشیمان شدم و از ترس لوازمم را از آن ساختمان جمع و آنجا را ترک کردم. میخواستم به افغانستان برگردم، اما شناسایی و دستگیر شدم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «من به سختی کار پیدا کرده و توانسته بودم برای خودم مبلغی را پسانداز کنم، اما به خاطر علاقهای که به مقتول داشتم پول و پساندازم را در اختیار او گذاشتم غافل از اینکه اشتباه میکردم. نمیتوانستم این خیانت را فراموش کنم و از آن بگذرم، ولی پشیمانم و نباید دستم به خون او آلوده میشد. حالا درخواست گذشت دارم.» در پایان جلسه هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.