مهدی تاج دیروز در مورد ناکامی تیم ملی حرف زد و گفت: «تلاش کردیم که بهترین اتفاق در قطر رخ دهد و تیم ملی در بهترین وضعیت در رقابتهای جام جهانی حضور داشته باشد. من تجربه سه دوره حضور در جام جهانی را داشته و هر بار تجربهای متفاوتتر را کسب کردهام. به هر جهت تیم ملی ایران تا آخرین دقایق شانس صعود به دور بعدی را داشت و مجموعه فدراسیون از اینکه نتوانستیم به دور بعدی صعود کنیم، خرسند نیست.».
اما بشنوید از سرمربی پرتغالی تیم ملی که بسیار مفصلتر از رئیس فدراسیون ناکامی تیم را توجیه میکند. حرفهایی که قانعکننده نبود. ایران در قطر خوب نبود و این چیزی نیست که بتوان با حرافی پنهانش کرد، اما تعاریف کیروش از سه مصاف ایران در قطر بهگونهای است که گویا در حال شنیدن داستانی هستیم که خود به چشم ندیدهایم: «مقابل انگلیس به جهنم رفتیم، در بازی با ولز به بهشت فرود آمدیم و در بازی سوم، جایی بین بهشت و جهنم بودیم، درست در برزخ.»
کیروش اینبار روی مهمترین مسئله دست میگذارد؛ آینده فوتبال ایران، آیندهای که سالهاست هیچ برنامهای برای آن ریخته نشده که اگر غیر از این بود شاهد رشد بدون توقف سن و سال حسرت حضور در المپیک نبودیم و ناکامیهای بیپایان در عبور از مرحله گروهی جام جهانی که حسرت به دلهای المپیک در ادامه راه تجربهاش میکنند! آینده فوتبال ایران بیشک مهمترین مسئله است، اما نه در حرف. آیندهای که با امیدها در حسرت المپیک میماند و با تکتک همان نفرات سریال ناکامیهایش را در مرحله نخست جام جهانی دنبال میکند. واقعیت تلخی که مرد پرتغالی نیمکت تیم ملی به خوبی با آن آشناست. در واقع کیروش میداند آنچه امروز خواهان دارد رؤیاسازی برای آینده است، نه بررسی عواملی که مانع از حضور ایران در یکهشتم نهایی قطر شد. به همین دلیل هم درست دست میگذارد روی نقطه ضعفی که به خوبی میشناسد: «به نظرم ما درسهای خیلی مهمی از این جام جهانی گرفتیم که باید خودمان را با آن بالا ببریم. نمیخواهم صحبتی خارج از چارچوب مستطیل سبز و زمین فوتبال داشته باشم. قبلاً در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ همیشه مکرراً این حرف را میزدم که اگر میخواهید موفق شوید و در سطح بهترین تیمهای جهان قرار بگیرید باید کارهای بیشتری انجام دهید. مسئله فقط صحبت تیم یا آمادهسازی بازیکنان نیست. کاری که باید انجام شود رشد و ارتقا در تمام سطوح است.»
پرواضح است که سرمربی تیم ملی هدفی جز کوچک شمردن ناکامی ایران و بزرگ کردن برتری مقابل ولز و حتی امریکا ندارد. درحالیکه امروز زمان دفاع کردن از عملکرد کیروش و یارانش نیست. امروز زمان بررسی دلایل ناکامی است و تأکید بر این مهم، بنابراین نقد اتفاقات رقم خورده مقابل انگلیس و امریکا به منزله شمشیر از رو بستن مقابل تیم ملی یا تکتک نفرات آنها نیست، اما کیروش ترجیح میدهد جریانات را بهگونهای بازگو کند و چنان زیرکانه مسیر را در دست بگیرد که گویی هرگونه انتقادی از ناکامی تیم ملی به منزله دشمنی با او، بازیکنان و کلیت تیم است: «تلاش زیادی کردیم و بازیکنان واقعاً قهرمانانه جنگیدند. برای من افتخار بود که در کنار این بازیکنان باشم. خیلی تلاش و از خودگذشتگی کردند. اگر بخواهم در یک کلمه به شما بگویم، خیلی به آنها افتخار میکنم، اما در فوتبال بردن مقابل حریفانی در این سطح (انگلیس، ولز و امریکا) به خودی خود بسیار دشوار است، ولی اینبار تیم ملی مجبور شد نه تنها مقابل حریفان بازی کند، حتی مقابل برخی از خودیها هم باید بازی میکرد. بازیکنان تیم ملی دشمنان مردم یا دشمنان کشور نیستند و اگر کسی بخواهد اینطور وانمود کند که بازیکنان تیم ملی دشمنان هواداران یا برخی مردم هستند، یک کار کاملاً اشتباه است. روندی اشتباه که متأسفانه اتفاق افتاد و واقعیتش فکر میکنم منصفانه و صحیح هم نبود.»
در واقع کیروش سعی دارد با زیرکی و تبحری خاص، مسائل را با هم ادغام کند و نتیجهای را که میخواهد، بگیرد. او با شلوغ کردن جو میخواهد اینگونه القا کند که مصاف با ولز و امریکا به اندازه دیدار با انگلیس سخت بود که در این صورت برتری مقابل ولز میتواند افتخاری بزرگ باشد، اما این قیاسی معالفارق است و نه ولز و نه حتی امریکایی که موفق به حضور در یکهشتم نهایی شد هیچگونه شباهتی به انگلیس ندارند و هرگز نمیتوان آنها را با هم در یک کفه ترازو گذاشت و مدعی شد که عبور از حریفانی در سطح انگلیس، ولز و امریکا به خودی خود دشوار است!
انگلیس با یکدوجین ستاره در شرایط عادی نمیتوانست فکر زدن شش گل به ایران را به سرش هم راه بدهد، چه برسد به ولز یا حتی امریکایی که دقیقاً به دلیل عملکرد بد و بازی غیرقابل دفاع شاگردان کیروش در آخرین بازی مرحله گروهی جواز صعود گرفت!
جام جهانی قطر محتملترین زمان برای صعود به یکهشتم نهایی بودف، اما کیروش بعد از ناکامی در این راه با پیش کشیدن مسائلی که هیچ ارتباطی به بازی نداشت به دنبال توجیه است و این همان اصلیترین دلیل ادامهدار شدن ناکامیهای ایران در جام جهانی بود: «خیلی نزدیک به صعود بودیم، ولی در همان لحظهها هم خیلی دور. فقط صحبت از ارتقای سطح تکنیکی و تاکتیکیمان نبود. باید از لحاظ روحی و روانی و ذهنی قوی میبودیم. به همین دلیل هم میگویم یک جایی نتیجه دست ما بود، ولی خودمان گذاشتیم که این نتیجه از دست برود.»