کد خبر: 1119019
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۰
محبوبه قربانی

زن جوانی که متهم است بعد از ناکامی در انجام دو قتل، با همدستی مرد جوانی شوهرش را با خوراندن قرص به کام مرگ کشانده است در دادگاه، قتل را گردن همدستش انداخت.
آذرماه ۹۹، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مرد جوانی به نام میثم در خانه‌اش در خیابان پیروزی باخبر شدند. بررسی‌های اولیه نشان داد میثم به دلیل سکته قلبی فوت کرده، اما زمانی که جسد به پزشکی قانونی منتقل شد معلوم شد وی بر اثر نارسایی تنفسی ناشی از مصرف مواد مخدر دست‌ساز فوت کرده است. با اعلام این نظریه، خانواده میثم به اداره پلیس رفتند و گفتند پسرشان معتاد نبوده و حتی سیگار هم نمی‌کشیده است. آن‌ها همچنین به پلیس گفتند میثم با همسرش مهناز اختلاف داشته و احتمالاً عروسشان در ماجرای فوت او نقش داشته است.
با طرح این شکایت، همسر ۳۸ ساله میثم بازداشت شد، اما گفت که از مرگ شوهرش بی‌خبر است. او به پلیس گفت: «مدتی قبل، شوهرم دچار اختلال خواب شده بود و شب‌ها خوابش نمی‌برد، به همین خاطر گاهی قرص آرامبخش می‌خورد تا راحت بخوابد. نمی‌دانم او به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بود یا نه، شاید جواب پزشکی قانونی هم به خاطر استفاده از قرص‌های آرامبخش بوده است.» بعد از ثبت این اظهارات از آنجایی که مدرکی علیه زن جوان به دست نیامد، پرونده مختومه و زن جوان تبرئه شد.
مادرم قاتل است
یک‌سال از حادثه گذشته بود که این‌بار دختر ۱۹ ساله میثم با مراجعه به اداره پلیس مدعی شد مادرش در قتل پدرش دست داشته است. دختر جوان گفت: «مادرم شاغل و پدرم مخالف کار کردن مادرم بود. آخر هفته‌ها پدرم سر کار نمی‌رفت، ولی مادرم پنج‌شنبه و جمعه هم سر کار بود. همین بهانه اختلاف آن‌ها بود و پدرم اصرار داشت که این دو روز مادرم در خانه باشد، ولی مادرم قبول نمی‌کرد و برای اینکه به کارش برسد پودری در غذا یا چای پدرم می‌ریخت تا او بخوابد. من چند بار به این کار اعتراض کردم تا روزی که مادرم با لحن تندی گفت این پودر داروی تقویتی و ضدکروناست. حالا مطمئن هستم مادرم با همان دارو‌ها پدرم را کشته است.»
دستگیری همسر مقتول
بعد از این اظهارات، زن جوان به دادسرا احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت. آن زن ابتدا اظهارات دخترش را رد کرد، اما در بازجویی‌های فنی لب به اعتراف گشود و در شرح ماجرا گفت: «مغازه داشتم و لباس می‌فروختم. شوهرم مخالف کار کردنم بود، به همین خاطر بیشتر اوقات با هم درگیر بودیم. روزی یکی از مشتریانم به مغازه آمد و سر صحبت باز شد. او حامد نام داشت. حامد وقتی از درگیری‌های من و شوهرم باخبر شد پیشنهاد داد قرص‌های خواب‌آور به او بدهم تا وقتی بیهوش شد به مغازه بیایم. پیشنهادش را قبول کردم و آن قرص‌ها را از حامد گرفتم. روز‌های تعطیل که شوهرم با رفتنم به مغازه مخالف بود، من آن قرص‌ها را پودر می‌کردم و داخل غذا می‌ریختم. شوهرم با خوردن غذا خوابش می‌برد و من هم به مغازه می‌رفتم. بار چهارم وقتی قرص‌ها را پودر کردم و به میثم دادم، او با خوردن آن‌ها بیهوش شد و فوت کرد.»
زن جوان با اقرار به جرمش بازداشت شد و در چند مرحله تحت بازجویی قرار گرفت تا اینکه این‌بار نزد بازپرس پرونده اقرار کرد قبل از آشنایی با حامد دو مرد را اجیر کرده بود تا شوهرش را در نقشه‌های جداگانه به قتل برسانند، اما نقشه‌ها ناکام ماند. او در توضیح بیشتر گفت: «وقتی اختلاف با شوهرم شدید شد، نقشه قتل او به سرم زد، به همین خاطر یک‌بار به دو مرد افغان ۵۰ میلیون تومان پول دادم تا او را گوشمالی بدهند، ولی سرم کلاه گذاشتند و بعد از گرفتن پول فرار کردند. دومین بار هم آشنایی با مرد جوانی به نام برزو بود. او تعمیرکار خودرو بود. وقتی با برزو درباره اختلاف با شوهرم صحبت کردم، خواستم مرا در اجرای نقشه قتل کمک کند. او می‌گفت من شبیه عشق سابقش هستم و به من علاقه‌مند شده است، به همین خاطر پیشنهادم را قبول کرد و طبق نقشه سیم ترمز ماشین شوهرم را دستکاری کرد تا در یک تصادف ساختگی کشته شود. آن روز شوهرم قبل از رفتن به محل کار متوجه روغن‌ریزی ماشینش شد که روی زمین ریخته بود، بنابراین آن را تعمیرکرد. آخرین بار هم بعد از آشنایی با حامد بود. او می‌گفت این قرص‌ها ضربان قلب شوهرم را بالا می‌برد و باعث می‌شود او سکته کند. به این ترتیب کسی از مرگش باخبر نمی‌شود.»
با ثبت این اظهارات، حامد و برزو بازداشت شدند و با اقرار به جرمشان، نرگس به اتهام مباشرت در قتل، حامد به اتهام معاونت در قتل و برزو نیز به اتهام شروع به قتل راهی زندان شدند و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
جلسه محاکمه
اولین جلسه محاکمه در شعبه پنجم دادگاه تشکیل شد. در آن جلسه نرگس و حامد از زندان اعزام و در جلسه حاضر شدند، اما برزو که با قرار وثیقه آزاد شده بود به جلسه نیامد و وکیل او در جلسه حاضر شد. با اعلام رسمیت جلسه، اولیای دم که مادر و فرزند مقتول بودند درخواست قصاص کردند. در ادامه زن جوان به جایگاه رفت، ولی جرمش را انکار کرد و گفت: «قبول دارم در چند مرحله قصد کشتن شوهرم را داشتم، اما آخرین بار در مرگ او نقشی نداشتم. حامد قبل از حادثه سه بار از آن قرص‌ها به من داده بود و من هم آن‌ها را پودر کردم و در غذای شوهرم ریخت. آخرین بار خودش دوز قرص‌ها را بالا برد و موجب مرگ شوهرم شد. باور کنید من از این موضوع خبر نداشتم.»
حامد هم به جایگاه رفت و با انکار قتل گفت: «وقتی نرگس با من درددل کرد و از اختلاف با شوهرش گفت، از من خواست برای او قرص‌های خواب‌آور ببرم. آخرین بار هم مثل همیشه همان تعداد قرص را به او تحویل دادم و اصلاً دوز آن‌ها را بالا نبردم. نرگس می‌خواهد قتل را به گردن من بیندازد، اما من این ادعا را قبول ندارم.»
سپس وکیل برزو نیز در غیاب موکلش از او دفاع کرد و گفت: «موکلم تحت تأثیر حرف‌های همسر مقتول خودروی شوهر او را دستکاری کرده بود که پشیمان است و می‌گوید فریب زن جوان را خورده است.»
در پایان هیئت قضایی با اعلام ختم جلسه وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار