به گزارش «جوان»، سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ، در حاشیه پنجاه و هشتمین طرح رعد پلیس پیشگیری پایتخت در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: «در این مرحله از طرح رعد، ۲۹۷ حکم قضایی به اجرا گذاشتهشده و ۸۵۷ سارق، زورگیر، مالخر و کیفقاپ و ۲۵ باند سرقت شناسایی و منهدم شدند. در این طرح هزار پرونده سرقت و ۱۸۴ خودرو و موتورسیکلت سرقتی کشف شد. همچنین ۳ هزار قلم از اموال مسروقه مردم به ارزش ۵/۶۲ میلیارد تومان نیز کشف شد.»
سردار رحیمی با اشاره به دستگیری ۱۹ مجرم فراری گفت: «در این طرح هفت سلاح گرم، ۴۰ فشنگ و ۱۸۸ سلاح سرد کشف و ۵۲ مورد پاتوق سارق، ۹ مورد مراکز مالخری، چهار مورد محل تردد اراذل و اوباش و ۵۲ محل فروش موادمخدر شناسایی و پلمب شدند.»
سردار رحیمی در ادامه گفت: «۳۰ درصد از متهمان سارقان وسایل نقلیه، ۲۱ درصد سارقان اماکن، ۱۰ درصد موبایلقاپ، ۵ درصد سارقان منزل و ۲۰ درصد وسایط نقلیه بودند.»
رئیس پلیس پایتخت با اشاره با اینکه ۴ درصد از متهمان حین سرقت دستگیر شدند، گفت: «۶۱۵ فقره انواع و اقسام کالای قاچاق در قالب ۳۶ پرونده کشف شدهاست.»
سردار رحیمی با اشاره به اینکه به هیچ عنوان شهروندان اجازه ندارند سگهایشان را به داخل پارکها و فضای سبز بیاورند، گفت: «شهروندان اگر موردی را دیدند که باعث مزاحمت شد حتماً به پلیس ۱۱۰ اطلاع دهند.»
این مقام انتظامی با اشاره به شروع ماه محرم از ابتدای هفته آینده گفت: «شنبه اول محرم است و پلیس چند هفته قبل برنامهریزیهای لازم را با تکتک هیئتها انجام داده است که تا به این لحظه بالغ بر ١٢ هزار تکیه و حسینیه شناسایی شدهاست. ما با این عزیزان جلسه برگزار کردیم و پلیسیاران و محرمیاران در تمام این دستهجات پیشبینی شده که مأموریت همیاران محرم را به آنها دادهایم. همچنین نیروهای پلیس در پلیس راهور و پلیس انتظامی به صورت نامحسوس مسئولیت برقراری تدابیر امنیتی را در این خصوص دارند.» وی در پایان با اشاره به اهمیت امنیت در هیئتها گفت: «انتظار پلیس این است که پیش از شروع مراسم هماهنگیهای لازم با پلیس صورت گیرد. پلیس با تمام توان و نیرو آماده خدمتگزاری به عزاداران است.»
گفتگو با متهمان
گرفتن رمز عابربانک به روش هیپنوتیزم
برگهای که دور گردن مرد جوانی آویزان بود، نشان میداد او ۱۶ فقره سابقه دارد. جای سؤال بود که با این همه سابقه محکومیت چرا دوباره دستگیر شدهاست. وقتی از او سؤال کردم، گفت به محض اینکه آزاد شدم، سرقتهایم را شروع کردم! او اینبار با فریب رانندگان کامیون و روشی مشابه هیپنوتیزم مرتکب سرقت و گرفتن رمز عابر بانک آنها شدهبود.
چند سال داری؟
۳۵ سال.
متأهلی؟
بله، دو فرزند دارم ولی همسرم طلاقش را گرفت و رفت. اعتیاد، خودم و زندگیام را نابود کرد.
از شیوه سرقت بگو.
با شرکتهای باربری به بهانه اسبابکشی تماس میگرفتم، اما میگفتم وسایل سنگین و زیادی ندارم به همین خاطر راننده تنها میآمد و کارگری همراه او نبود. وقتی ماشین میرسید، به بهانه خوردن یک شربت و استراحت کوتاه راننده را داخل خانه میکشاندم و بعد یک نوشیدنی مسموم تعارف میکردم. راننده با خوردن آن نوشیدنی بیهوش میشد. همان موقع وسایل همراهش از جمله کارت عابربانک، تلفن همراه، پول نقد را سرقت میکردم.
کارت عابر بانک بدون رمز؟
کسی که داروی بیهوشی میخورد، ابتدا گیج میشود مثل هیپنوتیزم. آن موقع هر سؤالی بپرسی جواب میدهد. من هم با استفاده از آن فرصت رمز کارت عابر را میپرسیدم.
راننده را در خانه رها میکردی؟
نه، او را سوار خودرویش میکردم و در محل دیگری رها میکردم.
از چند راننده با این شیوه سرقت کردی؟
۱۵ راننده.
با اموال سرقتی چه میکردی؟
دلار میخریدم.
احتمال نمیدادی به خاطر گرمی هوا داخل ماشین برایش اتفاقی بیفتد؟
شیشههای ماشین را پایین میکشیدم. بعد خودرو را در مکانی رها میکردم که شلوغ و در معرض دید باشد.
این شیوه سرقت را خودت طراحی کردی؟
نه از یکی از هم سلولیهایم در زندان یاد گرفتم.
۱۶ سابقهای که داشتی سرقت بود؟
هم سرقت بود، اما هم درگیری و...
سرقت از دختران پولدار با ادعای دکتر داروساز
پسر جوان از دیگر متهمانی بود که در این طرح دستگیر شدهبود. او با ادعای دکتر داروساز دختران پولدار را در فضای مجازی از جمله اینستاگرام فریب داده و به این شیوه مرتکب سرقت اموال خانواده آنها شدهبود.
چرا خودت را دکتر داروساز معرفی کردی؟
علاقه زیادی به پزشکی داشتم. ولی نتوانستم ادامه تحصیل بدهم.
چرا؟
پدرم به خاطر حمل موادمخدر به زندان رفت و مادرم طلاق گرفت. مگر میشد در این خانواده آشفته درس خواند.
شنیده ام اطلاعات خوبی درباره پزشکی داری؟ چطور آنها را آموختی؟
به خاطر علاقه زیادم به پزشکی، کتابها و مطالب پزشکی زیادی را مطالعه و خیلی جاها خودم را دکتر داروساز معرفی میکردم.
درباره شیوهای که برای فریب دختران استفاده میکردی، توضیح میدهی؟
من در صفحه اینستاگرام بلاگر و دنبالکنندههای زیادی دارم. در آنجا خودم را دکتر داروساز معرفی میکردم، سپس با پوشیدن لباسهای مارکدار تیپ خاصی میزدم و با گذاشتن عکس، دختران ادعایم را باور میکردند.
بیشتر توضیح میدهی؟
وقتی دختری ابراز علاقه میکرد، پیشنهاد ازدواج میدادم. بیشتر آنها ۱۷ تا ۲۰ ساله بودند. خانهام در شهرستان بود، به همین دلیل وقتی سوژهای پیدا میشد، به تهران میآمدم و با آنها قرار ملاقات میگذاشتم و مرتکب سرقت میشدم.
چگونه؟
گران شدن دارو را بهانه میکردم و میخواستم سرمایهگذاری کنند. آنها باور میکردند، ولی سرمایه کافی نداشتند. پیشنهاد سرقت از خانوادهشان را مطرح میکردم. از آنجایی که وضع مالی خوبی داشتند، قبول میکردند. بعد به آنها داروهای بیهوشی میدادم تا در غذای خانوادهشان بریزند. بعد از بیهوشی اعضای خانواده، آنها پول، طلا و دلارهای داخل خانه را سرقت میکردند. قول میدادم سود سرمایهگذاری را به دخترانی که فکر میکردند قصد ازدواج با آنها را دارم، پرداخت کنم تا وسایل سرقتی را خریداری کنند و به محل اولیهاش برگردانند.
سرقت عتیقهجات از مخزن امن میراث فرهنگی همدان
از بین سارقان دستگیر شده در طرح رعد ۵۸ پلیس، مردی جوان سارق یک مخزن میراث فرهنگی در شهر همدان بود. او با همدستی همکارش مرتکب سرقت چندین قطعه طلا و سکه و قطعاتی از عتیقه شدهبود. جرقه دستگیری آنها با افتادن سکهای از بین اموال سرقتی در موزه زدهشد. سارق که برای انجام کاری به تهران آمدهبود، دستگیر شد.
چند سال داری؟
۴۰ سال
سابقه و اعتیاد داری؟
سابقه ندارم. ولی معتاد به تریاک هستم.
شغلت چیست؟
نگهبان بودم.
از کدام موزه سرقت کردی؟
موزه نبود، مخزن امن میراث فرهنگی در شهر همدان بود.
چند قطعه طلا و ظروف سرقت کردی؟
زیاد. ۱۵ شب سراغ یک مخزن میرفتم و هر شب یک ساک سکه و لوازم عتیقه سرقت میکردم.
چه شد که به فکر سرقت افتادی؟
به خاطر اینکه میراث فرهنگی حقم را نمیداد.
طلبکار بودی؟
بله. از میراث پیشنهاد دادند در برنامههایی که از مهمانان خارجی و داخلی دعوت میشد، صدابرداری کنم. برای این کار چند دستگاه صدابردای کرایه کردم. حتی یک بار مجبور شدم طلاهای همسرم را بفروشم. به همین خاطر ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان هزینه کردهبودم، اما وقتی پولم را طلب کردم، آنها گفتند تو کارمند میراث بودی. نباید این کار را قبول میکردی!
عتیقهجات سرقتی را فروخته بودی؟
بعضی از آنها را فروختم ولی بعضی از آنها تقلبی بودند.
چرا تقلبی؟
یکی از همکارانمان امین اموال بود. او در درست کردن سنگها و بعضی ظروف تقلبی مهارت داشت. او چند قطعه از عتیقهجات و سنگها را با تقلبی جابهجا کردهبود. به همین خاطر وقتی چند تکه از آنها را برای فروش بردم، متوجه شدم تقلبی است. مثلاً یک ظرف مربوط به شکار خسروپرویز بود که ۸۰۰ میلیارد تومان قیمت داشت. یکی هم دستبند داریوش بود که وقتی آنها را برای فروش بردم، فهمیدم تقلبی است.
یعنی همه مخزنها را خالی کردهبود و جای آنها تقلبی گذاشته بود؟
نه. آخرین روز یک گاوصندوق باز کردیم که اصل بود. سکه، مجسمه، سنگهای اصلی دوره هخامنشی و ساسانیان. یک مهری هم بود برای دوره ساسانیان به ارزش ۹۰ میلیارد تومان. از این قبیل سنگها زیاد بود.
مشتریهایت ایرانی بودند یا خارجی؟
هم ایرانی بودند، هم خارجی. مثل کشور روسیه. آنها فهمیده بودند جیوه سرخ دارم.
جیوه سرخ؟
یک گرم از آن ۲ میلیون دلار قیمت داشت. این جیوه در نیروگاههای هستهای برای پیشران هستهای استفاده میشد.
چقدر از این جیوه را فروختی؟
هیچ. چون پلمب بود و من حاضر نشدم پلمب آن را باز کنم.
آخر کار چطور شناسایی شدی؟
سوتی همکارم. یک سکه از ساک او داخل اتاقمان افتادهبود. وقتی کارمندان آن سکه را پیدا کردند، متوجه سرقت شدند و مأموران را خبر کردند.
از اموال سرقتی هیچ کدام را برنگرداندی؟
تعدادی را نگه داشته بودم که برگرداندم. تعدادی هم از خریداران پس گرفتم.
چرا تعدادی از آنها را نگه داشتهبودی؟
میخواستم دلار گران شود، بعد آنها را بفروشم.
چطور در تهران دستگیر شدی؟
آمدهبودم تهران برای بستری کردن یکی از دوستانم در کمپ ترک اعتیاد. او حالش بد شد، به همین خاطر به پارک المهدی در میدان آزادی رفتیم. روی صندلی نشسته بودیم که مأموران مرا شناسایی و دستگیر کردند.