تیم ملی، فقط تیم دولت و حکومت نیست، بلکه تیم مردم ایران و تیم نظام و دولت، همه باهم است و تحریم آن یعنی تحریم ملت ایران و تحریم تفریح مردم ایران، نه مبارزه با حاکمیت. وقتی به بهانه مبارزه با نظام، راه نفس ملت بسته میشود، آنهایی که پا روی گلوی مردم گذاشتهاند، نمیتوانند دم از دلسوزی برای این مردم بزنند.
سالها در مناسبتهای مختلف شنیدهایم که فوتبال سیاسی نیست و این گزاره وقتی علیه ایران به کار برده میشد، تا جایی تنگنظرانه و سختگیرانه پیش میرفت که حتی پرچم امام حسین (ع) در ورزشگاه آزادی باعث جریمه دلاری برای ایران میشد، از آن سو، اما هر وقت که منافع غرب و دوستان منطقهای آن ایجاب میکرد، فوتبال ناگاه سیاسی و تدابیر سیاستزده علیه فوتبال ایران اعمال میشد. نمونه اخیر آن موضعگیری جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا در مورد بازی دوستانه تیمهای فوتبال ایران و کانادا به منظور آمادگی برای حضور در جام جهانی است. گفته میشود با اعلام زمان و مکان بازی، خیلی زود مردم کانادا و ایرانیان مقیم آن کشور، بلیتهای بازی را خریداری کردند، اما این بازی دچار حاشیه شد؛ حاشیه سیاسی و اینجا دیگر فوتبال سیاسی بود! جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا نیز از فرصت ایجادشده استفاده و اعلام کرد موافق برگزاری این بازی دوستانه نیست و بهتر است این بازی «لغو» شود! البته سخنان ترودو خیلی زود با پاسخ شدیداللحن از سوی فدراسیون فوتبال کانادا روبهرو شد و آنها در بیانیهای نوشتند زمین مسابقه فوتبال جای تسویهحسابهای سیاسی نخست وزیر کانادا نیست، با این حال، پس از آغاز بلیتفروشی برخی عوامل ضدانقلاب مستقر در کشور کانادا با ایجاد یک کمپین رسانهای خواهان لغو بازی شدند. سایت مشرق در گزارشی به این موضوع پرداخته است.
پروژه فشار در تورنتو، شورش در تهران!
سخنان جاستین ترودو بهانهای بود برای آنکه ضدانقلاب خارج از کشور از جمله گروهک منافقین، اعضای فرقه بهائیت، سلطنتطلبان و برخی اصلاحطلبان فراری در آن کشور از پاس گل نخست وزیر کانادا استفاده کنند و نه تنها خواستار لغو بازی شوند، بلکه بار دیگر کمپین تحریم ورزش ایران را دوباره داغ کنند. کمپین تحریم ورزش ایران پروژهای بود که در دوران سیاست فشار حداکثری توسط وزارت خارجه ترامپ تعریف شده است، تام کاتن سناتور امریکایی در تشریح آن در مؤسسه بنیاد دموکراسیها (FDD) یک سخنرانی عجیب انجام داده است، او میگوید: «واقعیت آن است که تحریمهای اعمالشده علیه جمهوری اسلامی ایران همواره بیاثر بوده و آنها راههایی برای دور زدن تحریم دارند. سناریوی من آن است که آنقدر لایههای تحریم را هوشمندانه کنیم که ایران از درون دچار هرج و مرج شود! باید مردم ایران احساس کنند در یک وضعیت بسته گرفتار شدهاند و سپس شورش کنند.» پس از آن سخنرانی، جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی امریکا نوشت: «باید فشار بر ایرانیها آنقدر زیاد باشد که استخوان مردم بشکند و شیره آن خارج شود، تنها راه براندازی همین است!»
در سیاست فشار حداکثری قرار بود با ایجاد یک زمستان سخت علاوه بر انسداد ارتباطات مالی، تمامی مسیرهای اجتماعی از جمله حضور ایرانیان در ورزش، هنر و حتی فعالیتهای عادی، چون مسافرت قطع شود تا جایی که رابطه با تهران کانالیزه شده باشد. تحلیل مقامات وقت امریکا آن بود که علاوه بر تحریم اقتصادی باید «تحریم اجتماعی» نیز در دستور کار قرار بگیرد، البته پروژه فشار حداکثری ترامپ با شکست روبهرو شد. بعدها آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا اعلام کرد که قرار بود با فشار حداکثری، ایران مهار شود و در انزوا قرار بگیرد، اما شواهد نشان میدهد امریکا در انزوا قرار گرفته است.
تغییر در پیمانکار و کارگزار پروژه فشار حداکثری
سال ۲۰۱۹ رید چامپلین در یک مقاله مهم پرده از اقدامات ضدایرانی با عنوان فشار حداکثری و تحریم اجتماعی برداشت و نوشت: لابیهای ایرانستیز دهها میلیون دلار به سیاستمداران ضدایرانی پرداخت کردهاند. در این مقاله آمده بود که جان بولتون نه تنها میلیونها دلار از این لابی گرفته بلکه ۱۸۰هزار دلار هم از گروهک منافقین دریافت کرده است. شلدون ادلسون میلیاردر که پیشنهاد کرده بود برای ترساندن ایران یک بمب اتمی روی ایران پرتاب شود، دهها میلیون دلار به ترامپ، بولتون و همه نهادها و افراد ایرانستیز پرداخت کرده است.
در بخشی از این مقاله افشاگرانه آمده است: «دهها مقام حکومتی، از کنگره تا کاخ سفید، از یک شبکه گسترده گروههای ذینفع، کمیتههای سیاسی، لابیگران خارجی و اهداکنندگان ثروتمند کمکهای مالی دریافت کردهاند تا علیه ایران سختگیری کنند. یکی از افرادی که در تنشهای فعلی ایران و امریکا به طور پیوسته نام او به عنوان تشدیدکننده تنشها مطرح میشود، جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید است. بولتون دو مجموعه لابیگری به نام «کمیته اقدام سیاسی» (PAC) معروف به «بولتون پک» و «بولتون سوپر پک» دارد که ظاهراً پس از استخدام بولتون در دولت ترامپ تا اطلاع ثانوی تعلیق شدهاند. این دو مجموعه، سازوکار مالی مرکزی یک شبکه اعمال نفوذ گسترده است. پس از تأسیس مجموعههای یادشده در سال۲۰۱۳، حامیان مالی بزرگ که دیدگاه سختگیرانهای مشابه بولتون دارند، به کمیتههای تازه تأسیس کمک کردند. در یک دوره پنجساله منتهی به استخدام بولتون در سال۲۰۱۸، کمیتههای بولتون بیش از ۲۴میلیون دلار کمک مالی جمع کردند.»
به نظر میرسد در ماجرای تلاش برای لغو یک بازی دوستانه فوتبال با هدف به انزوا کشاندن ایران، باز هم پای لابیهای جنگطلب و ضدایرانی در میان است. جالب آنکه فشار برای تحریم سراسری مردم ایران به شکلی است که حتی شبکه بهائیت که در مرام خود همواره در پشت صحنه مشغول کار است، اقدامات خود را علنی کرده است! پس از فتنه۸۸ این بار دوم است که فرقه ضاله بهائیت به صورت مستقیم برای اقدام علیه مردم دستور گرفته است. در آن سال شبکه عملیاتی بهائیت در روز عاشورا توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) هنگام هتاکی و آتش زدن مساجد و حسینیهها بازداشت شدند.
در اعترافات یکی از این افراد آمده است: «بیتالعدل همواره از ما میخواست حتی در مراودات عادی نیز وابستگی به فرقه را پنهان کنیم، اما بعد از آغاز فتنه و شورش خیابانی از ما خواسته شد به میان مردم برویم. در تجمعات اول تنها برای ارزیابی میدانی میرفتیم، اما بعد از چند شورش خیابانی به ما گفتند که شعار بدهیم، بعد خواستههای دیگری مطرح شد، از جمله آنکه در روز عاشورا به خیابانها بیاییم و علاوه بر گرفتن عکس و فیلم، با چاقو و قمه به نیروی انتظامی حمله کنیم و اماکن مختلف را آتش بزنیم»!
نقش شبکه بهائیت در تحریم اجتماعی
اخبار رسیده حکایت از آن دارد که پس از ناکامی پروژه فشار حداکثری در تحریم ورزش ایران و حذف نام کشورمان از جام جهانی، لابی جنگطلب در نظر دارد با حمایت مالی سعودی و استفاده از اوباش میدانی و نیز حمایت پلیس کانادا با ناامن ساختن فضای استادیوم تورنتو، بازی فوتبال را به اغتشاش بکشد، پیش از این و در هنگامه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، پلیس غربی با باز کردن قلاده عناصر مزدور منافقین در نزدیکی اماکن رأیگیری، باعث وقوع زد و خورد و آسیب به شهروندان کشورمان شده بود.
این اقدام خبیثانه نشان میدهد پروژه تحریم و فشار حداکثری، با یک پیمانکار جدید تدارک وسیعی دیده و سعی دارد شکست خود در اغتشاشآفرینی در داخل کشور را با گرفتن انتقام از هواداران تیم ملی فوتبال کشورمان در کانادا جبران کند. پس از آنکه تیر دشمن در اعمال فتنه اقتصادی و شورش خیابانی به سنگ خورد، این بار با تحریم اجتماعی از مردم ایران انتقام میگیرند! در این ماجرا عناصر میدانی مرتبط با گروهکهای تجزیهطلب و ضدانقلاب از مدتی قبل سازماندهی شدهاند. تحریم اجتماعی و فشار حاصل از آن در جنگ روانی بخشهایی پنهان از «اثرات تحریم» است که نه در گزارش تهیهشده توسط آلنا دوهان، گزارشگر سازمان ملل اثری از آن است و نه در توافقی، چون برجام به آن توجه شده است!