کد خبر: 1076138
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۰ - ۲۲:۳۰
در دولت رئیسی و همزمان با مذاکرات برجامی، امور کشور روال عادی خودش را سپری می‌کند؛ مانور‌های موشکی، پرتاب ماهواره‌بر، رزمایش‌های نظامی، یادداشت‌های نقد مذاکرات، مصوبه مجلس درباره برجام مواضع رسمی علیه غرب و گسترش روابط با همه برقرار است، اما برخلاف دولت روحانی، دیگر کسی نمی‌گوید به روح برجام لطمه وارد شد! مذاکرات هم بی اعتنا به آن پی گرفته می‌شود. چه اتفاقی افتاده، آیا روح برجام قوی شده است؟!
کبری آسوپار

در دولت رئیسی و همزمان با مذاکرات برجامی، امور کشور روال عادی خودش را سپری می‌کند؛ مانور‌های موشکی، پرتاب ماهواره‌بر، رزمایش‌های نظامی، یادداشت‌های نقد مذاکرات، مصوبه مجلس درباره برجام مواضع رسمی علیه غرب و گسترش روابط با همه برقرار است، اما برخلاف دولت روحانی، دیگر کسی نمی‌گوید به روح برجام لطمه وارد شد! مذاکرات هم بی اعتنا به آن پی گرفته می‌شود. چه اتفاقی افتاده، آیا روح برجام قوی شده است؟!
آخرین گزارش برجامی محمدجواد ظریف به مجلس با تکرار گلایه‌های او از کسانی همراه شد که آن‌ها را «مخالفان داخلی اجرای برجام» می‌خواند. ظریف در پایان گزارش خود به مجلس گفت که «مخالفان یک سیاست ضمن اظهارنظر و نقد سازنده، نباید اجرای سیاست اتخاذ شده را مختل کنند.» او نوشته بود که «برجام در زمان اجرا دچار دعوا در اصل سیاست» شده و به همین دلیل هم «تمامی ضرر‌های مورد اشاره مخالفان واقع شده» است! آیا کسی حق نداشته در اصل درستی برجام تردید ایجاد کند، و، چون چنین کرده، همه ضرر‌های برجام به خاطر تشکیک یا مخالفت حتمی اوست؟!
از نگاه ظریف و البته روحانی و همه جریان اصلاح‌طلب، اختلال در اجرای برجام، مسیری بود که مخالفان داخلی و خارجی در دو جبهه همزمان با هم کلید زدند و دولت سابق، سیاسیون و جریان‌های داخلی مخالف برجام را همپای اسرائیل و سعودی دانستند و با گلایه و اعتراض نواختند. آن‌ها صراحتاً مخالفان داخلی را «هم‌نوا با اسرائیل» دانستند؛ اتهامی که آن قدر بزرگ بود که تذکر رعایت اخلاق سیاسی برای آن بی وجه می‌نمود! «کاسب تحریم» هم اتهام دیگری به همین منوال بود.
اما مگر مخالفان برجام چه کرده بودند که اخلالگران مسیر برجام شناخته شدند؟ مگر اجرای برجام دست آنان بود؟

حدود نامحدود برجام!
در دولت حسن روحانی، و از نگاه او و حامیانش در رسانه‌های اصلاح‌طلب، سپاه پاسداران و اصولگرایان مهم‌ترین کارشکنان اجرای برجام بودند. روحانی و خواص و رسانه‌های اصلاح‌طلب بار‌ها کوچک‌ترین رفتار‌های منتقدان را مخالف روح برجام، تحریک‌کننده طرف غربی و مانع اجرای برجام دانستند.
چرا رسانه‌ها علیه برجام مطلب می‌نویسند؟
چرا رسانه‌ها اعضای تیم مذاکرات هسته‌ای را نقد می‌کنند؟
چرا مانور نظامی برگزار می‌شود؟
چرا آزمایش موشکی داشتیم؟
چرا روابط نظامی با روسیه بهبود یافته است؟
چرا قرارداد ۲۵ ساله با چین امضا کرده‌ایم؟
چرا علیه امریکا و اروپا موضع‌گیری می‌کنیم؟
چرا FATF و پالرمو امضا نمی‌شود؟
چرا دنبال انتقام خون قاسم سلیمانی هستیم؟
چرا در سوریه و عراق و یمن دخالت می‌کنیم؟
چرا مجلس علیه خروج امریکا از برجام مصوبه دارد؟
چرا مرگ بر امریکا گفتید؟
چرا اسرائیل را تهدید به پاسخگویی به حملات احتمالی‌اش کردید؟
چرا محکومان امنیتی (تروریست) اعدام شدند؟
و هزار چرای دیگر که سؤال نبودند، بلکه از نگاه حسن روحانی و محمدجواد ظریف و اعوان و انصار سیاسی و رسانه‌ای شان همگی اختلال در روند اجرای برجام و ضربه به روح برجام بود. روح برجام در دولت حسن روحانی آن قدر گسترده بود که حتی نفس کشیدن‌های منتقدان برجام هم به آن لطمه می‌زد!
داستان معروفی از شهید آیت‌الله سید حسن مدرس به یادگار مانده که یادآوری‌اش به درک میزان گستردگی روح برجام روحانی کمک می‌کند. نقل است که آیت‌الله به یکی از طاغوتچه‌های زمانش که عنوان «فرمانفرما» داشت، انتقاد سختی نموده بود. او هم در جواب گفت «خواهش می‌کنم حضرت آیت‌الله اینقدر پا روی دم ما نگذار». مدرس به پیام رسان گفت: به فرمانفرما بگویید: «حدود دم حضرت والا باید معلوم شود، زیرا من هر کجا پا می‌گذارم، دم حضرت والاست!».
القصه که هر کس قدمی در هر زمینه برمی‌داشت، به زعم برجامیون به روح برجام می‌خورد! حدود و ثغور برجام روشن نبود. می‌گفتند توافق «هسته‌ای» است، اما از موشکی تا سیاست‌های منطقه یا احکام قضایی ایران به روح آن لطمه می‌زد!
جالب آنکه معتقد بودند توافق قدرتمندی را هم امضا کرده‌اند و این سؤال به وجود می‌آمد که چطور این توافق قوی است که حتی نفس هم می‌کشیم، به آن ضربه می‌خورد؟!

روح برجام آب رفت!
سید ابراهیم رئیسی که رئیس‌جمهور شد، همچنان کشور روال عادی خود را داشت و دارد. مانور‌های نظامی و موشکی و از قضا همراه با هشدار به اسرائیل و حتی در خلیج فارس و نزدیک به امریکایی برگزار می‌شود، ماهواره‌بر پرتاب می‌شود، روابط ایران با شرق و قرارداد با چین و روسیه پر قدرت‌تر از قبل پیگیری می‌شود، رئیس‌جمهور علیه غرب صحبت و همزمان از رزمایش نظامی و موشکی نیرو‌های نظامی کشور تشکر می‌کند، به اروپایی‌ها و امریکا درباره ضرب‌الاجل‌ها و تکرار در مذاکرات تذکر داده می‌شود، همچنان ایران FATF و پالرمو را نپذیرفته است، مرگ بر امریکا‌ها سر جایش است، مصوبه مجلس درباره اقدام متقابل لغو نشده و همچنان برقرار است، موافقان و مخالفان توافق و مذاکره آزادانه حرف‌شان را می‌زنند، شخصی‌ترین رفتار‌های اعضای تیم مذاکرات نقد می‌شود، علیه نقش روسیه در مذاکرات خبرسازی می‌شود، سیاست‌های منطقه‌ای با قدرت دنبال می‌شود و احکام قضایی ایران هم طبق قانون اجرایی می‌شود، ولی چرا دیگر کسی از لطمه به روح برجام نمی‌گوید؟
به نظر می‌رسد روح برجام آب رفته و کوچک شده است که دیگر هیچ کدام از این موارد به لبه روح برجام نمی‌خورد و کسی نگران ناراحتی طرف‌های غربی از نفس کشیدن منتقدان برجام نیست!

بهانه تراشی بر محور «نگذاشتند کار کنیم»
ظریف و روحانی دنبال بهانه‌تراشی بودند که بگویند نگذاشتند کار کنیم. قصه می‌ساختند که در روند اجرای برجام اختلال ایجاد شد. اختلال چه بود؟ شعارنویسی علیه اسرائیل روی موشک‌های ایرانی؟! مگر اسرائیل طرفی از برجام یا امنیت آن بخشی از متن برجام بود؟ حسن روحانی می‌گفت «دیدید چه کار کردند، آمدند چگونه شهر‌های زیرزمینی را نشان دادند تا برجام را به هم بزنند، روی موشک شعار نوشتند تا برجام را به هم بزنند تا ما نتوانیم از برجام استفاده صددرصدی بکنیم...»، پس چطور حالا شلیک بالستیک‌های ایرانی همزمان با هشدار به اسرائیل، علیه روح برجام تعبیر نمی‌شود و طرف غربی هم از مذاکرات کنار نمی‌کشد؟ کسی دیگری را «کاسب تحریم» نمی‌نامد و... ظریف حتی یادداشت‌های روزنامه‌های داخلی را «گرا دادن به امریکایی‌ها» تعبیر می‌کرد!
هفته گذشته یک انیمیشن ارسالی به سایت رهبری درباره انتقام از ترامپ و سایر قاتلان سردار سلیمانی در سایت رهبر منتشر شد. چرا طرف امریکایی آن را به برجام و مذاکرات مرتبط ندانست؟ می‌توان پیش‌بینی کرد همین انیمیشن اگر زمان دولت روحانی منتشر می‌شد، چه قصه‌ها می‌بافتند که تعمد بر تخریب مذاکرات بوده است ظریف را امتیاز ایران در صحنه بین‌الملل می‌دانستند و انتقاد به او ذنب لایغفری بود که منتقد را شایسته هر نوع تخریبی می‌کرد! حالا هر کس راحت و بی واکنش تخریبی به او، می‌تواند اعضای تیم هسته‌ای را نقد کند. رفتار عادی و نرمال هم البته همین است.
در این میان، یک سؤال هم باقی می‌ماند. آیا حساسیت‌های طرف غربی کم شده که دیگر به این موارد چندان اعتراض نمی‌کند یا آنکه موضع انفعالی و سیاست محافظه‌کارانه روحانی و ظریف مقابل غربی‌ها آن‌ها را قدم‌هایی بسیار جلو آورده بود که همه چیز را به برجام ربط دهند یا آنکه حیله فرافکنانه و البته تخریبی دولت روحانی زیاد بود تا بتواند همه تقصیر وعده‌های برآورده نشده را به گردن منتقدان بیندازد و خود را تبرئه کند؟ آیا روح برجام نسبت به زمان دولت روحانی قوی شده و دیگر بیدی نیست که با این باد‌ها بلرزد یا دولتمردان کنونی قدرتمندتر هستند و سریع به هراس نمی‌افتند؟

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
0
0
نگارنده به مطالب درستی اشاره میکند، اما اینکه چرا در مقابل اقدامات ایران سکوت میکنند شاید "فریب استراتژیک" باشد. به هر حال اراده غرب بر کنترل هسته ای است و ایران نمیتواند از میز فرار کند. مشکوک هستم به این همه سکوت. ارزیابی میگه این همه سکوت خطرناک است. نباید زیر بار خواسته اونها رفت. راه هسته ای بدون نظارت باید ادامه پیدا کنه!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار