از قدیم گفتهاند «دروغگو فراموشکار است»، انصافاً هم درست گفتهاند. متأسفانه فوتبال ایران را همین دروغگوهای فراموشکار دوره کردهاند و تا نابودی و غارت کامل آن دست از تلاش نخواهند کشید. با گذشت یک هفته از حذف رسمی دو قطب اصلی فوتبال کشورمان از لیگ قهرمانان آسیا، نهتنها هیچ مسئولی بابت این فاجعه از میلیونها هوادار دو تیم عذرخواهی نکرده، بلکه بسیاری از مسببان این حذف تاریخی با مطرح کردن ادعاهای خلاف واقع، ادای مدیران دلسوز را درمیآورند. عذرخواهی پیشکش، لااقل با دروغهایتان نمک روی زخم مردم نپاشید.
تحمل این شرایط برای هواداران پرسپولیس و استقلال واقعاً سخت است. آب آنقدر گلآلود شده که کفاشیان هم برای جا نماندن از موج انکار و تکذیب وارد گود شده است. رئیس سابق فدراسیون در گفتوگویی رادیویی مدعی شده زمان مدیریت او برای کسب مجوز حرفهای سندسازی صورت نگرفته است!
گویا شدت فراموشکاری انسانها در بین مدیرانی که جزو مقصران حذف سرخابیها هستند نسبت به افراد عادی بسیار بیشتر است تا جایی که یادشان رفته چند سال پیش شخصاً به سندسازی اعتراف کردهاند. البته اعتراف به ارسال اسناد خلاف واقع به کنفدراسیون از سوی افراد دیگر نیز تأیید شده است. اسفندماه دو سال پیش، زمانی که ابراهیم شکوری دبیرکل فدراسیون بود هم به این واقعیت اعتراف کرد و آذری مدیرعامل سابق باشگاه فولاد نیز بر این ادعا صحه گذاشته است. دیگر چند نفر باید صراحتاً به این مسئله اشاره کنند تا امثال کفاشیان این دروغ تکراری را به زبان نیاورند؟!
از اینها گذشته همین اواخر بود که مالکیت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال به صورت صوری به دو وزارتخانه دیگر واگذار شدند. آیا وزارت ورزش دیگر مالک سرخابیها نیست، اگر هست مدارک ارسالی به آسیا، سندسازی تلقی میشوند یا نه؟ سالهاست برای حل مشکل مالکیت مشترک و دولتی پرطرفدارترین تیمهای قاره کهن صورت مسئله پاک شده و جای آن با مدارک غیرواقع و جعلی پر شده تا بلکه ایافسی دست از سر آنها بردارد. تا قبل از این به هر شکل ممکن و با پرداخت خسارت و جریمه این هدف محقق میشد، ولی بیتفاوتی به مهلت آخر باعث شد پیشبینیها به واقعیت تبدیل شوند و سرخابیها لیگ قهرمانان را از دست بدهند. حال به جای آنکه مسببان پرتعداد این ماجرا عذرخواهی کنند و به خاطر قصور و سوءمدیریتشان پاسخگوی مردم باشند، دست پیش گرفتهاند. در این بلبشو انگار هیچ کس مقصر نیست و هیچ بعید نیست در آخر هم هواداران مقصر اصلی شناخته شوند.
همه ما میدانیم اصل ماجرا چیست. دست و پا زدنهای مدیران فعلی و سابق برای توجیه اهمال خود، نهتنها تغییری در اصل قضیه ایجاد نمیکند، بلکه بیاعتمادی هواداران به آنها را افزایش میدهد. اگر طی این سالها طبق وعدههای مکرر داده شده دو تیم به شکل واقعی خصوصی شده بودند امروز حضور در لیگ قهرمانان به یک رؤیا تبدیل نمیشد. ضمن اینکه علاوه بر بحث مالک مشترک، سرخابیها با چالش بدهیهای سنگین مالیاتی و شاکیان زیاد نیز روبهرو هستند. با این تفاسیر چطور میتوان پذیرفت تا قبل از این مجوز آسیایی دو تیم بدون سندسازی و وارونه جلوه دادن واقعیت صادر شده باشد. متأسفانه عدم برخورد جدی با تخلفات گسترده فوتبال آش را آنقدر شور کرده که هر کسی به خودش جرئت میدهد ادعایی را مطرح کند در حالی که خود او نیز یکی از مقصران بوده و هست. در رزومه مدیریتی آقایان، پروندههای سنگین زیادی وجود دارد، ولی از آنجا که نه خبری از برخورد جدی شده و نه محاکمه آنها، خیالشان راحت است که هرچه بگویند به کسی برنمیخورد و فقط روی اعصاب مردم راه میروند. حالا که آنها یادشان رفته در گذشته چگونه تیشه به ریشه فوتبال زدهاند، رسانهها وظیفه دارند دروغهای آقایان را به رویشان بیاورند. البته آنها وقیحتر از این حرفها هستند و باید همچنان منتظر عذرخواهیشان باشیم. پیدا کردن دروغهای جدید و قدیمیشان هم کار سختی نیست و با یک جستوجوی ساده اینترنتی تعداد زیادی از آنها مقابل چشممان ظاهر میشوند.