کد خبر: 1069553
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
آسیب‌شناسی اختلافات حاشیه‌ساز برخی بازیکنان و مربیان در تیم ملی در گفت‌وگوی «جوان» با حسین کلانی پیشکسوت فوتبال
داستان اختلاف برخی بازیکنان و مربیان در دوران مختلف تیم ملی فوتبال یکی از چالش‌هایی است که سبب شده حواشی زیادی آن هم در مواقع حساس گریبان تیم را بگیرد
سعید احمدیان

سرویس ورزشی جوان آنلاین: داستان اختلاف برخی بازیکنان و مربیان در دوران مختلف تیم ملی فوتبال یکی از چالش‌هایی است که سبب شده حواشی زیادی آن هم در مواقع حساس گریبان تیم را بگیرد. آخرین پرده آن هم ماجرای جدال دراگان اسکوچیچ و مهدی طارمی است؛ جدالی که با مصاحبه اسکوچیچ با یکی از رسانه‌های کروات و صحبت او درباره اینکه ایرانی‌ها از نظر تاکتیکی ضعیف هستند، کلید خورد و با پاسخ طارمی در فضای مجازی همراه شد که گفت بازیکنان ایرانی از نظر دانش و تاکتیک درک بالایی دارند، ولی متأسفانه مشکلات جایی دیگر است، این یک به دوی تاکتیکی سرمربی و ستاره تیم ملی در نهایت به دعوت نشدن طارمی برای بازی با لبنان و سوریه ختم شد تا این حواشی به اوج برسد. در گفتگو با حسین کلانی ستاره دهه ۵۰ تیم ملی و باشگاه پرسپولیس، به بهانه اختلاف اسکوچیچ و طارمی، به آسیب‌شناسی و ریشه‌یابی چنین بحران‌هایی که هرچند وقت یکبار در تیم ملی تکرار می‌شود، پرداخته‌ایم.

آقای کلانی! به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مهاجمان تاریخ تیم ملی فوتبال و پرسپولیس، می‌خواهیم در ابتدا ارزیابی‌تان را از اختلاف دراگان اسکوچیچ و مهدی طارمی بدانیم، چرا باید به اینجا برسیم؟
در طول تاریخ فوتبال ما خیلی از مسائل و حواشی را شاهد بوده‌ایم، اما از زمانی که مربیان خارجی روی نیمکت نشسته‌اند، مانند روزی که آقای کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران شد، چنین نمونه‌هایی را دیده‌ایم. وی با مهدی رحمتی که بهترین دروازه‌بان ایران در آن مقطع بود، برخورد کرد و ایشان را کنار گذاشت و این تصمیم کلی به تیم لطمه زد. ما هر مشکلی داشتیم از مربیان خارجی بوده است، نه تنها تیم ملی، بلکه باشگاه‌های ما مانند پرسپولیس، استقلال، تراکتور، سپاهان و تیم‌های دیگر هم زمانی که مربی خارجی داشته‌اند با این مشکلات درگیر بوده‌اند. الان هم این مشکل گریبان تیم ملی را گرفته و آقای اسکوچیچ در زمان حساسی که تیم ملی به سر می‌برد، صحبتی را مطرح کرده و به حواشی زیادی دامن زده است. حرفی که معتقدم نابجا و بی‌خردانه بوده که این مسائل را به وجود آورده است. آقای اسکوچیچ حق ندارد بیاید و به بازیکن تیم ملی که در دنیا برای ایران افتخارآفرینی می‌کند و مهره شاخصی است، توهین کند. آقای سرمربی که به تاکتیک‌پذیری بازیکنان خرده گرفته و آن را زیر سؤال برده است، خودشان کدام تاکتیک را به ملی‌پوشان یاد داده‌اند. بردهایمان هم در بازی‌های اخیر روی غیرت بچه‌ها بوده و تاکتیکی در بازی تیم ملی ندیده‌ایم.

آنطور که از صحبت‌هایتان برداشت کردیم، شما معتقدید که یکی از ریشه‌های این حواشی که تیم ملی را وارد یک بحران خودساخته می‌کند، حضور مربیان خارجی است.
قطعاً، برخی از مربیان خارجی با توجه به دانشی که دارند، از مربیان داخلی بهتر هستند، اما هیچ کدامشان نمی‌توانند جای مربی بومی و داخلی را بگیرند. با یک دهم هزینه‌هایی که برای آوردن مربی‌های خارجی می‌شود برای مربیان جوان داخلی هزینه شود، صددرصد نتیجه بهتری می‌گیریم. درست است که با آقای کی‌روش دو بار به جام جهانی صعود کردیم، اما تیم ملی با آقای مهاجرانی که یک مربی داخلی بود در سال ۱۹۷۶ به جام جهانی رفت یا بعداً در جام جهانی ۹۸ هم مجبور شدیم از آقای طالبی کمک بگیریم. کار خاصی هم با خارجی‌ها در جام جهانی انجام نداده‌ایم و در همان مرحله اول حذف شده‌ایم و هزینه‌های گزاف مالی را روی دست ما گذاشته‌اند، آن هم در این شرایط سخت کشور که همه دنیا با ما در حال جنگ اقتصادی هستند. مربی خارجی باید از فوتبال ایران برود و اگر می‌خواهیم دانش مربیان خودمان را بالا ببریم می‌توانیم از مدرس‌های بین‌المللی فوتبال دعوت کنیم که دوره آموزشی در کشور ما برگزار کنند.

اینکه یک مربی خارجی نمی‌تواند روی جنبه‌های اخلاقی و رفتاری بازیکنان کنترل داشته باشد و با ارتباط گرفتن با بازیکنان، حواشی را مدیریت کند چقدر در شکل‌گیری این اختلاف‌ها مؤثر است؟
کاملاً درست است. زمانی که شما به عنوان یک خارجی، زبان کشوری را که در آن در حال فعالیت هستید، بلد نباشید، نمی‌توانید احساس و چیزی را که می‌خواهید به صورت کامل از طریق مترجم منتقل کنید. مربی خارجی نمی‌تواند چیزی را که به صورت کامل در نظرش شکل گرفته و از بازیکنان انتظار اجرایی شدنش دارد، به بازیکن منتقل کند. به همین خاطر آن ارتباط که لازم است بین مربی و بازیکن باشد، کاملاً شکل نمی‌گیرد. مربی مانند پدر دوم یک بازیکن می‌ماند که دانش را به آن‌ها منتقل می‌کند و باید یک ارتباط پدر و فرزندی شکل بگیرد. بازیکنانی که به تیم ملی دعوت می‌شوند، کسانی هستند که زیر دست مربیان ایرانی و بومی پیشرفت کرده‌اند و استعدادهایشان شناسایی شده است. این بازیکنان در مقاطع مختلف برای حضور در تیم ملی به مدت ۱۰ تا ۱۵ روز زیر نظر مربی خارجی تیم ملی کار می‌کنند، اگر آن مربی خارجی دانش لازم را از نظر فنی و روانشناسی نداشته باشد، نمی‌تواند ارتباط پدر و پسری را با بازیکنان برقرار کند و تیم لطمه می‌خورد.

با تمام این خلأ‌ها که می‌تواند برای ارتباط‌گیری بازیکن و مربی وجود داشته باشد، اما برخی می‌گویند که طارمی نباید آن طور پاسخ می‌داد و این مجادله او، شأن مربی تیم ملی را زیر سؤال برده است.
آقای طارمی خیلی ساده و نجیبانه جواب داد. در صورتی که اگر این اتفاق در زمانی که من برای تیم ملی بازی می‌کردم و مربی خارجی داشتم می‌افتاد و اینچنین رفتاری با من می‌شد، ممکن بود جنجال به پا کنم و حتی هم‌تیمی‌های خودم را هم تحریک کنم. آقای طارمی نجابت به خرج داده و گفته است: «چرا این حرف را می‌زنید، ما بهترین‌ها را داریم.» من می‌گویم آقای اسکوچیچ شما از کجا می‌دانید که بازیکنان ایرانی تاکتیک ندارند، شما اصلاً از زمانی که در تیم ملی هستید، تاکتیک به بازیکنان یاد داده‌اید؟

این یکی به دو به آرامش تیم ملی آن هم در این مقطع حساس بازی‌های انتخابی جام جهانی ضربه می‌زند.
قطعاً، بازیکنان تیم ملی سربازان خط مقدم ما در مقابله با خارجی‌ها هستند که باید به آن‌ها روحیه بدهیم، اما با بازیکنی مثل آقای طارمی که چهره شناخته شده فوتبال ایران در اروپاست، اینطور سرمربی تیم ملی برخورد می‌کند، به وجهه تیم ملی ضربه زده می‌شود. این حواشی و مشکلاتی که بین آقای طارمی و آقای اسکوچیچ به وجود آمده است، آرامش تیم ملی را به هم می‌ریزد. اظهارنظر‌هایی که در این باره از سوی افراد مختلف می‌شود و در فضای مجازی و رسانه‌های می‌چرخد، در روحیه بازیکنان تأثیرگذار است. خط خوردن آقای طارمی، سبب می‌شود تا در بازی با لبنان ۹۰ دقیقه مردم استرس را تحمل کنند؛ مردمی که با هزاران مشکل روبه‌رو هستند و تنها بخشی از دلخوشی‌شان فوتبال است.

البته برای حفظ این آرامش جای خالی یک سرپرست کاربلد و با تجربه که بتواند این حواشی را جمع و جور کند و نگذارد این اختلاف بین بازیکن و مربی شکل بگیرد، هم تأثیرگذار است که متأسفانه در تیم ملی نمی‌بینیم.
سرپرست‌های تیم ملی از زمان آقای کی‌روش سعی کرده‌اند برابر حواشی که به وجود می‌آید کوتاه بیایند و این برای افرادی که در این سمت قرار می‌گیرند، تبدیل به یک مانیفست شده است. این در حالی است که سرپرست، مدیر تیم است، سرپرست فقط این نیست که برای تیم هتل با بلیت هواپیما بگیرد. این وظایف هم هست، اما وظیفه نظارت بر تیم و برطرف کردن اختلاف‌هایی که ممکن است بین بازیکن و مربی شکل بگیرد، هم جزو وظایف اوست. سرپرست از طرف فدراسیون یا باشگاه اختیار کامل دارد، اما امروز حق و حقوقی که یک سرپرست برای مدیریت تیم باید داشته باشد، از او گرفته شده است و مانند گذشته سرپرست‌های مقتدری نداریم.

در این زمینه از نقش مدیریت فدراسیون فوتبال که می‌توانست این ماجرا را حل و فصل کند هم نمی‌توان گذشت که به اعتقاد خیلی‌ها کم کاری صورت گرفته است. در پایان در این باره صحبت می‌کنید؟
مدیریت فدراسیون فوتبال این روز‌ها گرفتاری‌های زیادی دارد. گرفتاری با فیفا دارد، گرفتاری با AFC دارد، گرفتاری با حواشی داخلی دارد، گرفتاری برای تأمین امکانات تیم ملی دارد. مدیریت فدراسیون به همین خاطر وظایفش را برای مدیریت تیم ملی به سرپرست تیم و کسانی که اطراف تیم ملی هستند، واگذار کرده، اما متأسفانه این افراد نتوانسته‌اند کارشان را به درستی انجام بدهند و این موضوع سبب شده تا کار به اینجا برسد. در پایان کار هم فدراسیون به عنوان مقصر شناخته می‌شود که نتوانسته این ماجرا را مدیریت کند. درباره ماجرا و بحثی که بین مهدی طارمی و دراگان اسکوچیچ به وجود آمده هم اشکال از فدراسیون فوتبال است که نتوانسته این اختلاف را مدیریت کند و مسئله‌ای را که خیلی ساده می‌توانست در یک محفل خصوصی برطرف کند، به اینجا کشیده شد. البته هنوز عمق این اختلاف مشخص نیست و دو طرف رو به‌روی هم ننشسته‌اند که به صورت روشن صحبت‌هایی را که در رسانه‌ها انجام داده‌اند، با هم مطرح کنند. این مسائل ابتدا نباید رسانه‌ای می‌شد واین، اشکال و ضعف فدراسیون فوتبال را نشان می‌دهد آن هم در برهه‌ای که تیم ملی شرایط حساسی دارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار