رتبه دو رقمی کنکور برای خیلیها آرزویی دور و دستنیافتنی است. اصلاً رتبه سه رقمی کنکور هم کار هر کسی نیست چه برسد به رتبه دورقمی و زیر ۱۰۰! تنها ۹۹ نفر از میان بیش از یک میلیونونیم شرکتکننده در کنکور ورودی دانشگاهها این امکان را دارند که به چنین رتبهای دست پیدا کنند. نفراتی که در کنار کلاس کنکور و مسائلی از این دست، باید هوش و ذکاوت و از همه اینها مهمتر تلاشی مضاعف نیز داشته باشند در غیر این صورت ممکن است فرد در دانشگاه قبول شود و رتبه خوبی هم بیاورد، اما بیتردید جزو رتبههای برتر و زیر ۱۰۰ کنکور نخواهد شد. حالا تصور کنید یک جوان ۱۹ ساله، با تأکید بیشتر میگویم یک دختر جوان ۱۹ ساله توانسته رتبه ۷۰ کنکور را به دست بیاورد و در بین ۱۰۰ نفر برتر کنکور قرار گیرد. آن هم نه از تهران و دیگر شهرهای بزرگ بلکه از شهر اهواز که طبیعتاً در مقایسه با پایتخت و کلانشهری مثل تهران امکانات آموزشی کمتری دارد و دست یافتن یک دختر اهوازی به چنین رتبهای حکایت از هوش سرشار و تلاش بیوقفهاش دارد. امروز، اما این دختر جوان نخبه در بین ما نیست. این هوش برتر اهوازی پیش از آنکه لذت دستاورد بزرگش یعنی قبولی در رتبه ۷۰ کنکور ورودی دانشگاهها را به دست بیاورد، زیر عمل جراحی زیبایی توسط افراد غیرمتخصص در یکی از کلینیکهای شهر اهواز دچار ایست قلبی- تنفسی شد و به همین سادگی یکی از دختران نخبهمان را از دست دادیم.
اما چرا باید یک دختر ۱۹ ساله نخبهای که توانسته رتبه ۷۰ کنکور سراسری را به دست بیاورد به جای افتخار به چنین دستاوردی به فکر چهرهای جدید مطابق با استانداردهای زیبایی القا شده در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باشد؟
۱۹ سالگی اوج زیبایی و جوانی یک دختر است و بیتردید چهره این دختر جنوبی هم چیزی از زیبایی کم نداشته که بخواهد با توسل به عمل جراحی زیبایی چهرهاش را زیباتر کند، اما آنچه رسانهها از تعریف زیبایی در ذهن جوانان ما ترسیم میکنند، موجب شد تا این دختر برای زیباتر شدن زیر تیغ جراحی برود و از قضا گرفتار افراد غیرمتخصص و خطای پزشکی شود و جانش را بر سر یک سراب غیر واقعی از دست بدهد.
در ماجرای مرگ نخبه اهوازی آنچه بیش از همه جلب توجه میکند، فضای مسمومی است که ذهن جوانان ما حتی نخبگانی همچون این دختر ۱۹ ساله اهوازی را مسموم کرده و موجب شده تا ایران به پایتخت جراحی بینی در دنیا تبدیل شود.
علاوه بر این کشورمان در بین کشورهای دنیا رکورد مصرف لوازم آرایش را دارد و شرایط اقتصادی نامناسب در کشور برای خرید لوازم آرایش اصل و کم عارضهتر، بازار لوازم آرایش تقلبی را داغ کرده است؛ لوازمی که بر سلامت جسم و حتی باروری دختران و زنان ما آثار بدی میگذارند.
پیش از این محمدرضا شانهساز، رئیس سازمان غذا و دارو سرانه گفته بود که مصرف لوازم آرایشی و بهداشتی در ایران ۵/۲ برابر میانگین جهانی است و ۶/۱ میلیارد دلار از بازار این محصولات مصرفی در ایران قاچاق و تقلبی است. به گفته وی ۵/۴ درصد هزینه خانوادههای ایرانی صرف لوازم آرایشی و بهداشتی میشود در حالی که در متوسط جهانی آن ۶/۲ درصد هزینه خانوار برای لوازم آرایشی و بهداشتی است.
این لوازم آرایش قاچاق و تقلبی هم به سلامت مردم آسیب میرساند و آلایندههای میکروبی، ویروسی و نیز فلزات سنگین آن سریع جذب خون میشوند و میتواند خطرآفرین باشند و هم از نظر اقتصادی ضربه بزرگی به کشور وارد میکند.
کلید مصرف رکوردداری در مصرف لوازم آرایش و همچنین برخی جراحیهای زیبایی همچون عمل بینی در کشور نشان از آن دارد که زنان و دختران ایرانی اعتماد به نفسشان را در تندباد تبلیغات شبکههای اجتماعی و فضای مجازی باختهاند و این مسئله موجب شده تا حتی به قیمت ضرر جسمی و جانی، باز هم برخی از آنان به سمت و سوی لوازم آرایش و عملهای زیبایی میروند. حتی دختر ۱۹ ساله نخبهای که باید به رتبه دو رقمیاش در کنکور ببالد و به واسطه این هوش و استعداد به خودش افتخار کند، اما در تندباد القای تعریفی خاص از زیبایی قربانی میشود و ما به همین سادگی یک نخبه را از دست میدهیم.