کد خبر: 1068791
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۱
پسر نوجوانی که به اتهام مشارکت در تولید ۱۰۹ کیلوگرم هروئین با همدستی اعضای باندی در خانه ویلایی درگیلاوند دستگیر شده بود، جرمش را انکار کرد.

به گزارش جوان، پاییز سال 98، مأموران ستاد مبارزه با مواد مخدر از فعالیت یک باند تولید مواد مخدر در یک خانه ویلایی در گیلاوند دماوند باخبر شدند. با اعلام این گزارش تحقیقات پلیسی برای شناسایی و دستگیری اعضای باند آغاز شد و در روند تحقیقات پسر 17 ساله به نام داود را که در حمل مواد اولیه به آن خانه ویلایی نقش داشت شناسایی شد.
با شناسایی داود وی تحت تعقیب قرار گرفت، سرانجام در یک عملیات غافلگیرانه وی در همان خانه ویلایی همراه با دیگر متهمان از سوی مأموران مبارزه با مواد مخدر بازداشت شد.
متهمان به اداره پلیس منتقل و تحت بازجویی قرار گرفتند. پرونده با کامل شدن تحقیقات به دادگاه انقلاب اسلامی فرستاده شد اما پرونده پسر نوجوان به خاطر اینکه زیر 18 سال سن داشت به اتهام مشارکت در تولید 109 کیلوگرم هروئین به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران که ویژه رسیدگی به جرائم متهمان زیر 18سال است فرستاده شد.
به این ترتیب متهم بعد از تعیین وقت روز گذشته مقابل هئیت قضایی آن شعبه به ریاست قاضی بابایی قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد اما جرمش را انکار کرد و گفت :«از ماجرای تولید هروئین در آن خانه ویلایی اطلاعی نداشتم.» او در ادامه گفت: «مدتی قبل دایی کوچکترم فوت کرد به همین خاطر برادر او که دایی بزرگترم بود افسرده شد. او برای درمان افسردگی دکتر نرفت و فکر می کرد با کشیدن مواد حالش خوب می شود. آن روز دایی ام از من خواست برایش مواد ببرم. بعد از تهیه مواد به آن خانه ویلایی که دایی ام آنجا بود رفتم که ناگهان مأموران آمدند و مرا بازداشت کردند.
متهم در ادامه به سئوالات هئیت قضایی پاسخ داد.
قاضی: آن روز یکی از دوستانت نیز همراهت بود که او هم در تهیه مواد نقش داشته است. علت اینکه با او همراه بودی چه بود؟
در بنگاه خرید و فروش خودرو کار می کردم. آن روز برای رفتن به ویلا ماشینی که در نمایشگاه بود را سوار شدم و سر راه دوستم را هم سوار کردم. از فعالیت او در تولید مواد اطلاعی نداشتم.
قاضی: حین دستگیری در بازرسی از خودرویی که سوار بودی مأموران متوجه بوی مواد اولیه هروئین شده بودند. در این باره چه توضیحی داری؟
متهم: آن ماشین امانت بود و از محتویات آن اطلاعی نداشتم اما آن بو برای کود گیاهی بود که در صندوق عقب ماشین بود.
قاضی: اگر با اعضای باند همدست نبودی چرا کلید ویلا را داشتی و با کلید در را باز کردی؟ این نشان می دهد که کاملا با انها رابطه نزدیکی داشتی.
متهم: قبول ندارم. آن روز زنگ آیفون را زدم و قبل از باز کردن در ویلا بود که بازداشت شدم.
قاضی: بعد از دستگیری در بازرسی بدنی یک عدد کارت عابر بانک و سیم کارت با پیش شماره شهرستان ارومیه کشف شد که در روند تحقیقات مشخص شد آن کارت برای سردسته باند به نام هادی است. در ردیابی شماره نیز مشخص شد متعلق به فردی است که در زمینه خرید و فروش مواد و تهیه مواد اولیه هروئین در شهرستان ارومیه فعالیت دارد. در این باره چه توضیحی داری؟
متهم: درباره کارت و آن سیم کارت اطلاعی نداشتم و هرگز از آنها استفاده نکردم.
متهم در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید از فعالیت متهمان اطلاعی نداشتم و فقط رفته بودم تا مقداری تریاک به دایی ام برسانم. از دادگاه تقاضای برائت دارم.»
بعد از آخرین دفاع متهم مادر او که به شدت اشک می ریخت با کسب اجازه از ریاست دادگاه داخل جلسه آمد و از قضات درخواست کمک کرد. او با صدایی لرزان گفت: «شوهرم چند سال قبل فوت کرد. داود پسر بزرگترم است و یک فرزند معلول دارم. داود نان آور خانه مان بود و با کار کردن در یک بنگاه خرید و فروش ماشین خرج زندگی من و فرزند معلولم را تامین می‌کرد. در این مدت که او بازداشت شده است زندگی سختی دارم. از شما تقاضای کمک دارم و می خواهم هر چه زودتر او را آزاد کنید.»
در پایان هئیت قضایی با توجه به محتویات پرونده و دفاعیات متهم، وی را به پزشکی قانونی معرفی کرد تا بعد از نظر کارشناسان درباره رشد عقلی وی هنگام ارتکاب جرم رأی خود را صادر کنند.

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار