فرزندآوری یکی از هدفهای تشکیل خانواده است که برای تداوم نسل و توالی آن ضرورت دارد، اما متأسفانه در کشور ما در دهههای اخیر به دلایل مختلف این روند دچار کندی شده است و ما کمکم به سوی سالمندی جمعیت حرکت میکنیم به طوری که تا ۲۰ سال دیگر برای تأمین نیروی کار مجبور به وارد کردن نیرو از کشورهای دیگر هستیم.
کندی و کاستی فرزندآوری پدیدهای است که دلایل مختلفی دارد؛ نخستین دلایل این مسئله مباحث مادی و اقتصادی است که مانع فرزندآوری میشود. عواملی همچون تورم و گرانی بر تأمین لوازم مورد نیاز بچه همچون پوشک، شیرخشک و تجهیزات نگهداری کودک و نوزاد تأثیر میگذارد و رفته رفته به یکی از عواملی تبدیل شده که مانع فرزندآوری میشود.
اما گروه دوم دلایلی که سبب کاهش اقبال خانوادهها به داشتن فرزندان بیشتر شده، دلایل اجتماعی و فرهنگی است. عواملی همچون رواج چشم و همچشمی در بین خانوادهها که رقابتی را برای برگزاری مراسمهایی که هیچگونه سابقهای در سبک زندگی ایرانی اسلامی نداشته و ندارد، شکل داده است.
مصادیق این چشم و همچشمیها را میتوان در برگزاری مراسمهایی همچون جشن تعیین جنسیت جنین، جشنهای زایمان، تزئین اتاق عمل و زایمان در بیمارستانهای خصوصی و هتل بیمارستانها، جشن و برگزاری مراسمهای تجملاتی برای درآوردن دندان، جشن نامگذاری کودک، جشن برای ورود بچه به مهدکودک و خروج از آن، جشن و برگزاری مراسم برای ورود بچه به مدرسه، جشن برای نوشتن و مواردی از این دست رفتارهایی است که خانوادههای نوکیسه و تازه به دوران رسیده تحت تأثیر شبکههای اجتماعی انجام میدهند.
بر این اساس شاهد هستیم که عملاً در بین این قبیل خانوادهها نوعی رقابت ناسالم و چشم و همچشمیهای نامطلوب شکل گرفته است. نکته چالشبرانگیزتر ماجرا اینجاست که کمکم این ویروس فرهنگی به سایر اقشار جامعه هم سرایت میکند به شکلی که حتی خانوادههای دچار تنگنای مالی از این گونه تشریفات دستبردار نیستند و با تمام فشارها و سختیها، آنها هم دلشان میخواهد تا چنین مراسمهایی را برگزار کنند.
از سوی دیگر خانمها در این گونه رفتارها نقش قابل توجهی دارند و گاهی اوقات برای رسیدن به تصویری که از زن موفق و خوشبخت در رسانهها و شبکههای اجتماعی در ذهنشان شکل گرفته است، همسرشان را تحت فشارهای اخلاقی و رفتاری قرار میدهند تا بتوانند آنها هم مراسمهایی همچون جشن تعیین جنسیت یا جشن نامگذاری و مسائلی از این دست را برگزار کنند.
این رفتارها و تلاش برای دستیابی به چنین اهدافی میتواند زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی و همچنین اختلافات در زندگی مشترک شود. همچنان که ریشه برخی آسیبهای اجتماعی را باید در همین شکافهای فرهنگی و اجتماعی جستوجو کرد چراکه وقتی مردی توان مالی تأمین توقعات همسر و فرزندش را ندارد، ممکن است برای رسیدن به شرایط مالی بهتر و مرفهتر دست به رفتارهای نادرست زده و به مسیر تخلفات و آسیبهای اجتماعی کشیده شود.
راهکار مقابله با این تجملات و نیازهای کاذبی که مسیر ازدواج و فرزندآوری را ناهموار کرده و به یکی از موانع جدی آن تبدیل شده، بازگشت به سبک زندگی اسلامی ایرانی است. علاوه بر این خانوادهها و به خصوص بانوان ما باید تلاش کنند در مسیر رقابت و چشم و همچشمیهای اینچنینی قرار نگیرند و از این رفتارها پرهیز کنند. در این راستا رسانهها و به ویژه صدا و سیما رسالت بسیار بزرگ و خطیری بر عهده دارند و باید با اصلاح تصویر خوشبختی و موفقیت در فیلمها، سریالها و آگهیهای بازرگانی و همچنین آگاهیبخشی به جامعه و به خصوص نسل جوان، در مسیر اصلاح ناهنجاریهای رفتاری شکل گرفته در جامعه هم، چون همین مراسمهای زائد در حوزه فرزندآوری نقشآفرینی کنند و لازم است اقدامات جدی و اساسی برای فرهنگسازی صحیح و اصلاح این رفتارها داشته باشند.
مجموعه این اقدامات فرهنگی و اصلاح رفتارها و ناهنجاریهایی همچون نمایش دارایی خانوادههای نوکیسه در شبکههای اجتماعی و بهخصوص اینستاگرام و همچنین مشوقهای مالی و اقتصادی از جمله عواملی هستند که میتواند فرزندآوری را به مجرای واقعی هدایت کرده و فشار مالی را از روی دوش خانوادههای جوان و نوخانمان بردارد.
*رفتارشناس
و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی