پس از انتشار یادداشتی با عنوان «شایستگیهای کارگزاران تراز دولت اسلامی ایران در گام دوم انقلاب؛ بسیجِ سفیرانِ تحوّل گرا، تعالی بخش و تمدّن ساز» و دریافت بازخوردهای قابل توجّه از شخصیتهای مختلف حوزوی، دانشگاهی، سیاسی و ... با گرایشهای فکری متنوّع، بر آن شدیم تا در راستای یادداشتی تحلیلی واقع گرایانه مبتنی بر پژوهش صورت گرفته در قالب رساله، به ارایه الگویی عملیاتی جهت رصد و پایش وضعیت امّت اسلامی در سطح تمدنی در جهان اسلام بپردازیم.
همان طور که در یادداشت قبلی نیز اشاره شده بود، از منظر آیت الله خامنهای به مثابه یک متفکر و اندیشمند اسلامی، مقصود نهایی از انقلاب اسلامی، رسیدن به تمدّن نوین اسلامی در زنجیرهای منطقی و مستمر است که بر چهار رکن دین، عقلانیّت، علم و اخلاق بنا شده است و برای تحقق آن بایستی پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی در مسیر تمدن سازی پشت سر گذاشته شوند. معظّم له، گام نهایی در مراحل پنج گانه اهداف انقلاب اسلامی را تحقق تمدن اسلامی دانستند و خاطر نشان کردند که تمدن اسلامی، کشورگشایی نیست، بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملتها از اسلام است (۱۳۹۵/۰۲/۰۶).
براساس پژوهش صورت گرفته و مبتنی بر دو جریان الهام بخش عاشورا و ظهور در منظومه فکری آیت الله خامنه ای، «مقاومت وحدت گرایانه و امیدآفرین» را به عنوان یکی از عوامل مؤثّر درنظر گرفت که دولت اسلامی را در تحقق تمدن نوین اسلامی در گذار از چالشهای پیش رو در جهت هم زیستی مسالمت آمیز امت اسلام یاری خواهد رساند. آیت الله خامنهای در باب وحدت گرایی امت اسلامی و چالشهای پیش روی امت چنین مطرح میکنند: «نظام اسلامی از آغاز پیدایش، با چالش عظیم جهانی مواجه شد. علّت هم این بود که در دنیا صاحبان زر و زور که به فکر منافع خودشان بودند و هستند، قدرت جدیدی را در دنیا برنمی تابیدند که علیه منافع نامشروع آنها بهوجود آید و توسعه پیدا کند. این قدرت، با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی در ایران بهوجود آمد. نه فقط نفس این حکومت و نظام اسلامی، بلکه شاید برای استکبار مهمتر و خطرناک تر، گسترش بیداری اسلامی در دنیای اسلام بود؛ خطری که امروز هم استکبار را تهدید میکند و دشمنیهای او را به سمت دنیای اسلام و به خصوص به سمت کانونِ محورىِ دنیای اسلام - یعنی نظام اسلامی - متوجّه میکند» (۱۳۸۲/۰۶/۱۹).
ایشان از حیث ضرورت عدم غفلت از پیامد مبارک انقلاب اسلامی ایران در وحدت امّت اسلامی چنین بیان میکند: «نام اسلام و حقیقت اسلام، به شکل فردی در سراسر دنیای اسلام بود - در بین بعضی غلیظ، در بین بعضی رقیقتر -، اما نگاه اسلام به دنیا، به ملت و به امّت اسلامی بهعنوان یک موجود عظیم و دارای استعداد فراوان و قادر به حرکت و بیدار شدن، نگاهی است که در ایران اسلامی ریشه گرفت و ظاهر شد و به همه دنیا اشعاع کرد. نگاه به اسلام از این دید و ترویج این تفکّر در دنیای اسلام - تفکّری که حکومتی بهوجود آورده است که توانسته آزادی، مردمسالاری و حکومتِ متّکی به آراءِ مردم را از درون مفاهیم و تعالیم اسلام بیرون آورد - چیزی است که در هیچ نقطهای از دنیای اسلام در زمان ما و لااقل قرنهای پیش از زمان ما سابقه نداشته است. آنچه از حکومت اسلامىِ دوران خلفای عثمانی و خلفای قبل از آن - عبّاسی و اموی - در ذهن مردم وجود داشت، مفهوم دیگری بود که با مفهومی که امروز دنیای اسلام از حکومت با دید ایران اسلامی درک میکند، بهکلّی متفاوت است. این فرهنگ دینىِ برخاسته از نظام اسلامی که خود منشاءِ نظام اسلامی هم بوده است و حرکت به سمت وحدت اسلامی - که در همین تفکّر، یکی از چیزهایی که وجود دارد، وحدت امّت اسلامی است؛ یعنی نگاه اسلام به امّت بهعنوان یک مجموعه واحد - و همچنین پرهیز از اختلافات قومی و طایفهای در دنیای اسلام و در جوامع اسلامی، چیزی است که پیامآور آن، انقلاب اسلامی بود. از اینها نباید غفلت نمود و اینها را نباید فراموش کرد» (همان).
به زعم آیت الله خامنهای با «کلمهی وحدت» و «مجاهدت در وحدتِ کلمه» روی مبانی و اصول معارف اسلامی، میتوان اتّحاد امّت اسلامی را به ارمغان آورد: «شعار اسلام ناب و اسلامی که نظام اسلامی بر پایه آن بهوجود آمد، این است که مسلمانان با وجود اختلاف شان در عقاید و در مبانی مذهبی خود، باید اتّحاد کلمه داشته باشند؛ روی مواردِ اتّفاقی تکیه کنند و از جریحهدار کردن احساسات یکدیگر خودداری نمایند. این فرهنگ دینی با این معنا و با این نگاه که در آن، آزادی و عدالت و مردمسالاری و بسط وحدت در دنیای اسلام و میان امّت اسلامی وجود دارد، یکی از میدانهای مجاهدت ماست که باید در آن تلاش کنیم» (۱۹/۰۶/۱۳۸۲). از حیث مراتب چهار گانه وحدت و اتّحاد دنیای اسلامی نیز معتقدند: «وحدت مراتبی دارد؛ اتّحاد دنیای اسلام مراتبی دارد؛ پایینترین مرتبهاش این است که جوامع اسلامی، کشورهای اسلامی، دولتهای اسلامی، اقوام اسلامی، مذاهب اسلامی، علیه هم دست به تعرّض نزنند، با هم معارضه نکنند، به یکدیگر ضربه نزنند؛ این قدم اوّل است. البتّه بالاتر از این، این است که دنیای اسلام علاوه بر این که به یکدیگر ضربه نمیزنند، در مقابل دشمن مشترک هم دست به دست هم بدهند، اتّحاد واقعی و کافی داشته باشند، از یکدیگر دفاع کنند. این هم یک قدم بالاتر است؛ از این بالاتر هم این است که کشورهای اسلامی، ملّتهای اسلامی همافزایی کنند. کشورهای اسلامی از لحاظ علمی، از لحاظ ثروت، از لحاظ امنیّت، از لحاظ قدرت سیاسی در یک سطح نیستند، میتوانند به یکدیگر کمک کنند، همافزایی کنند، آنهایی که بالاترند در هر بخشی، دست آن کسانی را که پایینتر هستند بگیرند؛ این هم یک مرحلهای از وحدت است. مرحلهی بالاتر هم این است که همهی دنیای اسلام متّحد بشوند در جهت رسیدن به تمدّن نوین اسلامی. این چیزی است که جمهوری اسلامی هدف غایی قرار داده: رسیدن به تمدّن اسلامی، منتها تمدّن متناسب با این زمان، تمدّن نوین اسلام. اینها مراتب وحدت است» (۱۳۹۸/۰۸/۲۴).
شکل ۱: مراتب چهارگانه وحدت و اتّحاد دنیای اسلام در گفتمان آیت الله خامنهای (نگارنده)
در گفتمان ایشان برابر شکل ۱، مرتبه دوم از مراتب وحدت افزا در امّت اسلامی در سطح مردمی (نه لزوماً دولت ها)، وحدت آفرینی امّت اسلامی در برابر دشمنان اسلام طبق قاعده قرآنی اشدّاء علی الکفّار است. ایشان دشمن شناسی و دشمن ستیزی و به طور کلی استکبارستیزی با محوریت فلسطین را که از مصادیق جهاد فی سبیل الله میدانند، از لوازم تمدّن سازی بر میشمارند و معتقدند چنین جنگی قابل ستایش نیز هست: «بعثت انبیا برای ایجاد یک جامعهی فاضله است؛ همان طور که اشاره کردند، برای ایجاد یک تمدّن است. خب، این تمدّن همه چیز دارد؛ در تمدّن همه چیز هست؛ هم علم هست، هم اخلاق هست، هم سبْک زندگی هست، هم جنگ هست. جنگ هم هست، کما اینکه شما ببینید در قرآن چقدر از آیات، مربوط به جنگ است. این جور نیست که ما بتوانیم بگوییم که اسلام آمد برای اینکه جنگ را از بین ببرد؛ نه، جهت جنگ مهم است؛ جنگ با چه کسی؟ جنگ برای چه؟ این مهم است. طواغیت عالم میجنگند برای هوای نفْس، برای قدرتطلبیهای خودشان، برای اشاعهی فساد. الان سالها است صهیونیستها دارند میجنگند، امّا برای مقاصد خبیث میجنگند؛ در مقابل آنها مؤمنین هم میجنگند - مجاهدین فلسطینی میجنگند، مجاهدین حزبالله میجنگند، ملّت عزیز ما در دفاع مقدّس و جنگ هشتساله جنگید-، امّا این جنگ، مذموم نیست، ممدوح است، جهاد فیسبیلالله است؛ اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الله؛ این مهم است که مؤمن قتال میکند، امّا برای اهداف الهی. وَالَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا اَولِیاءَ الشَّیطان. ببینید، توجّه به نکات تعبیرات قرآنی برای ما دریچههایی را باز میکند» (۱۳۹۸/۰۱/۱۴).
با عنایت به مراتب چهارگانه وحدت امّت اسلامی در گفتمان آیت الله خامنهای (به شرح شکل ۱)، میتوان از آن به عنوان یک الگو و دستگاه محاسباتی در دیپلماسی دنیای اسلام جهت پایش وضعیت امّت اسلامی در مناسبات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، دفاعی – امنیتی و ... بر پایه وحدت مورد بهره برداری قرار داد؛ به نحوی که امّت و دولتهای اسلامی از سطح حداقلی مراتب چهارگانه (وضع موجود) به سطح حداکثری (وضع مطلوب) اهتمام ورزند.
شکل ۲: دستگاه محاسباتی میزان وحدت امّت اسلامی مطابق با گفتمان آیت الله خامنهای (نگارنده)
همان طور که در شکل ۲ نیز قابل مشاهده است، امّتها و دولتهای اسلامی به منظور تحقق تمدّن نوین اسلامی میبایست حرکت شتاب دهندهای را جهت گذار از نقطه «از» آغاز و به نقطه «به» به عنوان وضعیت مطلوب که بیان گر بیشترین میزان وحدت بین امّت و دولتهای اسلامی است در پیش بگیرند. در حال حاضر نیز تجلّی این موضوع در مناسبات فرهنگی مانند راهپیمایی جهانی اربعین (سطح ۲)، همبستگی امّتهای اسلامی در روز جهانی قدس (سطح ۲)، شکل گیری جبهه مقاومت اسلامی در مناسبات دفاعی – امنیتی (سطح ۳)، رویدادهای علمی جهان اسلام مانند جایزه علمی مصطفی (ص) (سطح ۲) قابل تحلیل است؛ بنابراین با عنایت به شایستگیهای کارگزاران ترازِ دولت اسلامی که قبلا به آن پرداخته شد، میتوان کارگزارانِ تراز را در قامت بسیجِ سفیرانِ تحوّل گرا، تعالی بخش و تمدّن ساز با جهت گیریهای تمدّنی نظام جمهوری اسلامی در گام دوم انقلاب به بهره گیری مؤثر و هوشمندانه از دستگاه محاسباتی در دیپلماسی جهان اسلام مبتنی بر منظومه فکری حضرت آیت الله خامنهای در مناسبات مختلف بر پایه وحدت اسلامی دعوت نمود تا در راستای متوازن سازی بین عبرتها و عبرت پذیرها گام برداریم؛ بإذن الله تعالی (ما اَکثَرُ العِبَرَ وَ اَقَلَّ الاِعتِبارَ؛ حکمت ۲۸۹ نهج البلاغه).
*دکتری تخصصی مدیریت منابع انسانی دانشگاه علامه طباطبایی
یادداشت مرتبط
لینک کوتاه: https://www.Javann.ir/004KOY