کد خبر: 1049580
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۷

علی بهادری جهرمی، حقوقدان و عضو‌ هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در یادداشتی نوشت: چرا رسالت برخی از نامزدهای انتخاباتی تخریب سایرین است؟ پاسخ به این پرسش، سهل و ممتنع است: سهل است چون تخریب دم‌دست‌‌ترین اقدام در ایام انتخابات است، ممتنع است چون تحلیل تخریب دیگران، ورای ظاهر دم‌دستی، نیاز به واکاوی عمیق‌تری دارد. در هر انتخاباتی، قاعدتاً می‌توان به دو شیوه دست به گزینش زد: گزینش عقلانی، گزینش احساسی. هر زمان که عقل حاکم شود، انتخاب عالمان بهتر، صحیح‌تر و کارآمدتر خواهد بود. هر زمان هم که در انتخاب متناظر با رویدادهای اجتماعی- سیاسی احساسِ صرف حاکم شود، ‌اگرچه شاید در کوتاه مدت شادی ناشی از پیروزی در نوعی مسابقه احساسی احساس شود، اما در بلندمدت پشیمانی و افسردگیِ ناشی از نرسیدن به توقعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به بار می‌آورد. مثال‌های متعددی در طول چهار دهه گذشته از انقلاب اسلامی ایران در دسترس است که ثابت می‌کند هرجا انتخاب بر اثر غلیان احساسات و چیرگی هیجان بر عقل و منطق رخ داده است، خسارت‌های بعضاً جبران‌ناپذیری به بار آمده که حتی حامیان روز اول را به ناقدان جدی روز آخر تبدیل کرده است. برخی نامزدهای انتخاباتی با سیّاسی و کیّسی دریافته‌اند که اگر بنا باشد مردم دست به انتخابی عاقلانه بزنند، هرگز آنها را انتخاب نخواهند کرد. به بیانی شفاف‌تر، عده‌ای از نامزدهای تصدی مقامات انتخابی بر این موضوع واقفند که به دلیل عملکرد‌ها و سابقه‌های بد سیاسی و اقتصادی، سوءتدبیرهای گسترده در کنار فساد اطرافیان و بی‌کارنامگی مدیریت‌های چند ده سال گذشته‌شان، در یک انتخاب عاقلانه و مبتنی بر بینش و منطق، هرگز مورد رجوع کارشناسان، نخبگان و مردم نخواهند بود. این عده برای برون‌‌رفت از معضل خودساخته‌شان و برای اغواگری چندباره، ناچارند دوقطبی‌های رسانه‌ای ایجاد کنند تا فضای حاکم بر انتخابات نه عقلانی و منطقی، که هیجانی و احساسی شود. ارجاع افکار عمومی به موضوعات فرعی و احساسیِ غیرواقعی، راهکار نجات چنین نامزد‌هایی است. ایجاد ترس کاذب از دیگر نتایج اقدامات نامزد‌هایی است که در یک انتخاب عاقلانه، هیچ‌گاه مورد گزینش عمومی واقع نمی‌شوند: القای ترس از دیوارکشی در خیابان و یا ایجاد ترس از قطع رابطه با جهان از جمله این مثال‌هاست.
لازمه رشد مردم‌سالاری در ایران، درک درست از همین دوگانه‌هاست؛ دوگانه‌های برخاسته از انتخاب عقلانی/ احساسی. رسانه‌‌ها و نخبگان در این بین نقش بی‌بدیلی دارند: با ذکر مثال‌های متعدد تاریخی و ضمن ارائه منطق روشن باید این نکته را به همگان فهماند که انتخاب مبتنی بر عقل است که باعث نضج پیشرفت و بسط فواید در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت خواهد شد. در چنین فضایی، تکلیف شهروندی انتخابگران، واکنش جدی و موضع‌گیری صریح در برابر اقدامات غیراخلاقی و فضاسازی‌های کاذب است تا در نتیجه آن نامزد‌ها به روشنی بدانند که بی‌اخلاقی و تخریب به منزله طرد و ریزش آرا، و نه افزایش رأی خواهد بود. تخریب سایرین، از اساسی‌‌ترین شیوه‌های دوقطبی‌سازی و هیجانی کردن فضای انتخابات است. نامزدِ آغازگرِ تخریب در رقابت‌های انتخاباتی، این مفهوم ضمنی را القا می‌کند که دستش در مبارزه عقلانی خالی است: نیازمند هیجانی کردن فضا با هر مستمسکی است تا بلکه بتواند از رهگذر چنین فضایی به جلب آرا مردمی دست یابد. بررسی موشکافانه‌تر همه این تخریب‌‌ها و دوقطبی‌سازی‌های کاذب به خوبی می‌نمایاند که رسالت تخریبی تعریف شده برای برخی از نامزدها، به طور پیش‌بینی مؤید بی‌صلاحیتی عملی آنها در به دستگیری سکان اجرایی کشور است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار