فصل انتخابات را بهار سیاسی کشور مینامند و وصف بهحقی هم است. اصرار همگان هم بر رأیی آگاهانه است. با این حال، چگونگی کسب این آگاهی را باید بدانیم. در ایران، اغلب تا آخرین هفتههای مانده به انتخابات، حتی کاندیداها هم دقیق مشخص نیستند و همین شناخت برنامههای آنان را سخت کرده و فرصت کمی برای راستیآزمایی شعارها و وعدههایشان با توجه به سوابق را میدهد. اما در هر حال، شناخت فضای انتخابات در حوزه رسانهای و توجه به بسترهای تبلیغاتی خصوصاً در دوران کرونا که امکان برگزاری همایشهای انتخاباتی نیست و تبلیغات بیش از پیش به فضای مجازی کشیده شده است، میتواند تا حدود نه چندان کمی، مخاطب را نسبت به آسیبهای شگردهای تبلیغاتی کاندیداها و تیمهای تبلیغاتی آنان مصون کند. برای پرداختن به این موضوع تلاش داریم تا روز انتخابات بحث سواد رسانه و تأثیر آن بر انتخاب آگاهانه را شماره به شماره پیش ببریم.
سلبریتیها و انتخابات
یکی از اقدامات تیمهای تبلیغاتی کاندیداها رفتن به سراغ افراد مشهور است؛ فعالان سیاسی و رسانهای، بازیگران، ورزشکاران، خوانندهها و در کل چهرههای مشهور. بازیگرانی سالهای 92 و 96 در ستاد انتخاباتی حسن روحانی مشغول بودند و با شهرت خود برای او رأی جمع میکردند. دیدار و عکس گرفتن حسن روحانی با گروه موسیقی که ترانه عامهپسند و زرد سوسن خانوم را خوانده بودند، یکی از این تلاشهای تیم تبلیغاتی حسن روحانی برای جمعآوری رأی بود. با این حال، سلبریتی فقط این افراد نیستند و میتوان سلبریتیهای دیگری را هم شناخت.
دکتر فرشاد مهدیپور رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این مورد میگوید: «حتماً یکی از گروههای مرجع اجتماعی این چهرههای شناختهشده هستند. چهرههای شناخته شده را ما محدود به سه گروه ورزشکاران، هنرمندان و خوانندهها نکنیم. در نظر بگیرید ما چهرههای مشهور مذهبی در ایران داریم که بخش زیادی از طیف مذهبی در انتخابات قبلی مجلس از لیستی حمایت کردند و این به سبد رأی داده شده کمک میکند. ما در مداحان چهرههای مشهور داریم و چهره مشهور فقط محدود به این سه گروه نیست و بودن گروههای مرجع مختلف و متنوع از اصناف گوناگون از جریانهای مختلف میتواند به پرشور بودن انتخابات کمک کند و نمیتوانیم اینها را از انتخابات حذف کنیم. اینها بخشی از کارزار انتخابات و کمپین انتخابات و فعالیت رسانهای انتخابات هستند.»
او در عین حال توضیح میدهد که چگونه برخی سلبریتیها از درجه اعتبار سقوط کردند: «چهرههای مشهور که یکی از بازیگران انتخابات به سمت هیجانزدگی هستند به نظر میرسد کمکم افتی در فضای سیاسی و انتخاباتی ما پیدا کردند چون اولاً خودشان مقداری عقب رفتند در ماجرای زلزله یا اتفاقاتی که در انتخابات ریاست جمهوری قبلی افتاد و متهم شدند که با ورود به انتخابات دارند دستکاری میکنند و حاضر نیستند هزینههای بعدش را بپردازند. یا در ماجرای زلزله برخیهایشان متهم شدند که از محل جمعآوری پولها سوءاستفاده کردند و خودشان عقب رفتند و دوم اینکه آگاهی افکار عمومی نسبت به آنها افزایش پیدا کرده است. چهره شناخته شده در حوزههای مختلف خیلی پراکنده شده؛ ورزشکارها، بازیگران و موزیسسینها چون تعدادشان زیاد شده قلههایشان کمی پایین آمده و همسطحی دارد.»
مهدیپور معتقد است حضور سلبریتیها به شور انتخابات کمک میکند و برای همین نه میتوان و نه درست است که آنها را از انتخابات حذف کنیم: «شما نمیتوانید اینها را از انتخابات حذف کنید و بگویید ما انتخاباتی برگزار میکنیم که هیچ گروه مرجعی حضور نداشته باشند و چند هنرمند را گذاشتیم که حرف نزنند و گروههای مرجع دیگر نباید حرف بزنند؟ اصلاً شما چهرههای سیاسی برتر که در انتخابات میآیند و از کاندیدایی حمایت میکنند و حرف میزنند هم به نحوی سلبریتی هستند. ما سلبریتیها را افرادی میدانیم که از یک عقبه منطقی برخوردار نیستند مثلاً محمد علی کلی یک سلبریتی جهانی در حوزه بوکس است و او توانایی خود را در حوزهاش عرضه کرده و مشهور شده و برخی افرادی که به آنها سلبریتی میگوییم هیچ کارنامه مشخص یا خدمت مشخص و توانایی از آنها ندیدیم و فقط توانستند با حرف زدن یا جلوه عجیب و غریب و صدای عجیب و غریبی پوشش عجیب و غریب و ادبیات غیرمنتظرهای به چشم بیایند. برای همین مفهوم سلبریتی را از چهره مشهور تفکیک میکنم.»
در عین حال، اصرار مهدیپور بر این است که مردم سطح آن سلبریتی را بدانند. او میگوید: «من میگویم آنها هم یکی از گروههای اجتماعی هستند و حق دارند حرف بزنند و اظهار نظر کنند اما باید سطح و میزانشان را بدانید. اینها دارند تبلیغات تابلوهای شهر را انجام میدهند و مخاطب ما باید بداند اینها تبلیغکننده کالا و خدمات تجاری هستند. چقدر به خاطر اینکه آنها چای یا بیمهای را تبلیغ میکند و اگر مردم آن کالا را میخرند، به حرفشان هم رأی دهند و مردم کمکم متوجه میشوند کسی که تبلیغات چای میکند پولی گرفته که تبلیغ چای کند. همین فهم را اگر درباره تبلیغ یک نامزد انتخاباتی در مردم شکل بگیرد که او هم پول گرفته تا تبلیغی شبیه به این کند اثرگذاریشان کاهش پیدا میکند... مسئله من سلبریتی نیست که از موقعیت سوءاستفاده میکند مسئله من مصرفکننده یا مخاطبی است که باید به آگاهی برسد. مسئله ما باید این باشد که مخاطب ما رشد کند و عقلانیت در مخاطب ما پرورانده شود تا بداند این که دارد تبلیغ انتخابات میکند همانی است که در تابلوی تبلیغاتی ایستاده و میگوید بیا بستنی بخر!»