سرویس حوادث جوان آنلاین: اوایل پاییز سال۹۷ مأموران پلیس ورامین از مرگ مشکوک پسر جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به مرد جوانی به نام احمد بود که در جریان درگیری با ضربه قمه از سوی داییاش زخمی شده و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرده بود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، دایی مقتول به نام محمود بازداشت شد. متهم به پلیس آگاهی منتقل شد و در اظهارات اولیه به قتل اعتراف کرد، اما در اظهارات بعدی جرمش را انکار کرد و گفت نمیداند چه کسی ضربه را به مقتول وارد کرده است.
با توجه به شواهد موجود متهم به اتهام قتل عمد راهی زندان شد و دیگر متهمان نیز به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی راهی زندان شدند، اما همگی با قرار وثیقه آزاد شدند.
پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اینکه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبهدوم دادگاه قرار گرفت.
بعد از اعلام رسمیت جلسه، اولیایدم درخواست قصاص کردند، سپس متهم در جایگاه ایستاد و با انکار قتل گفت: «درگیری را قبول دارم، اما تردید دارم ضربهای که به خواهر زادهام زدم موجب مرگش شده باشد.»
وی در شرح ماجرا گفت: «به تازگی خانهای خریده بودم و آن روز به خانه قبلی رفته بودم تا کولر گازی را باز کنم تا در خانه جدید نصب کنم. وقتی مقابل در رسیدم همسرم هراسان به طرفم آمد و گفت احمد به همراه برادرانش و دوستانش به خانهمان حمله کردهاند. او هم از ترس خانه را ترک کرده بود. همان موقع همراه برادرم و دوستانم داخل خانه رفتم و کار به درگیری کشید. آنها همگی چاقو، شمشیر و قمه داشتند و ما دست خالی بودیم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «در آن درگیری احمد با قمه به من حمله کرد و چند ضربه به پا و کمرم زد. همان موقع روی زمین نشستم و قمه را برداشتم سپس قمه را رها کردم و نمیدانم به مقتول برخورد کرد یا نه.»
متهم در خصوص علت اختلاف با خواهرزادهاش گفت: «سالها به خاطر موضوع ارثیه با او اختلاف داشتم. او بارها سهم ارث مادرش را از من خواسته بود. به او گفتم این سهم فقط برای من نیست و باید از دیگر خواهر و برادرانم مطالبه کند، اما او مرا مسبب این مشکل میدانست. این شد که کار به اختلاف رسید.»
متهم در خصوص اظهارات ضد نقیضش در اداره پلیس گفت: «تحت فشارهای بازجویی به قتل اعتراف کردم و نمیدانم ضربه به مقتول برخورد کرده باشد یا نه.»
در ادامه برادر متهم نیز به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی در جایگاه ایستاد و گفت: «اتهام را قبول ندارم، چون درگیری را ما شروع نکردیم. آنها آن روز با قمه و چاقو حمله کردند و ما سلاحی نداشتیم.»
در ادامه دوستان متهم نیز این اظهارات را تأیید کردند. سپس برادر مقتول نیز به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی در جایگاه حاضر شد و گفت: «من و برادرم قبلاً به خاطر یک درگیری منجر به ضرب و جرح از متهم شکایت کرده بودیم. متهمان دروغ میگویند. آن روز فقط من یک برگه برای داییام برده بودم که ناگهان او و همراهانش با اسلحه و چاقو حمله کردند. آنها با پرداخت رشوه به صاحب مغازهای که در محل حادثهبود فیلم دوربینهای مغازه را پاک کردند.» متهم سپس یکی از دوستان متهم را نشان داد و گفت: «این مرد آن روز سلاح داشت او قبلاً نیز یک زن باردار را تهدید به مرگ کرده بود که موجب شد بچهاش سقط شود.»
در ادامه دیگر دوستان مقتول نیز توضیحات برادر مقتول را تأیید و با انکار جرم از خودشان دفاع کردند.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.