کد خبر: 1030243
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۶
جلال مهرگان
پرونده «شیما»، دختر ۱۵‌ساله‌ای که در دام پیرمردی فریبکار به نام بهلول گرفتار شد و به طرز رمزآلودی به قتل رسید، دارای زوایای پنهان بسیاری است و از آنجا که پرونده بعد از گذشت یکسال از وقوع حادثه در دور تازه‌ای از تحقیقات قرار گرفته امید است که ابهام‌های آن مرتفع شود.

آن‌گونه که پدر شیما گفته دخترش اهل موسیقی، ورزش و علاقه‌مند به تحصیل بوده و با اینکه از حمایت لازم خانواده برخوردار بود، فریب دوستان نااهلش را خورده و به فرار از خانه هم تشویق شده بود. مشخص نیست که شیما آخرین بار که قدم از خانه بیرون گذاشت، یعنی ۲۶‌مرداد‌سال قبل چه در سر داشته است و چرا شبانه سوار بر خودروی پیرمردی ناشناس شد تا نامش در لیست قربانیان جرائم جنایی ثبت شود. خانواده شیما، آنگونه که پدرش مطرح کرده برای کمک به او توان خود را به کار گرفته بودند که این موضوع در جای خود نیاز به بازکاوی بسیار دارد؛ چراکه در برایند این بازکاوی می‌توان به چرایی همراه شدن وی با بهلول پی‌برد. بهلول ۶۳‌ساله به گفته برادرش چند سال قبل ساکن یکی از محله‌های سعادت‌آباد بود. او از کسبه خیابان ملت و وضع مالی خوبی داشت و چند سال قبل به دلیل مشکلاتی که به آن اشاره نشده در حالی که صاحب سه فرزند بود همسرش را طلاق داد. بهلول همزمان با طلاق همسرش، شغل خودش را هم از دست داد و در خانه‌ای اجاره‌ای در محله سبلان به زندگی ادامه داد و اموراتش را از راه مسافربری می‌گذراند. متهم در یکسال گذشته موفق شده‌بود، کارآگاهان پلیس را فریب دهد و راز قتل شیما را سربه‌مهر نگه دارد از همین رو به احتمال زیاد مشخص نخواهد شد که در آن خانه‌وحشت چه بر سر دختر بی‌گناه آورده و چگونه مرتکب جنایت شده است. موضوع دیگر پیدا شدن کفش و لباس‌های زنانه در خانه بهلول است که بعد از کشف آن احتمال سریالی بودن جنایت‌هم مطرح است که روشن شدن این موضوع نیاز به طرح شکایت از سوی خانواده‌ها و انجام تحقیقات از سوی پلیس دارد. تحقیقات از سوی پلیس، اما نباید به شیوه‌ای که در ابتدای این پرونده جریان پیدا کرد ادامه یابد. بدون تردید اگر پدر شیما بعد از اعلام گم‌شدن دخترش راهی‌خانه‌اش می‌شد و منتظر تماس از سوی پلیس می‌ماند هنوز انتظارش به سر نیامده بود و پیرمرد خطرناک آزادانه در شهر می‌گشت. رفتار پدر شیما در این پرونده روی تاریک فعالیت پلیس را به جامعه نشان داد. او در نقش یک کارآگاه ظاهر شد و دست به تحقیقات گسترده میدانی زد. توانست با انگیزه‌ای که در پیدا کردن دخترش داشت سرنخ‌ها را دنبال کند و پلیس را به مخفیگاه بهلول برساند. وقتی تحقیقات پلیس برای مجرم دانستن بهلول با بن‌بست مواجه شد و متهم آزاد شد پدر شیما دست از تلاش برنداشت و با کمک شبکه‌های اجتماعی برای بازداشت دوباره بهلول دست به دامان رئیس دستگاه قضایی شد و سبب شد به دستور آیت‌الله رئیسی، بهلول دوباره بازداشت شود و این‌بار به جنایت هولناک اعتراف کند. حال پرسش این است که آیا در این پرونده بهلول مجرم استثنایی است یا دانش جنایی پلیس برای کشف جرم کافی نیست؟ آیا این موضوع ر امی‌توان به پرونده‌هایی که به دلیل شناسایی نشدن عاملان آن برای دریافت دیه از بیت المال در دادگاه‌های کیفری یک استان‌ها صف می‌کشند تسری داد؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار