سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید چهار مرد به عنوان مأمور پلیس در یکی از خیابانهای جنوبی تهران اموال دو شهروند را سرقت کرده و از محل گریختهاند. یکی از شاکیان گفت: «همراه دوستم داخل خودروام در حال رانندگی بودم که خودروی سواری پژویی با چهار سرنشین که چراغ گردانی روی سقفش گذاشته بود راه ما را سد کرد. سه مرد جوان از داخل خودرو پیاده شدند و با نشان دادن کارتی خودشان را پلیس معرفی کردند و مدعی شدند ما در حال حمل مواد مخدر هستیم. آنها تمامی خودرو را بازرسی کردند و حتی جیبها و وسایل شخصی ما را هم تفتیش کردند و در نهایت هم از ما عذرخواهی کردند و سوار خودرویشان شدند و از محل دور شدند.»
وی ادامه داد: «دقایقی بعد از اینکه خودروی پژو رفت متوجه شدیم آنها تمامی پولها و وسایل گرانقیمت ما را بدون اینکه متوجه شویم سرقت کردهاند و آن لحظه بود که تازه فهمیدیم در دام مأموران قلابی گرفتار شده بودیم.» با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی علی ایردموسی بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
مأموران در نخستین گام با شکایتهای مشابه روبهرو شدند که حکایت از آن داشت متهمان در پوشش مأمور پلیس سرقت میکنند. همچنین مشخص شد متهمان هنگام سرقت ماسک بهداشتی به صورت دارند.
دستگیری مأموران قلابی
در حالی که تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهمان ادامه داشت، مأموران پلیس دریافتند چهار سارق مأمورنما هنگام سرقت از شهروندی در شهرری از سوی رهگذران دستگیر شدهاند. مأموران در بررسیهای بعدی دریافتند چهار متهم دستگیر شده همان سارقان حرفهای هستند که از مدتی قبل در پوشش مأمور قلابی دست به سرقت میزنند. بدین ترتیب چهار متهم برای بازجویی به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند و در تحقیقات به سرقتهای سریالی اعتراف کردند. متهمان اقرار کردند که از شش ماه قبل باند هفت نفره سرقت در پوشش مأمور قلابی را تشکیل داده و به صورت دورهای چهار نفری یا پنج نفری سرقت میکردهاند.
متهمان برای ادامه تحقیقات و شناسایی مالباختگان به دستور قاضی علی ایردموسی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتگو با سارق
«سیروس» درباره تشکیل باند توضیح دهید؟
باند ما خانوادگی است و سردسته باند هم پدرم است. شش ماه قبل پسر خالهام پیشنهاد داد باند پلیسهای قلابی را تشکیل دهیم و پدرم همراه من و برادرم و دو پسر برادرم و پسر خالهام این باند را تشکیل دادیم که چهار نفر ما دستگیر شدیم و پسر خاله و برادرزاده من فراری هستند. ما پدرمان را به عنوان رئیس انتخاب کردیم، چون او بزرگتر و سابقهاش از ما بیشتر بود. او نقشه را طراحی میکرد و دستور میداد و ما هم طبق نقشه عمل میکردیم.
چه شد که پیشنهاد پسر خالهات را قبول کردید؟
ما همه سابقه داریم و کسی هم کاری به ما نمیدهد و از طرفی هم حرفهای بلد نیستیم. مدتی بود بیکار بودیم و وضع مالی ما هم بد شده بود که پسرخالهام پیشنهاد داد در پوشش مأموران پلیس از شهروندان ایرانی و خارجی سرقت و اخاذی کنیم. چند باری که سرقت کردیم پول خوبی گیرمان آمد و به همین خاطر ادامه دادیم.
سابقه قبلی شما چه بود؟
من کفزن حرفهای هستم و چهار سال قبل هم به همین جرم دستگیر و روانه زندان شدم، البته قبل از آن در کشورهای همسایه هم کفزنی میکردم که در کشور عمان شناسایی شدم و به ایران فرار کردم و الان هم تحت تعقیب پلیس کشور عمان هستم.
بقیه اعضا هم سارق بینالمللی هستند؟
نه. فقط من در کشورهای همسایه کفزنی و سرقت میکردم.
در تهران بیشتر در چه مناطقی دست به سرقت میزدید؟
ما در جنوب تهران، شهر ری و پاکدشت به عنوان مأمور قلابی از شهروندان اخاذی میکردیم، البته بیشتر از اتباع افغان سرقت میکردیم. معمولاً محل زندگی آنها را شناسایی میکردیم و به عنوان مأمور پلیس به آنجا میرفتیم و اموال آنها را سرقت میکردیم و گاهی هم از شهروندان ایرانی دست به اخاذی و سرقت میزدیم، البته سرقت از افغانیها بهتر بود، چون آنها به ما مشکوک نمیشدند و همیشه هم تمامی پولها و اموالی که داشتند در محل زندگیشان نگهداری میکردند.
چطور دستگیر شدید؟
در شهرری جلوی دو پسر جوان را گرفتیم و خودمان را مأمور پلیس معرفی کردیم و قصد بازرسی بدنی داشتیم که به ما مشکوک شدند و از ما کارت شناسایی خواستند. وقتی کارت تقلبی را نشان دادیم، شکشان بیشتر شد و با ما درگیر شدند و بعد با کمک رهگذران و کاسبها ما را دستگیر کردند.
چند مورد سرقت و اخاذی داشتید و در این مدت چقدر عایدتان شد؟
حدود ۲۰ مورد سرقت و اخاذی داشتیم که سهم هر کدام از ما در این ۲۰ مورد حدود ۴۰ میلیون تومان شد.