سرویس حوادث جوان آنلاین: سال گذشته مأموران پلیس ورامین از درگیری خانوادگی در پاکدشت باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها نشان میداد دو برادر به نامها تقی و اکبر در درگیری با چهار پسرعمویشان زخمی و راهی بیمارستان شده اند.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه تقی بعد از درمان و ترخیص از بیمارستان به اداره پلیس رفت و از پسرعموهایش شکایت کرد و گفت: «مدتی قبل با ایزد، سلمان، علی و رضا اختلاف داشتیم، اما اختلافمان خیلی جدی نبود که قطع رابطه کنیم. روز حادثه به خاطر چشم در چشم شدن بین ما درگیری پیش آمد، اما درگیری تمام شد. روز حادثه چهار برادر در خانه داییشان بودند این شد که برای صحبت به آنجا رفتیم، اما دوباره درگیر شدیم و درگیری بالا گرفت. آنها، من و برادرم را به شدت کتک زدند تا اینکه راهی بیمارستان شدیم. در آن درگیری خیلی آسیب دیدیم به همین خاطر از آنها شکایت داریم.»
با تأیید این توضیحات از سوی دیگر شاکی، پرونده کامل و به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اینکه در اولین جلسه رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه دوم قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، دو شاکی در جایگاه ایستادند و گفتند حاضر به گذشت نیستند و در خواست اشد مجازات دارند.
در ادامه ایزد به جایگاه رفت و گفت: «قبول دارم در درگیری حضور داشتم، اما دو شاکی نیز ما را به شدت کتک زدند. باور کنید آنها به قدری آسیب ندیدهاند که حالا از ما شکایت دارند.»
سپس دیگر متهم نیز در جایگاه قرار گرفت و گفت: «فوقلیسانس حقوق دارم و در آن درگیری حضور نداشتم. اگر متهمان همین الان شهادت بدهند که آن روز حاضر بودم تابع قانون هستم.»
سومین متهم نیز گفت: «آن روز وقتی متوجه درگیری شدم برای کمک راهی منزل داییام شدم که بین راه یکی از برادران دو شاکی را دیدم که با دوستانش به آنجا میرفتند. برادر آنها اسلحه داشت به همین خاطر ترسیدم و به خانه برگشتم. باور کنید در درگیری حضور نداشتم.»
در ادامه ریاست دادگاه آخرین متهم را به جایگاه خواند، اما برادرانش گفتند او مادرزادی کر و لال است و نمیتواند صحبت کند. حتی سواد نوشتن هم ندارد. با تأیید این حرف از سوی دو شاکی ریاست دادگاه جلسه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا با حضور مترجم ناشنوایان متهم از خودش دفاع کند.