کد خبر: 1021284
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۹ - ۰۱:۵۰
زوج سالخورده داماد قاتل‌شان را که ۱۲‌سال قبل همسر و پسر خردسالش را به قتل رسانده‌بود، بخشیدند.
سرویس حوادث جوان آنلاین:  بامداد سیزدهم اردیبهشت سال‌۸۷ مرد ۳۹‌ساله‌ای به نام فرزین همسر و پسر خردسالش را در خانه‌شان حوالی میدان رازی در جنوب تهران به قتل رسانده و از محل گریخت.

آن روز ساکنان ساختمان مسکونی در نزدیکی میدان رازی متوجه داد و فریاد از خانه همسایه‌شان شدند که حکایت از آن داشت زن و شوهر جوان با هم درگیر شده‌اند. لحظاتی بعد وقتی مرد همسایه سراسیمه از خانه‌شان فرار کرد، ساکنان ساختمان موضوع را به مأموران پلیس خبر دادند و بدین ترتیب تیمی از مأموران کلانتری‌۱۱۵ رازی راهی محل شدند.

مأموران در خانه مورد نظر با جسد زن ۲۵‌ساله‌ای به نام پروانه و پسر دوساله‌اش به نام عرشیا روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به کام مرگ رفته‌اند. مأموران پلیس در همان تحقیقات ابتدایی دریافتند فرزین عامل قتل است که پس از حادثه چمدانش را بسته و به مکان نامعلومی گریخته است.

همزمان با انتقال جسد‌ها به پزشکی قانونی مأموران پلیس تحقیقات گسترده‌ای را برای شناسایی مخفیگاه متهم آغاز کردند که مشخص شد وی ساعتی پس از حادثه از طریق هوایی به دوبی گریخته است. بدین ترتیب فرزین به عنوان قاتل تحت تعقیب مأموران پلیس قرار گرفت تا اینکه پس از گذشت ۳۶‌روز از حادثه به مأموران پلیس خبر رسید قاتل به ایران برگشته و در خانه یکی از دوستانش مخفی شده است. سپس مأموران راهی مخفیگاه متهم شدند و وی را در حالی که رگ دست خود را با تیغ زده‌بود، دستگیر و به بیمارستان منتقل کردند.

اعتراف به قتل

متهم پس از بهبودی نسبی در بازجویی با اعتراف به قتل همسر و فرزند دوساله‌اش گفت: من و الهام چهار سال قبل با هم ا زدواج کردیم و زندگی خوبی داشتیم، اما بعد از مدتی با هم اختلاف پیدا کردیم. از سوی دیگر مادر‌زنم نیز آتش بیار معرکه شده‌بود و در زندگی ما دخالت می‌کرد تا جایی که هر روز اختلافات ما بیشتر می‌شد.

وی ادامه داد: پس از گذشت دو سال از زندگی مشترکمان خدا به ما عرشیا را داد که فکر کردم با آمدن عرشیا زندگی ما بهتر می‌شود و کمتر با هم درگیر می‌شویم، اما اینطور نشد و اختلافات و درگیری ما همچنان ادامه داشت. همسرم همیشه به من سر کوفت می‌زد و می‌گفت پول ندارم و حقوقم کم است و شب حادثه هم دوباره با هم درگیر شدیم که همسرم شروع به داد و فریاد کرد و من هم دهانش را گرفتم تا صدایش به گوش همسایه‌ها نرسد که ناگهان نفسش بند آمد و فهمیدم فوت کرده است. در حالی که به شدت ترسیده بودم چشمم به عرشیا افتاد که گریه می‌کرد. یک لحظه فکر کردم که پس از مرگ مادرش کسی نیست از او مراقبت کند که او را هم خفه کردم. پس از این با بلیت هواپیمایی که از قبل خریده بودم به دوبی رفتم و بعد هم راهی کوالالامپور مالزی شدم و در نهایت هم پس از چند روز سرگردانی و عذاب وجدان به تهران برگشتم.

بخشش قاتل

متهم پس از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد و با درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم شد. رأی دادگاه پس از تأیید در شعبه‌۱۱ دیوان‌عالی کشور برای سیر مراحل قانونی اجرای حکم به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.

متهم اواخر سال قبل پس از گرفتن استیذان حکمش در زندان رجایی‌شهر پای چوبه دار حاضر شد، اما با میانجیگری واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران موفق شد از اولیای‌دم مهلت بگیرد.

بدین ترتیب پرونده متهم به شعبه‌۴ اجرای احکام فرستاده شد و پس از آن قاضی مریم خلیفه دادیار شعبه برای جلب رضایت جلسات صلح و سازشی را با حضور اولیای‌دم برگزار کرد و در نهایت چند روز قبل اولیای‌دم داماد خطاکارشان را بخشیدند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار