کد خبر: 1015613
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۲
محمد نیک ضمیر
خانواده بنیادی‌ترین نهاد هر جامعه و در جامعه ارزشی ایرانی دارای جایگاه ویژه‌تری است؛ به‌گونه‌ای‌که قوام و اعتلای جامعه در گروی اعتلای خانواده‌هاست؛ چراکه فرد در خانواده پرورش می‌یابد و سپس نقش‌های اجتماعی خود را در جامعه ایفا می‌کند. بدیهی است افرادی که در خانواده‌ای سالم و بنیادی پرورش یافته‌اند، در نقش‌آفرینی‌های اجتماعی خود نیز موفق‌تر خواهند بود. دلیلش هم واضح است. افرادی که در خانواده‌ای سالم‌تر پرورش یافته و تربیت شده‌اند، از ساختار شخصیتی محکم‌تر و سالم‌تری برخوردارند و در جامعه می‌توانند مؤثرتر و موفق‌تر باشند، اما اگر نهاد خانواده دچار آسیب شود به تناسب آن جامعه نیز ممکن است آسیب‌های جدی ببیند. یکی از نشانه‌های آسیب به بنیان و جایگاه خانواده زیرا افراد دگی مجردی یا خانواده‌های کاهش وقوع ازدواج، افزایش زندگی مجردی و افزایش آمار طلاق است.

افراد تربیت‌یافته در خانواده‌های نابسامان از رشد شخصیتی مناسب برخوردار نبوده و در نقش‌آفرینی‌های اجتماعی خود هم دچار چالش می‌شوند.

گزارش‌های اجتماعی در رابطه با موضوع خانواده در کشور ما هشدارآمیز است. این هشدار‌ها وقتی جدی‌تر می‌شود که بدانیم خانواده‌های تک نفره یا زندگی مجردی در کشورمان با رشد قابل‌توجهی مواجه بوده و به ۸ درصد خانواده‌های کشور رسیده است. آمار و ارقام ازدواج نیز به شکل نگران‌کننده‌ای کاهش یافته است، به‌گونه‌ای‌که حالا تکلیف ۱۹ میلیون جوان ۱۵ تا ۲۹ سال و در سنین مناسب ازدواج کشورمان مشخص نیست.

از این مهم‌تر آمار جوانانی است که از سن مناسب ازدواج عبور کرده‌اند. این افراد چیزی حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون جمعیت کشورمان را شامل می‌شود.

بسیاری از جوانان دهه شصتی هم‌اکنون در سنین بالای ۳۰ سال قرار دارند و رفته‌رفته از چرخه ازدواج و فرزندآوری خارج می‌شوند و به تجرد قطعی می‌رسند. این افراد ناگزیر به انتخاب زندگی مجردی و تنهایی خواهند بود، در‌حالی‌که اگر قوانین و سازو‌کار‌های اجتماعی به‌گونه‌ای متناسب طراحی می‌شد تا این افراد را به سوی ازدواج و تشکیل خانواده پیش ببرد، با ازدواج‌هایی که صورت می‌گرفت، نه فقط با فرزند‌آوری این افراد به رشد جمعیت کشور کمک می‌شد، بلکه پایه اجتماعی جامعه با تشکیل خانواده سالم و پایدار تقویت می‌گردید.

حالا، اما با وجود برخی قوانین و اسناد زیرساختی نظیر قانون تسهیل ازدواج جوانان، سیاست‌های کلی خانواده و سیاست‌های کلی جمعیت، نه‌فقط چالش‌های حوزه ازدواج و خانواده رفع نشده، بلکه با کاهش ۴۰ درصدی آمار ازدواج طی سال‌های اخیر نیز مواجه هستیم و این یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی است که اگر به آن رسیدگی نکنیم، لاجرم در گردابی خواهیم افتاد که به این سادگی‌ها نمی‌توان از آن بیرون آمد.

بسیاری از چالش‌های اجتماعی امروز جامعه ما نیز ناشی از کمرنگ شدن موضوع خانواده در کشور است. با وجود نقش و جایگاه و اهمیت خانواده در فرهنگ ایرانی و اسلامی موضوع خانواده و ازدواج در جامعه ما، حدود ۱۴میلیون جوان ایرانی در حال رسیدن به تجرد قطعی هستند. پایان تجرد قطعی روی آوردن این افراد به زندگی مجردی است و زندگی مجردی در دوران میانسالی و سالمندی چالش‌های متعددی را گریبانگیر افراد می‌کند. این چالش‌ها برای زنان به مراتب بیشتر از مردان خواهد بود و زنان تنها در دوران‌های میانسالی و سالمندی آسیب‌های روانی و جسمانی بیشتری را تحمل می‌کنند، اما این ماجرا تنها ابعاد فردی ندارد، بلکه ابعاد اجتماعی این تجرد و کمرنگ شدن نقش و جایگاه خانواده در جامعه را می‌توان در موارد متعدد به عینه مشاهده کرد. ملموس‌ترین اثر بی‌توجهی با مسئله خانواده و کاهش تشکیل خانواده و ازدواج در کشور را می‌توان در کاهش بی‌سابقه جمعیت کشور مشاهده کرد. این ماجرا، اما به همین جا ختم نمی‌شود؛ پایه‌های سیاسی و امنیتی جامعه‌ای که خانواده در آن سست شود هم در معرض سستی و اضمحلال قرار می‌گیرد. بر همین اساس هم است که برای پوچ کردن یک جامعه قلب ساختار خانواده را نشانه می‌روند!

تجربه غرب در زمینه تضعیف ساختار خانواده کشور‌های اروپایی و امریکایی را در گردابی غرق کرد که حالا برای بیرون آمدن از آن راهی به جز احیای خانواده ندارند، اما آیا این فرصت بازگشت برای ما هم وجود خواهد داشت؟ و آیا می‌توانیم تاوان آن را بدهیم؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار