سرویس حوادث جوان آنلاین: شهریور سال۹۸، مأموران پلیس پایتخت از سرقت یک خودروی پراید در مرکز شهر باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها نشان داد، سارق در حالی که همسر صاحب خودرو روی صندلی عقب دراز کشیده بود، پشت فرمان مینشیند، اما بعد از طی مسافتی با فریادهای زن جوان در حالی که قصد فرار داشت بعد از برخورد به یک دیوار و توقف خودرو، دستگیر میشود. به این ترتیب مرد جوان به پلیس آگاهی منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. عادل ۲۸ ساله که دارای چند سابقه سرقت بود، به جرمش اقرار کرد. بعد از کامل شدن تحقیقات، عادل به اتهام سرقت خودرو و آدمربایی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. روز گذشته و بعد از رسمیت یافتن جلسه زن جوان در جایگاه قرار گرفت و گفت: «چند روز قبل از حادثه مادرم فوت کرده بود به همین خاطر از نظر روحی حال مساعدی نداشتم. همسرم امور قضایی مربوط به فوت مادرم را انجام میداد، به همین خاطر همراهش رفتم، اما به خاطر حال بدی که داشتم روی صندلی عقب ماشین دراز کشیدم. وقتی همسرم از خودرو پیاده شد، دقایقی بعد متوجه شدم یک نفر در را باز کرد و پشت فرمان نشست. تا از جایم بلند شوم او به سرعت حرکت کرد. ابتدا فکر کردم شوهرم است، اما وقتی بلند شدم دیدم مردی غریبه پشت فرمان است که فهمیدم او دزد است.»
زن جوان ادامه داد: «همان لحظه شروع به داد و فریاد کردم و سارق را کتک زدم. سارق که دستپاچه شده بود با ماشین به گاردریل کنار خیابان کوبید. در حالی که با هم درگیر بودیم او مرا از ماشین بیرون انداخت. همانجا از عابران کمک خواستم. سارق وقتی تلاش مرا دید قصد فرار داشت که این بار به دیوار کوبید و ماشین متوقف شد. همین باعث شد او از سوی شاهدان دستگیر شود. از متهم به اتهام آدمربایی، سرقت و تخریب خودرو شکایت دارم.»
در ادامه عادل در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: «روز حادثه، به قصد سرقت به خیابان رفتم. وقتی خودروی پراید بدون راننده را دیدم نزدیک و متوجه شدم سوئیچ روی ماشین و درهای ماشین باز است. همان موقع در را باز کردم و روی صندلی راننده نشستم و به سرعت حرکت کردم. به خاطر استرسی که داشتم اصلاً متوجه حضور زن جوان روی صندلی عقب ماشین نشدم. لحظاتی گذشت تا اینکه زن جوان به طرفم حمله کرد و مرا کتک زد. از آنجا که دستپاچه شده بودم ناخواسته به گاردریل کوبیدم.»
متهم ادامه داد: «با فریادهای زن جوان بود که او را از ماشین بیرون انداختم و قصد فرار داشتم، اما این بار نیز ناخواسته به دیوار کوبیدم و از سوی مردم دستگیر شدم.»
او در آخرین دفاعش گفت: «آدمربایی را قبول ندارم، چون نمیدانستم زن جوان روی صندلی ماشین دراز کشیده است.» در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.