سرویس حوادث جوان آنلاین: اوایل اسفندسال۹۶ مرد برجسازی به نام علی با مراجعه به اداره پلیس پایتخت از سهمرد به اتهام آدمربایی شکایت کرد و گفت: «سوار خودرو ام در حال خارج شدن پارکینگ خانهام در خیابان ظفر بودم که سه مرد جوان سد راهم شده و خودشان را مأمور پلیس معرفی کردند. آنها به بهانه اینکه حکم جلب مرا دارند با تهدید گازاشکآور به زور مرا سوار خودرویشان کردند و به طرف غرب تهران حرکت کردند.» شاکی در ادامه گفت: «مردان آدمربا با اتصال سیم برق به من و تهدید اسلحه درخواست ۵میلیون یورو کردند. به آنها گفتم مرا آزاد کنید تا این مبلغ را واریز کنم که سرانجام قبول کردند و از دست آنها نجات پیدا کردم.» با طرح این شکایت، متهمان تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه هر سهآدمربا شناسایی و بازداشت شدند. یکی از آنها در بازجوییها گفت: «ما به دستور شخصی به نام پرویز مرتکب آدمربایی و اخاذی شدیم. پرویز خودش را نشان نمیداد و با شماره ناشناسی تماس میگرفت و در ازای پرداخت پول و تهدید از ما درخواست آدمربایی میکرد.»
اولین جلسه محاکمه
به این ترتیب سردسته باند به نام پرویز تحت تعقیب قرار گرفت، اما با ناکامی پلیس در دستگیری وی پرونده در شعبهدهم دادگاهکیفری یک استان تهران رسیدگی شد. اولین جلسه محاکمه نیز با اصرار مرد برجساز برای شناسایی پرویز به دادسرا فرستاده شد.
دستگیری سردسته باند
با ارجاع پرونده به دادسرا، تحقیقات برای دستگیری سردسته باند آغاز شد و مأموران دریافتند متهم مرد ۶۰ساله و بازنشسته یکی از ارگانهای مهم است و پنج سابقه زندان برای اتهاماتی مثل جعل، کلاهبرداری، موادمخدر دارد. همچنین مشخص شد متهم هر بار برای نقشه آدمربایی باند جدیدی تشکیل میداده است.
با بدست آمدن این اطلاعات، پنج متهم دیگر شناسایی و دستگیر شدند. یکی از آنها در بازجویی گفت: «پرویز مدعی بود با شاکی اختلاف حساب ۱۰میلیاردی دارد به همین خاطر از ما کمک خواست. باور کنید از آدمربایی اطلاعی نداشتم.» با دستگیری هشتنفر از متهمان، سرانجام سردسته باند نیز دستگیر و در بازرسی از مخفیگاهش مقداری سلاح هم کشف شد.
با دستگیری متهم، وی به جرمش اقرار کرد و گفت: «پسرعمویم معدندار است. او دفتری داشت که من بعد از بازنشستگی مدیر دفتر او شدم. شاکیان به دفتر او رفت و آمد داشتند به همین دلیل با آنها آشنا شدم. همانجا بود که نقشه گروگانگیری از آنها به سرم زد و تصمیم گرفتم از افرادی که نیاز مالی دارند کمک بگیرم.»
با دستگیری متهم اصلی و کامل شدن تحقیقات، آخرین طعمه این باند که مدیر عامل یکی از شرکتهای معروف به نام گلدیران بود نیز شناسایی شد که مردان آدمربا برای آزادی وی، درخواست ۱۵میلیوندلار و ۱۰میلیارد تومان پول نقد کرده بودند.
با کامل شدن تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست، به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در حالیکه پرونده در نوبت رسیدگی قرار داشت، پرویز با قرار وثیقه ۳ میلیارد تومانی آزاد شد. بعد از آزادی سرکرده باند، قضات شعبه نهم پرونده را به دلیل اینکه یکبار در شعبه دهم رسیدگی شدهبود با رد صلاحیت به همان شعبه ارجاع دادند.
دومین جلسه محاکمه
پرونده برای دومین بار روی میز هیئت قضایی شعبهدهم به ریاست قاضی متین راسخ قرار گرفت. جلسه با حضور اعضای باند در غیاب متهم اصلی و حضور تنها یکی از شاکیان پرونده تشکیل شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه، مرد برجساز در جایگاه قرار گرفت و گفت: «حضور متهم اصلی برایم مهم است. از دادگاه درخواست دارم جلسه محاکمه را با احضار او برگزار کند.»
سومین جلسه محاکمه
با این درخواست سردسته باند همراه سایر متهمان مقابل هیئت قضایی به ریاست قاضی متین راسخ قرار گرفت.
ابتدای جلسه چهارشاکی از جمله یکی از برجسازان شمال تهران، مدیرعامل شرکت گلدیران، یکی از مدیران ارشد شرکت چسب رازی و فولاد خوزستان یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. مدیر گلدیران در طرح شکایت خود گفت: «روز حادثه دو مرد آدمربا سد راهم شدند و مرا به زور سوار خودرویشان کردند. آنها مرا به مکان متروکهای در شهریار بردند. وقتی علت را پرسیدم آنها گفتند علت را نمیدانند و باید با فردی به نام سرهنگ صحبت کنم. مردان آدمربا شماره سرهنگ را گرفتند که متهم اصلی پرونده است. آن مرد درخواست ۳میلیون یورو کرد. وقتی مقاومت کردم متهمان به یکی از پاهایم که از قبل شکسته بود ضربه زدند و سپس با شوکر و وصل کردن برق درخواست ۵ میلیون دلار و ۱۰میلیارد تومان پول نقد کردند. از ترس قبول کردم و خواستم گوشیام را روشن کنند تا همسرم این مبلغ را واریز کند.»
شاکی ادامه داد: «خانوادهام به خاطر اینکه از صبح تا غروب آن روز از من بیخبر بودند اعلام مفقودی کرده بودند به همین خاطر با روشن کردن تلفن همراهم متهمان ردیابی و در نهایت دستگیر شدند. برای دو نفر از آنها که مرا ربودند همچنین سردسته باند درخواست اشد مجازات دارم.»
در ادامه دیگر شاکیان با اعتراض به قرار وثیقه متهم اصلی و دستور بازداشت او شکایت خود را مطرح کردند.
سپس پرویز سردسته باند به اتهام مشارکت در آدمربایی، ایراد ضرب و جرح عمدی، نگهداری گاز اشک آور و شوکر، غصب عنوان، جعل اسناد و استفاده از اسناد جعلی در جایگاه قرار گرفت و جرائمش را انکار کرد. بعد از انکارهای سردسته باند، یکی از متهمان به اتهام مشارکت در آدمربایی در جایگاه قرار گرفت و گفت: «راننده مسافرکش بودم و پرویز مسافرم بود. او میگفت خیر است و میتواند مرا کمک کند. برایش سفره دلم را باز کردم و او مبلغی پول و یک وام ۲۰میلیون تومانی به ازای سفته ۵ میلیون تومانی به حسابم واریز کرد. این شد که چند نفر از دوستانم را که مشکل مالی داشتند به او معرفی کردم.» متهم ادامه داد: «این گذشت تا اینکه روزی پرویز گفت از فردی یک چک یکمیلیاردی دارد و از ما درخواست کمک کرد. ابتدا قبول نکردم که با تهدید سفتهای را که پیش او داشتم من و دوستانم را مجبور کرد به او کمک کنیم.»
در ادامه دیگر متهمان که سه نفر از آنها بازداشت شده و همگی با قرار وثیقه آزاد بودند یک به یک در جایگاه ایستادند و با اقرار به جرمشان گفتند به دستور پرویز مرتکب جرم شدهاند. در پایان ادامه رسیدگی به خاطر طولانی شدن آن به روز بعد موکول شد.