سرویس جامعه جوان آنلاین: مؤسسه علمی آزاد بهائیان نام تشکیلاتی مخفی است که از آن با عنوان دانشگاه بهائیان یاد میشود. درحال حاضر این دانشگاه با کادر علمی بهایی در داخل و خارج از کشور، امکان ادامه تحصیل در ۳۸ رشته از شیمی گرفته تا حقوق و مهندسی در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد را برای دانشجویانش فراهم کرده است.
بیش از ۹۰ دانشگاه در سراسر جهان هم مدرک دانشگاه بهائیان را معتبر میدانند و فارغالتحصیلان آن را به واسطه بهایی بودنشان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری به راحتی و مستقیماً پذیرش میکنند. درصورتی که مرتبه و سطح علمی مؤسسه از اغلب دانشگاههای دور افتاده دولتی نیز پایینتر است.
از زیرزمین تا هاروارد
دهها نفر از فارغالتحصیلان این دانشگاه هم در مؤسسات و دانشگاههای برتر دنیا هیئت علمی شدهاند. دانشگاههایی، چون هاروارد امریکا، دانشکده پزشکی استنفورد، دانشگاه میشیگان و... که به سختی و با حساسیتهای مختلف نسبت به مسلمانان، به خصوص ایرانیان مسلمان دانشجو میپذیرند از بهائیان با آغوش باز استقبال میکنند. در واقع دانشگاههای مطرحی، چون هاروارد و استنفورد که دانشجویان مسلمان نخبه ایرانی را با سختگیریهای بسیار زیاد میپذیرند برای بهائیان یک رانت بینالمللی قائلند که قطعاً با کمکهای مالی بهائیان و وابستگی آنها به اسرائیل بیربط نیست.
تجهیزات آزمایشگاهی ناچیز
نکته عجیبی که در آمار و ارقام این مؤسسه زیرزمینی به چشم میخورد (بنا بر انتشار خبرگزاری بسیج دانشجویی) این است که تعداد کارمندان و اساتید به ۹۵۵ نفرمیرسد، همچنین سالاانه حدود هزار دانشجوی ورودی جدید دارد. نحوه پذیرش دانشجو هم آزمونی شبیه به کنکور است. هر فرد میتواند هشت رشته را انتخاب کند و آزمون دهد. کلاسهای درس به صورت حضوری و آنلاین برگزار میشود و تجهیزات آزمایشگاهی ناچیزی دارد. دروس ارائه شده در دانشگاه مانند دانشگاههای دیگر و بعضاً پیشرفتهتر است، همچنین شامل دروس دینی بهایی است.
ماجرا وقتی جالب میشود که بدانیم در گروهک بهائیت همه افراد از ۱۸سالگی دارای مسئولیت و به اجبار وارد این دانشگاه نمیشوند. اما همچنین بهائیان به اصطلاح دانشجوی این مؤسسه زیرزمینی، همزمان با مخفی کردن هویت خود در دانشگاههای دولتی هم تحصیل میکنند و هر کدام مأموریتی خاص بر عهده دارند.
شکل عجیب تغییر کلاسها
یکی از متبریان بهائیت در مصاحبه با فارس میگوید: «تسجیل شدن به این مفهوم است که اسمتان داخل لیست بهاییها میرود و به بیتالعدل در اسرائیل فرستاده میشود. آنها در سن ۱۸سالگی شما را وارد اصل ماجرا میکنند. یعنی به شما مسئولیت میدهند. مثلاً مربی درس اخلاق، نظامت ضیافات، هیئتهای مختلف نوجوانان یا هیئت گلشن توحید که از سه سالگی بچهها را به آنجا میفرستند.
بهائیانی که در تهران زندگی میکردند خانههایشان را در اختیار دانشجویان قرار میدادند تا کلاسهایشان را آنجا تشکیل دهند. مثلاً صبح ما یک کلاس در شرق تهران داشتیم و حدود یک ساعت بعد از آن، یک درس و کلاس دیگر در غربیترین نقطه تهران داشتیم.»
اواسط دهه ۶۰ و پس از آشوبهای گسترده در کشور، تعدادی دانشجو دستگیر و از دانشگاهها اخراج میشوند. آنها لیدرها و عوامل اصلی شورش بودند و وجه مشترک بیشترشان وابستگی به فرقه بهائیت بود. نفوذ و قدرت آنها میان قشر دانشجو به حدی بود که هر کدام از لیدرهای بهایی با گروه خود مسئولیت آشوب در نقطهای از شهر را بر عهده داشت و عملاً شورش را رهبری میکردند.
تعهدی که عملی نشد
این آشوبها کمی پس از آن صورت گرفت که سران بهایی (شورای سه نفره) ایران موسوم به «خادمین» در نامهای عملاً جمهوری اسلامی را تهدید به براندازی کرد. هر چند در جریان انقلاب فرهنگی اکثر اساتید تشکیلات بهایی شناسایی و اخراج شدند، اما دانشجویان بهایی میتوانستند به تحصیل ادامه دهند.
این کلاسها تبدیل به محلی برای تبلیغ بهائیت شده بود با عنوانهایی، چون کلاس مختلط، کلاسهای آزاداندیشی و... دانشجویان مسلمان را به این محافل کشانده و بهائیت را برای آنان جا میانداختند. پس از جذب به آنها مسئولیتی واگذار و راهی جامعه میکردند.
پس از دستگیری سال ۷۸ (که اغلب آنها پس از ۱۰ روز آزاد شدند) مدیران بهایی تعهد دادند که مؤسسه را تعطیل کنند، چراکه با ایجاد شبکه مخفی و اقدامات ضداسلامی حق زندگی مسالمتآمیز خود را نقض کرده بودند.
اما مؤسسه کماکان به فعالیت خود ادامه داد. سال ۹۰ اقدام به موقع و دقیق در دستگیری چندین مدیر اصلی باعث شد دانشگاه چند ماه تعطیل باشد، اما مطابق آخرین اخبار از سال ۹۱ تا به امروز هیچ گونه برخوردی با این مجموعه صورت نگرفته است. در غفلت دستگاههای نظارتی و امنیتی این تشکیلات زیرزمینی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
خواستههای طرف غربی
برخی کارشناسان علت کمتر شدن برخوردها با بهائیان از سال ۹۲ تاکنون را مرتبط با مذاکرات و خواستههای طرف غربی از ایران میدانند. موضعگیری و اقدامات مقامات دولتی هم این شبهه را تقویت میکند. برای نمونه پیگیری و نامهنگاری شهیندخت مولاوردی دستیار رئیسجمهور برای بازگشایی اماکن تجاری بهائیان که مورد استقبال گسترده رسانههای معاند قرار گرفت از این جمله است.
فریبا کمالآبادی، از دیگر رهبران جامعه بهایی که او هم به تازگی از زندان آزاد شده است ضمن ابراز امیدواری از سخنان مولاوردی میگوید: «برخی مسئولان وزارت اطلاعات در دوران زندان به او و دیگر بهائیان قول دادهاند که حقوق شهروندی به این جامعه اعطا خواهد شد، اما هنوز هیچ اقدام عملی از سوی دولت و جمهوری اسلامی در این زمینه مشاهده نکردهایم.»
همچنین عدهای از بهائیان نیز در نامهای به حسن روحانی از او خواسته بودند تا محدودیتهای شغلی و تحصیلی آنان را برطرف و به وعده خود عمل کند: «امیدواریم شما نیز به سخنان والای خود در راه احقاق حقوق دانشجویان و بسط مبانی عدالت حقیقی در جامعه، جامه عمل بپوشانید.»
در شهریور ماه ۱۳۹۳ «جامعه بینالمللی بهائیان» در گزارشی مدعی میشود: «دولت جمهوری اسلامی ایران در زمینه قولهایی که چند سال پیش در مورد بهبود وضعیت رفتار با بهائیان داده «صادق» نبوده و به این قولها عمل نکرده است. قولهایی که ایران در این زمینه داده بود در جریان سازوکاری به نام «بازنگری عمومی دورهای» (یوپیآر) صورت گرفت که شورای حقوق بشر سازمان ملل هر چهار سال یک بار از آن برای مرور وضعیت حقوق بشر در هر یک از کشورهای عضو استفاده میکند.»
با توجه به شواهد این ظن به وجود میآید که یا دولت فعالیت این دانشگاه را نمیبیند یا میبیند، اما منفعت اقتضا میکند که عینکش را بردارد تا مشکل برطرف شود. هنوز این سؤال مطرح است که آیا روحانی به غربیها و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشر تضمینی برای عدم برخورد با گروهک تروریستی بهائیت داده است؟
بیاطلاعی نمایندگان
در همین راستا خبرگزاری بسیج دانشجویی برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد این مؤسسه با تعدادی از نمایندگان مجلس گفتگو کرده است. علیرضا سلیمی، عضو سابق کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره مؤسسه آزاد بهائیان گفت: «تا کنون گزارشی از وجود چنین مؤسسهای به دست ما نرسیده است. انشاءالله در جلسه بعدی مجلس به این موضوع رسیدگی خواهیم کرد.»
محمد قمی، عضو سابق کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم از وجود این مؤسسه اطلاعی نداشت و گفت: «بنده از وجود چنین مؤسسهای آگاهی ندارم، اما فعالیت اینگونه مؤسسات آموزشگاهی چه دولتی و چه غیر دولتی باید از سوی وزارت علوم مجوز فعالیت دریافت کرده باشند. شرط پذیرش این مجوز نیز اعتقاد به دین اسلام و ادیان دیگری که از نظر اسلام پیوستن به آنها مشکلی ندارد همچون ادیان یهودی، زرتشتی و ارمنیان است. بنابراین فعالیت مؤسسات بهائیان که اصلاً جزء ادیان شمرده نمیشوند غیرمجاز است و اگر اکنون چنین مؤسسهای به فعالیت میپردازد باید با آن به طور قاطع برخورد کرد.»
محمد باسط درازدهی، عضو سابق کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه مصاحبه انجام نمیدهم و در این باره هیچگونه اطلاعی ندارم گفتگو را به پایان رسانده است.
بدون شک ارادهای در برخورد با این معضل در آموزش عالی وجود دارد، اما هنوز از جدیت کامل برخوردار نیست.