تشخیص واقعیت از نمایش این روزها کار سادهای نیست. بدون تردید بر کسی پوشیده نیست که کرونا شرایط بغرنجی را در کل دنیا ایجاد کرده، اما با به درازا کشیدن این داستان تلخ، جوامع مختلف به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان دست روی دست گذاشت و به تماشا نشست تا زمان یافتن واکسن و باید به شکلی محتاطانه و با در نظر گرفتن پروتکلهای بهداشتی به زندگی روزمره بازگشت، چراکه نه فقط نشاط از جوامع به دلیل شیوع این بیماری منحوس رخت بر بسته، بلکه مردم برای تأمین نیازهای خود مجبور به امرار معاش هستند.
بعد از چند ماه در اقصی نقاط دنیا کسب و کارها با رعایت موازین بهداشتی از سر گرفته شده و رویدادهای ورزشی نیز یکی پس از دیگری در حال گرفتن مجوز برگزاری تمرینات و مسابقات هستند. هرچند که رعایت پروتکلهای بهداشتی مهمترین مسئله است و از واجبات بازگشایی کسب و کارها و بالا دادن کرکره ورزش و فوتبال، در ایران، اما با وجود تمام تلاشهایی که در راستای برگزاری ادامه لیگ، آن هم با رعایت موازین بهداشتی و در نظر گرفتن سلامت بازیکنان، مربیان و دیگر ارکان تیمها میشود، عدهای همچنان اصرار به تعطیلی رقابتهای فوتبال دارند و آیه یأس میخوانند.
دغدغهها و نگرانیها قابل درک است. با وجود رعایت همه پروتکلهای بهداشتی بدون تردید باز هم نمیتوان تضمین صددرصدی برای حفظ سلامت بازیکنان، مربیان و دیگر اعضا داد، اما این داستان تنها مختص به فوتبال نیست و دیگر افراد جامعه را نیز شامل میشود. چه کسی میتواند تضمین کند رانندگان ناوگان حمل و نقل عمومی در پایان هر روز به سلامت راهی منازل میشوند یا اینکه چه کسی عدم مبتلا شدن کارگران پمپهای بنزین را تضمین میکند؟ سلامت ماندن فروشندههای سوپرمارکتها، میوهفروشیها و نانواها را چه کسی تضمین خواهد کرد؟
همه اینها و بسیاری دیگر در تمام مدتی که کرکره فوتبال و ورزش به دلیل شیوع کرونا پایین کشیده شده بود برای رفاه حال مردم و با وجود خطرات زیاد و نگرانیها و دغدغههای خانوادههایشان در حال خدمات دادن به مردم بودند، بیآنکه کمپینی راه بیندازند برای تحریم و فریاد زدن نگرانیهایشان. خیلیها در طول این چند ماه سعی کردند با رعایت پروتکلهای بهداشتی به مردم خدمترسانی کنند، آن هم در شرایطی که بدون شک دغدغهها و نگرانیهای بسیاری در خصوص ابتلا به این ویروس منحوس را داشتند.
ویروس کرونا، اما امروز دستمایه برخی برای رسیدن به اهدافشان شده و پرواضح است که این وضعیت زندگی همه را تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری در تنگنای مالی قرار گرفتهاند. خیلیها شرایطی سختتر از گذشته را تجربه میکنند، اما از آنجایی که تریبونی در دست ندارند صدایشان به جایی نمیرسد.
اما جامعه فوتبال تریبون خوبی در دست دارد. جدا از رسانه، شبکههای اجتماعی هم این روزها به تریبون آقایان تبدیل شده برای به کرسی نشاندن حرفهایشان و ردیف کردن بهانههایی که خیلی از آنها به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. یکی از سلامت مردم و بازیکنان و اهمیت آن دم میزند، در حالی که تا دیروز یقه پاره میکرد برای باز کردن در ورزشگاه روی تماشاگرانی که برای حفظ سلامتشان از حضور در ورزشگاه منع شده بودند. آن یکی مشکلات مالی را پیش میکشد که تا قبل از کرونا نیز به همین شکل بود و شاید امروز شرایط اندکی سختتر شده باشد که دلیلش چیز دیگری جز کروناست. برخی هم ناکامیهایشان در این فصل از رقابتها بهترین دلیل است که با بهانهجویی و پیش کشیدن اهمیت سلامت بازیکنان خواهان تعطیلی لیگ و نیمهکاره ماندن آن باشند.
سخت است؛ این روزها تشخیص دادن نگرانیهای واقعی از نمایشی که برخی برای رسیدن به اهدافشان به راه انداختهاند سخت است، اما بهانهجوییهای برخی دیگر هم به قدری نخنما و تکراری شده که دیگر حنایشان رنگی ندارد، خصوصاً که از یکسو سنگ سلامت بازیکنان را به سینه میزنند و از سوی دیگر صراحتاً میگویند کدام یک از امکانات فوتبالی ما قابل قیاس با کشورهای اروپایی است که بعد همان پروتکلهای بهداشتی را که این کشورها تعریف کردهاند برای تیمهایمان تعریف کنیم. همین کافی است تا ثابت شود مخالفان از سرگیری رقابتهای لیگ دغدغههایشان چیزهای دیگری جز سلامت بازیکنان است که اگر غیر از این بود دست روی تأکید مسئولان برای رعایت پروتکلهای بهداشتی نمیگذاشتند. مسئلهای که مهمترین اصل برای حفظ سلامت بازیکنان، مربیان و سایر ارکان تیمهاست، اما حالا آقایان با رعایت اصولی و جدی آن مشکل دارند که این خود نشان میدهد درد آنها چیزی جز از سرگرفتن لیگ است.