سرویس بین الملل جوان آنلاین: سرانجام پس از نزدیک به چهار ماه کشمکش سیاسی پیرامون اعلام نتایج نهایی انتخابات ریاستجمهوری افغانستان، بحران سیاسی انتخاباتی در این کشور روز یکشنبه (۲۸ اردیبهشت) با امضای توافقنامه سیاسی میان محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله به پایان رسید. امضای این توافقنامه سیاسی نقطه عطفی دیگر در تاریخ سیاسی افغانستان به شمار میرود؛ زیرا رهبران سیاسی این کشور، در شرایطی که افغانستان عملاً شاهد افزایش چشمگیر خشونتها و عدم پیشرفت مذاکرات صلح با طالبان از یکطرف و همهگیری ویروس کرونا از طرف دیگر است، با از خودگذشتگی و انعطاف درخواستهای خود، راه را برای پایان بحران حکومتداری و آغاز گفتگوهای بینالافغانی با طالبان باز کردند. با امضای این توافق، عبدالله عبدالله، رهبری شورای عالی مصالحه ملی و روند صلح افغانستان را در کنار ۵۰ درصد کابینه به دست آورد و در مقابل، ریاست جمهوری محمد اشرف غنی را به رسمیت شناخت.
قطعاً به دنبال شکست مذاکرات این دو رهبر سیاسی، با میانجیگری مایک پمپئو، وزیر امورخارجه امریکا و زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه این وزارت برای صلح افغانستان، هیچ کسی تصور نمیکرد عبدالله عبدالله و محمد اشرف غنی که همواره حرفشنوی خود را از امریکا نشان داده، بتوانند به توافق سیاسی دست یابند، اما همانطور که محمد اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان تصریح کرده، رهبران سیاسی این کشور به خوبی نشان دادند که بدون نیاز به میانجیگری خارجی و براساس تلاشهای داخلی و ملی نیز میتوانند به یک راهحل اساسی و معقول برای حل بحران دست یابند؛ بر این اساس، امضای این توافق سیاسی، یک خبر غیرمنتظره و خوشحالکننده برای مردم افغانستان، کشورهای منطقه و جهان است.
از سوی دیگر، این توافق به نوبه خود، مشت محکمی به هشدارها و بیبرنامگیهای امریکا در مسئله افغانستان است که پس از شیوع ویروس کرونا، عملاً از زیربار مسئولیتهای خود در افغانستان شانه خالی کرده بود. البته باید خاطر نشان کرد که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با تماسهای مکرر و پیدرپی که با رهبران حکومت افغانستان و همتای خود داشت، نقش مهم و بارزی برای دست یافتن به این توافق سیاسی بازی کرده است و پس از امضای آن، محمدجواد ظریف اولین کسی بود که ضمن استقبال از این توافق، در تماس تلفنی با این دو رهبر سیاسی، موفقیتشان را تبریک گفت.
این در حالی است که سرسختی طالبان و عدم انعطاف درخواستهای این گروه؛ به رسمیت نشناختن دولت افغانستان، تشدید دامنه جنگ و نپذیرفتن آتشبس سبب شده که آغاز مذاکرات بینالافغانی همچنان به عنوان گره کور تحولات این کشور باقی بماند. در صورتی که اگر رهبری طالبان نیز فارغ از هرگونه وابستگی به کشور یا گروهی، به اندازه اشرف غنی و عبدالله عبدالله، برای حفظ منافع ملی و پایان جنگ در کشور، از خود انعطاف و اراده سیاسی برای حل بحران نشان بدهد، روند صلح و مذاکرات بینالافغانی نیز به زودی به نتیجه خواهد رسید. براساس گزارش شورای امنیت ملی افغانستان، طالبان در طول سه ماه پس از امضای توافق صلح با امریکا، نزدیک به ۴ هزار حمله تروریستی در این کشور انجام داده است که طی آن، ۴۲۰ غیرنظامی کشته و ۹۰۶ تن دیگر زخمی شدهاند.
از دست دادن حمایت تاجیکتباران
رسیدن به این توافق سیاسی، هرچند به اذعان عبدالله عبدالله کار آسانی برای دو طرف نبوده، اما در نهایت به نتیجه رسیده است. پراکندگی حضور گروهها و احزاب مختلف سیاسی در هر یک از تیمهای انتخاباتی این دو رهبر سیاسی، بهخصوص در تیم انتخاباتی ثبات و همگرایی بهرهبری عبدالله عبدالله، کار برای توافق سیاسی و گذشتن از خواستهای اساسی را بسیار سخت کرده بود؛ به خصوص اینکه این تیم نیز ادعای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری را داشت و عبدالله در کنار اشرف غنی رسماً بهعنوان رئیسجمهور، به قرآن کریم سوگند یاد کرده بود. مفاد توافق سیاسی عبدالله و اشرفغنی نشان میدهد که بهنوعی رضایت همه طیفها جلب شده، اما حزب جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری صلاحالدین ربانی، بهعنوان بزرگترین حامی و پشتیبان عبدالله، این توافق سیاسی را رد کرده و شراکت در حکومت آینده را نپذیرفته است. بر این اساس، عبدالله به دنبال توافق با محمد اشرف غنی، پشتیبانی حزب جمعیت اسلامی افغانستان، بهعنوان عمدهترین مرکز تجمع تاجیکتباران این کشور و حامی و همراه خود را از دست داده است. هرچند ناکامی عبدالله در برآورده ساختن خواستهای این حزب در طول پنج سال حکومت وحدت ملی، سبب کمرنگ شدن حمایتها از او شده بود، اما توافق سیاسی اخیر به نوعی پایان حیات سیاسی عبدالله عبدالله و حضور او در حزب جمعیت اسلامی افغانستان بهعنوان حزب مادر پنداشته میشود.
از طرف دیگر، این توافق برای محمد اشرف غنی نیز گران تمام خواهد شد و بیش از پیش، از میزان محبوبیت ضعیف او در میان پشتونها خواهد کاست. جدای از توافق با عبدالله، اشرف غنی بالاترین لقب نظامی افغانستان که از آن بهعنوان «مارشال» یاد میشود را به ژنرال عبدالرشید دوستم، رهبر جنبش ملی اسلامی افغانستان و ازبکتباران این کشور که عملاً بیشتر ولایات شمالی در زیر سایه او قرار دارد، اعطا کرده است. در طول تاریخ معاصر افغانستان تنها سه نفر توانستهاند این رتبه نظامی را به دست آورند؛ یکی عموی ظاهر شاه، شاه پیشین افغانستان در دههها پیش، دیگری محمد قسیم فهیم، از فرماندهان تاجیکتبار که در کنار فرمانده احمد شاه مسعود، نقش برجستهای در جهاد علیه شوروی و حاکمیت کمونیستی در افغانستان و پس از آن، مقاومت علیه طالبان داشته و اینبار، عبدالرشید دوستم ازبکتبار. اعطای این مقام نظامی در نهایت سبب شد عبدالرشید دوستم که او نیز از حامیان بزرگ عبدالله در انتخابات ریاست جمهوری ۶ مهر ۱۳۹۸ بود، دست از مخالفت با توافق سیاسی بردارد. اعطای این مقام، یکی از خواستهای محوری عبدالله در مذاکرات برای توافق سیاسی با اشرف غنی بود، اما اعطای بزرگترین مقام نظامی افغانستان به یک چهره ازبکتبار، با مخالفتهای گستردهای در میان پشتونها همراه شده و انتقادهای شدیدی از اشرف غنی صورت گرفته است.
برگه دولت در مذاکره با طالبان
آنچه مشخص است، این توافق سیاسی، به رغم مخالفتهایی که در هر دو طرف داشته، همانطور که بیان شد، آب بر آتش بحران سیاسی و انتخاباتی در افغانستان ریخته است و میتواند ورق را به نفع دولت این کشور در مذاکرات احتمالی با طالبان و امتیازطلبیهای این گروه از یکسو و برنامههای پیدا و پنهان امریکا از سوی دیگر، برگرداند.
با این وجود، امضای این توافق سیاسی همچنان با یک چالش اساسی مواجه است و آن، میزان عملی شدن این توافقنامه است. اشرف غنی و عبدالله عبدالله برای دومین بار در پنج سال گذشته زیر یک توافقنامه سیاسی را امضا کردند، اما در شرایطی که توافقنامه سیاسی تشکیل حکومت وحدت ملی در سال ۲۰۱۵، یک توافق ناکام بود و بیشتر مفاد آن، بهخصوص بحث تغییر قانون اساسی و نظام سیاسی افغانستان و رفتن به سوی یک نظام پارلمانی و نخستوزیری عملی نشد، اینبار نیز یک بخش عمده از توافق سیاسی جدید، بحث زمینهسازی برای تغییر قانون اساسی و به دنبال آن، تغییر نظام سیاسی افغانستان، تغییر قانون احزاب، تغییر قانون انتخابات و در نهایت رفتن به سوی یک نظام پارلمانی و نخستوزیری است؛ مسئلهای که از صلاحیتهای رئیسجمهور و تمرکز قدرت در دست یک نفر و همچنین در پایتخت میکاهد، اما قوم پشتون افغانستان که در طول تاریخ این کشور، همواره حکومت و قدرت را در اختیار داشته، با این تغییر مخالف است و آن را خط سرخی برای خود میداند. از طرف دیگر، اشرف غنی در حکومت گذشته به هیچ وجه تقسیم ۵۰ درصدی قدرت، کابینه و وزارتخانهها را رعایت نکرد و اختلافات سیاسی دوامداری بین او و عبدالله عبدالله وجود داشت. حال با این تجربه، آیا محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله از تجربه پنج سال گذشته درس گرفته، مفاد توافقنامه سیاسی جدید بهطور کامل عملی خواهد شد یا خیر؟ زمان پاسخ خواهد داد.