کد خبر: 1337675
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران *

در حالی که بنیامین نتانیاهو اوایل امسال به رؤیای دیرینه خود یعنی کشاندن ایالات متحده به یک رویارویی نظامی با ایران دست یافت، این امر هزینه‌ای سنگین و بی‌سابقه برای اسرائیل به همراه داشت. صحنه‌ای که در آن نتانیاهو از دونالد ترامپ التماس می‌کرد تا او را از باتلاق نجات دهد، باعث شده است شمار فزاینده‌ای از امریکایی‌ها آشکارا اذعان کنند که اسرائیل نه یک متحد، بلکه یک بارِ اضافی است. در ماه سپتامبر، متحدان عرب امریکا نیز به همان نتیجه‌ای رسیدند که ما ایرانیان همواره بر آن تأکید کرده‌ایم: بی‌پروایی اسرائیل تهدیدی برای همه است. 
این واقعیت، راه را برای شکل‌گیری روابط کاملاً جدیدی هموار می‌کند که می‌تواند منطقه ما را دگرگون سازد. دولت امریکا اکنون با یک دوراهی مواجه است: یا می‌تواند همچنان با دلار‌های مالیات‌دهندگان امریکایی و اعتبار خود، چک‌های سفید در اختیار اسرائیل بگذارد، یا در یک تغییر بنیادین و سازنده مشارکت کند. برای دهه‌ها، سیاست غرب در قبال منطقه ما عمدتاً بر اساس افسانه‌هایی شکل گرفته که ریشه در اسرائیل داشته‌اند. جنگ ماه ژوئن از جهات مختلفی تعیین‌کننده بود، از جمله اینکه نشان داد اشتباه گرفتن اسطوره‌سازی با راهبرد، چه هزینه‌ای برای غرب دارد. اسرائیل و نیرو‌های نیابتی‌اش مدعی «پیروزی قاطع» هستند و می‌گویند ایران تضعیف و بازداشته شده است. اما عمق راهبردی گسترده ما - کشوری با وسعتی هم‌اندازه اروپای غربی و جمعیتی ده برابر اسرائیل - باعث شد که بیشتر استان‌های ما از تجاوز اسرائیل در امان بمانند. در مقابل، همه اسرائیلی‌ها قدرت نظامی ما را از نزدیک تجربه کردند. روایت «آسیب‌ناپذیری» که ستون اصلی ماشین اسطوره‌سازی اسرائیل است، در هم شکسته است. 
بحران ساختگی پیرامون برنامه هسته‌ای ایران نمونه‌ای روشن از این است که چگونه داستان‌هایی که در تل‌آویو نوشته و توسط نیرو‌های نیابتی اسرائیل تبلیغ می‌شود، به رویارویی‌های غیرضروری دامن زده است. ما ایرانیان دهه‌هاست تأکید کرده‌ایم که به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. این یک ادعای تاکتیکی نیست، بلکه یک دکترین راهبردی است که بر ملاحظات دینی، اخلاقی و امنیتی استوار است. با این حال، در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، دولت امریکا به این باور نادرست کشانده شد که ایران در آستانه فروپاشی است، توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ برای ما حکم شریان حیاتی را دارد و خروج از آن ما را وادار می‌کند به‌سرعت تسلیم شویم. این افسانه‌ها واشینگتن را تشویق کرد تا چارچوب دیپلماتیک کارآمدی را کنار بگذارد و به سیاست «فشار حداکثری» روی آورد؛ سیاستی که تنها «مقاومت حداکثری» را به دنبال داشت. 
تعداد فزاینده‌ای از امریکایی‌ها - به‌ویژه کسانی که خواهان تمرکز بر بازسازی ایالات متحده هستند - اکنون علناً به چیزی اذعان می‌کنند که پیش‌تر تابو بود: پذیرش بی‌چون‌وچرای روایت‌های اسرائیل، منابع امریکا را تحلیل برده، اعتبار این کشور را تضعیف کرده و ایالات متحده را درگیر منازعاتی کرده است که در خدمت منافع امریکایی نیست. طی دو سال گذشته، رژیم مستقر در تل‌آویو ده‌ها هزار فلسطینی بی‌گناه را در غزه کشته و به لبنان، سوریه، ایران، یمن و حتی قطر حمله کرده است. تقریباً همه کشور‌های دیگر منطقه نیز تهدید شده‌اند. هیچ فرد مسئولی این تجاوز‌ها را «دفاع از خود» نمی‌نامد. 
نکته امیدبخش دیگری نیز در رویداد‌های اخیر وجود دارد: انگیزه تازه در منطقه ما برای مهار تهدید مشترک اسرائیل. این امر میخ آخر را بر تابوت به‌اصطلاح توافق‌های ابراهیم کوبیده و درِ همکاری‌های نوین را گشوده است. 
به من اطلاع داده شده که در میان دوستان مشترک ایران و امریکا، تمایلی بی‌سابقه برای تسهیل گفت‌و‌گو و تضمین اجرای کامل، قابل راستی‌آزمایی و جامع هر توافق مذاکره‌شده‌ای وجود دارد. این موضوع امیدوارکننده به نظر می‌رسد. با وجود حمله اسرائیل به دیپلماسی در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران و امریکا، ایران همچنان برای دستیابی به توافقی که بر احترام متقابل و منافع متقابل بنا شده باشد، آمادگی دارد. 
تحقق این هدف منوط به آن است که امریکا بپذیرد مذاکره با دیکته کردن شروط تسلیم تفاوت دارد. مردم ما به‌خوبی آگاه‌اند که رئیس‌جمهور ترامپ نخستین رئیس‌جمهور امریکا نیست که به آنها حمله کرده است و تجربه‌های فاجعه‌بار تعامل با ایالات متحده را به چشم دیده‌اند. اگر رئیس‌جمهور ترامپ می‌خواهد اعتماد آنها را جلب کند و به وعده‌های خود به حامیانش در داخل کشور پایبند بماند، باید کاری را انجام دهد که هیچ‌یک از پیشینیانش موفق به انجام آن نشده‌اند: پایان دادن به یک بحران غیرضروری از طریق پیگیری صلح با دیپلماسی. نخستین گام، خطاب قرار دادن ملت ایران با زبانی محترمانه و بدون قید و شرط است. ایران هرگز خواهان جنگ با امریکا نبوده است؛ خویشتنداری ژنرال‌های ما در ماه ژوئن - که تنها دلیل سالم ماندن تأسیسات نظامی امریکا در منطقه است - این واقعیت را ثابت می‌کند. این خویشتنداری نباید با ضعف اشتباه گرفته شود یا نامحدود فرض شود. 
جهان همچنین باید بداند که ایرانیان هرگز از حقوق خود چشم‌پوشی نخواهند کرد. این حقوق که همه امضاکنندگان معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای از آن برخوردارند، شامل دسترسی به همه جنبه‌های فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز است. ما ایرانیان از مذاکرات جدی برای دستیابی به توافقی عادلانه هراسی نداریم. چنین توافقی باید شامل رفع واقعی و قابل راستی‌آزمایی تحریم‌ها باشد. تحولات منطقه‌ای می‌تواند اجرای تفاهم‌ها را به شیوه‌ای کاملاً جدید امکان‌پذیر سازد. 
برای کسانی که آماده‌اند قدم در مسیری بگذارند که پیش از این کسی نرفته است، یک پنجره فرصت کوتاه وجود دارد. بخت با شجاعان یار است، و شکستن یک چرخه شرارت‌آمیز به‌مراتب جسارت بیشتری می‌طلبد تا صرفاً تداوم بخشیدن به آن. 
* گاردین - ۳۰ دسامبر ۲۰۲۵

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار