خاطراتی از روزهای نخست شروع جنگ تحمیلی در گفتگو با یک رزمنده دفاع مقدس
داشتیم ناهار میخوردیم که یکی از دوستانم دنبالم آمد و گفت بچهها در مسجد محله جمع شدهاند تا به جبهه بروند. بدون اینکه مادرم را در جریان بگذارم، همراه دوستم به مسجد رفتیم. یکی از همسایهها مینیبوس آماده کرده بود تا به منطقه برویم. جنگ تازه شروع شده بود و فکر میکردیم هر کس شخصاً میتواند به جبهه برود
کد خبر: ۱۲۴۷۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵
گفتوگوی «جوان» با آزاده عبدالمجید رحمانیان که ۱۰۰ ماه در اردوگاههای دشمن اسیر بود
در اسارت دوستی داشتم به نام برادر غریب که از فرط علاقهاش به ایران سه رنگ سبز، سفید و قرمز را زیر یقه لباسش میزد و هر روز این سه نقطه رنگ را به عشق پرچم کشورمان نگاه میکرد. ما ایران را مادرمان میدانستیم و در هیچ شرایطی ذرهای از علاقهمان به مام میهن کم نمیشد
کد خبر: ۱۲۴۷۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵
وقتی امریکاییها عراق را اشغال کردند پادگانهای خود را در محلهایی ایجاد کردند که پیکرهای شهدای ما در آنجا دفن شده است. همچنین ما خواهان این هستیم که اسناد و مدارک شهدای اسارت را که هماکنون در دست امریکاییهاست در اختیار ما قرار بدهند
کد خبر: ۱۲۴۶۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۱
خاطراتی از دانشجوی شهید مسعود نعیمی در گفتگو با همرزمانش
بعد از کیوسک نگهبانی، جاده بود که باید عرض آن را طی میکردیم و به سمت درختهای آن سمت جاده میدویدیم. از آنجا به بعد در پناه درختها که مقابل دید دشمن را میگرفتند، میتوانستیم خودمان را به داخل شهر برسانیم. منتها دشمن روی جاده تسلط داشت. اولین نفر مسعود نعیمی گلوله خورد و به زمین افتاد
کد خبر: ۱۲۴۶۷۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۱
کتاب "دعوت به کرکوک" به قلم حسن و حسین شیردل به پیشنهاد مرتضی سرهنگی با هدف روایت خاطراتی از عملیات کرکوک از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد.
کد خبر: ۱۲۴۶۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹
گفتوگوی «جوان» با برادرشهید سید مجید بابایی وسطی کلائی اولین شهید پلیس فتای کشور
بعد از شهادتش مزار برادرم مأمن بسیاری شد. هرمرتبه سر مزارش میرویم میبینیم مردم به زیارتش آمدهاند. سر مزارش گوسفند قربانی میکنند و خواستههایشان را با مجید و شهدا در میان میگذارند. به عنوان برادر شهید تنها خواستهای که از او داشته و دارم این است که به مادرم آرامش دهد
کد خبر: ۱۲۴۶۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۰
خاطراتی از برقراری آتشبس در جبههها در گفتگو با یک رزمنده دفاع مقدس
تا آنجا که من یادم است، نیروهای یونیفل زودتر از روز ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ در مرز مستقر شده بودند. (البته دقیق یادم نیست) ولی به هرحال همان اواخر مرداد ۶۷ بود که گفتند یونیفل آمده و در مرز مستقر شده است. ما خیلی نیروهای یونیفل را نمیدیدیم. خط خودمان را داشتیم و بیشتر فرماندههای رده بالاتر با آنها ارتباط داشتند
کد خبر: ۱۲۴۶۲۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹
گفتوگوی «جوان» با همسر سردار شهید حشمتالله طاهری از فرماندهان گردان لشکر ۲۵ کربلا
۲۴ ساله بودم که همسرم به شهادت رسید. سه بچه کوچک داشتم. الان موقعیت جوانها را نگاه کنید با یک بچه هم سختشان است، اما ما آن زمان خودمان را آماده این سختیها کرده بودیم. از همان هنگام که حشمت به خواستگاریام آمد، گفت من پاسدارم و الان جنگ است و احتمال شهادتم وجود دارد
کد خبر: ۱۲۴۶۲۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹
گفتوگوی «جوان» با همسر جهادگر شهید موسیپرتابیان که مرداد ۱۳۶۶ به شهادت رسید
چون سر و صورت همسرم کاملاً سوخته بود، میگفتند در اتاقهای مجاور سردخانه بیماران حضور دارند و امکان دارد شما با دیدن پیکر شهید شیون کنید و بیمارها اذیت شوند. اما من اصرار کردم و از خدا هم خواستم که به من قدرت بدهد با پیکر سوخته او با صلابت روبهرو شوم. خدا هم این قدرت را به من داد
کد خبر: ۱۲۴۶۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۸
رهبر انقلاب در تقریظ یکی از کتابهای ادبیات پایداری و اسارت:
او در این نامه اذعان کرده که بار دیگر عهدنامه ۱۹۷۵ الجزیره را میپذیرد و تسلیم شرایط ایران برای خاتمه جنگ هشت ساله و پذیرش آتشبس در سرتاسر مرزهای مشترک دو کشور میشود
کد خبر: ۱۲۴۵۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
روایتی از شهید مصطفی ردانیپور که مرداد ۶۲ آسمانی شد
یکی از وظایف روحانیون در جبهه، تقویت بصیرت دینی رزمندهها بود. من روی این مطلب تأکید دارم که نه با بصیرت نشئتگرفته از دین، بلکه با بصیرت در دین، شناخت رزمندهها از دین افزایش مییابد
کد خبر: ۱۲۴۵۸۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
خاطرات یک آزاده دفاع مقدس در گفتگو با «جوان»
من متولد سال ۱۳۴۰ در یکی از محلات جنوب غرب تهران هستم. در کوچه ما مسجدی بود به نام علیابنابیطالب (ع) که در بحث انقلاب بسیار فعال بود. بعد از پیروزی انقلاب ما در همین مسجد آنجا فعالیت میکردیم. من آنموقع دانشآموز دبیرستان بودم.
کد خبر: ۱۲۴۵۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
گفتوگوی «جوان» با عبدالله نوریپور، راوی کتاب «متهم دادگاه Old Bailey»
دادگاهی شدم و وکیل مدافع هم داشتم. مثل باقی زندانیها به زندان رفتم و قرار شد که ۱۲ سال حبسم را سپری کنم. در این مدت خانواده از طریق سفارت کشورمان نامههایی به من ارسال میکردند. یادم است که از پدر و مادرم درخواست میکردم که برایم کتاب بفرستند تا آنجا مطالعه کنم و روحیهام حفظ شود
کد خبر: ۱۲۴۵۸۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
آزادگان سرافراز و مقاوم پس از بازگشت به آغوش ایران اسلامی در تداوم مسیر جهاد در عرصههایی جدید و متنوع افتخار آفریدند و در روند پیشرفت و تعالی کشور به ویژه در صحنههای مدیریتی، دانش بنیان و عرصه مقابله با جنگ نرم دشمنان، نقش آفرینی کردند.
کد خبر: ۱۲۴۵۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۵
گفتوگوی «جوان» با آزاده سرافراز محمود پورهنگ برادرشهیدان احمد و محمد پورهنگ
وقتی از عراقیها درخواست ساعت کردیم گفتند ساعت برای اسیر خوب نیست، منظورشان این بود که زمان برای شما دیر میگذرد، اما به آنها میگفتیم اتفاقاً ما وقت کم میآوریم. مثلاً میدیدیم یک نفر در طول روز به پنجکلاس مختلف میرفت یا به عنوان استاد و معلم کلاسهای متعددی را در ساعات مختلف شبانهروز برگزار میکرد. نهج البلاغه در اردوگاههای ما به اصطلاح روی بورس بود و ما تعداد زیادی حافظ قرآن و نهجالبلاغه داشتیم
کد خبر: ۱۲۴۵۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳
مصاحبه با همسر و یکی از همرزمان سردار شهید علیاصغر قلیتبار
زمانی که با علیاصغر ازدواج کردم، مدام در جبهه حضور داشت و تمام بدنش پر از ترکش بود. از قفسه سینه و سرش گرفته تا نقاط دیگر. جایی در بدنش نبود که ترکش نخورده باشد. حتی راضی نبود بیمارستان برود و ترکشهای پایش را عمل کند. یک ترکش در ران پایش بود که خودش با چاقو درآورده بود!
کد خبر: ۱۲۴۴۹۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲
مروری بر واقعه محاصره پاوه در مرداد سال ۵۸ در گفتوگوی «جوان» با نویسنده کتاب «حماسه پاوه»
از فاصله بسیار نزدیکی درگیریها تا نیمههای شب ادامه مییابد. کم مانده بود که هر دو سنگر مدافعان سقوط کنند که پیام امام (ره) بامداد از طریق رادیو پخش میشود. در این پیام، امام از همه نیروهای مسلح خواسته بودند بدون فوت وقت خود را به پاوه برسانند. با پیام امام دشمن از شهر فرار میکند
کد خبر: ۱۲۴۴۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱
پیمان جبلی رئیس رسانه ملی از دو پروژه دفاعمقدسی «قرارگاه سری نصرت» و «تانکخورها»، همچنین پروژه «عفیف» که مراحل ضبط خود را در لوکیشنی واقع در شهرقدس میگذراند، بازدید کرد.
کد خبر: ۱۲۴۴۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۶
گفتوگوی «جوان» با محمد مرادی سیاهافشاری از آزادگان دفاعمقدس
حمام ما در اسارت، تانکر آب بود. شیر آن را باز میکردند و هر دو دقیقه یک نفر وقت حمام داشت. طی یکساعت باید ۲ هزار نفر حمام میکردند. نصف اردوگاه بیماری گال گرفته بود. وقتی شبها میخوابیدیم شپش از سروکله ما بالا میرفت و خیلی اذیت میشدیم
کد خبر: ۱۲۴۴۱۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۷
در رونمایی از کتاب «پری خانه ما» عنوان شد
نشان دادن این لایه از مظلومیت مردمی و بخشی که شاید در کشور ما دو دهه است که مورد تمرکز قرار گرفته، اهمیت بالایی دارد و نشان دادن مظلومیتهای مادران ارزشمند است
کد خبر: ۱۲۴۳۵۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۳