سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، رسیدگی به این پرونده از ساعت ۲۴ شامگاه پنجشنبه هفتم آذرسال گذشته با اعلام خبر قتل مرد جوانی در حوالی دره فرحزاد در غرب تهران در دستور کار مأموران پلیس پایتخت قرار گرفت. آن شب قاضی رحیم دشتبان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۴۰باغفیض از قتل مرد جوانی در درهفرحزاد با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در محل حادثه با جسد مرد ۳۵سالهای به نام تیمور روبهرو شدند که با شلیک گلوله به قلبش به قتل رسیده بود. نخستین بررسیها نشان داد مقتول قاچاقچی معروفی است که برای خودش لقب سلطان هروئین انتخاب کرده بود و چند سالی در این محل همراه تعدادی از نوچههایش مواد مخدر میفروخت. همچنین مشخص شد تیمور در درگیری با قاچاق فروش معروف دیگری به نام اسکندر به قتل رسیده و این درگیری هم برای تصاحب محل پاتوق رخ داده است. یکی از شاهدان عینی به مأموران گفت: تیمور مدتی است این مکان را پاتوق خود قرار داده و همراه نوچههایش مواد مخدر میفروخت. او معروف به سلطان هروئین بود و همه معتادان از او حساب میبردند تا اینکه چندی قبل قاچاق فروش دیگری که به تازگی از زندان آزاد شدهبود تصمیم گرفت پاتوق تیمور را تصاحب کند و به همین خاطر چند باری با هم درگیر شده بودند. چند ساعتی قبل اسکندر همراه نوچههایش به دره فرحزاد آمد و با دار و دسته تیمور درگیر شدند که مأموران کلانتری ۱۴۰باغ فیض از راه رسیدند و همه فرار کردند. مأموران چند ساعتی در محل بودند، اما وقتی محل را ترک کردند دوباره سرکله تیمور و دار و دستهاش و اسکندر و نوچههایش پیدا شد و این بار درگیری خونینی را رقم زدند که ناگهان در جریان درگیری اسکندر از پشت تیری به طرف تیمور شلیک کرد و تیر از قلب تیمور گذشت و او خونین نقش بر زمین شد و بعد همه از ترس از محل گریختند.
پس از این مأموران پلیس به دستور بازپرس پرونده تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری قاتل فراری آغاز کردند که دریافتند قاتل پس از حادثه به یکی از شهرهای غربی کشور فرار کرده است.
در حالی که جستوجو برای دستگیری متهم ادامه داشت به مأموران پلیس خبر رسید قاتل فراری به تهران بازگشته و در حوالی دره فرحزاد قاچاق فروشی میکند. بنابراین مأموران پلیس راهی محل شدند و وی را دستگیر کردند.
متهم در بازجوییها ابتدا قتل تیمور را انکار کرد، اما در نهایت چندی قبل وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به قتل سلطان هروئین اعتراف کرد.
قاتل در ادامه به دستور قاضی دشتبان برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتگو با متهم
اسکندر! قاچاق فروشی مواد مخدر میکردی؟
خرده فروشی میکردم.
اما شما قاچاق فروش معروفی بودی؟
به خاطر نوچههایم و محلی که قرق کرده بودیم معروف بودم.
مقتول را میشناختی؟
بله، او از دوستان قدیمی من بود و خودم دست و بالاش را گرفته بودم و در اصل نوچه خودم بود.
پس چرا او را به قتل رساندی؟
مدتی بود با هم رقیب بودیم و در اصل او در حق من نامردی کرده بود و چند باری به او هشدار دادم که سر عقل بیاید، اما قبول نکرد.
چه نامردی در حق تو کرده بود؟
من از سالها قبل پاتوقم در حوالی درهفرحزاد بود و آنجا تعداد زیادی نوچه داشتم و مواد میفروختم تا اینکه مقتول از شهرستان آمد و جزو نوچههای من شد. من خیلی به او بها دادم و دست او را گرفتم و تمامی راه و چاه کار را به او آموزش دادم و در واقع خیلی بزرگش کردم و انتظار داشتم خوبیهای مرا جبران کند، اما او نه تنها جبران نکرد که رقیب من شد و همین موضوع باعث اختلاف ما شد.
بیشتر توضیح بده؟
مدتی قبل از درگیری مأموران پلیس مرا دستگیر کردند و به زندان افتادم. وقتی دستگیر شدم به تیمور گفتم پاتوق را حفظ کند و با نوچهها خوب رفتار کند تا از زندان که آزاد شدم دوباره با هم کار کنیم، اما وقتی از زندان آزاد شدم فهمیدم که او برای خودش دار و دستهای راه انداخته و پاتوق مرا تصاحب کرده و به خودش لقب سلطان هروئین داده است و دیگر از من اطاعت نمیکند.
یعنی به مشتریهای تو مواد میفروخت؟
بله. وقتی آزاد شدم پیش او رفتم و از او خواستم پاتوق را پس دهد قبول نکرد و بعد از آن چند باری از طریق نوچههایم به او پیغام دادم، اما او کله شق بود و قبول نمیکرد تا اینکه روز حادثه همراه نوچههایم به پاتوق رفتم و با هم درگیر شدیم که این اتفاق افتاد.
چه شد که پس از فرار دوباره به تهران برگشتی؟
پس از درگیری فکر نمیکردم او به قتل رسیده باشد و وقتی فهمیدم از تهران فرار کردم و مدتی مخفیانه زندگی کردم تا اینکه فکر کردم آبها از آسیاب افتاده و دوباره به تهران برگشتم که مأموران پلیس مرا دستگیر کردند.