سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، متهم پرونده که پرویز نام دارد صبح روز گذشته از زندان به شعبهدوم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان تهران درباره کیفرخواست صادر شده از سوی دادسرا توضیح داد. او گفت: پرویز از سال۸۹ به اتهام قتل همسر سابقش میترا بازداشت شد. روز حادثه پرویز در حالی که لباسهایش خونی بود در حال عبور از خیابانی در شرق تهران بود که مأموران گشتپلیس به او مظنون شده و دستگیرش کردند. پرویز به قتل میترا اعتراف کرد و محل رها کرده جسد را هم به پلیس نشان داد.
نماینده دادستان ادامه داد: متهم در بازجوییهای بعدی هم به قتل اعتراف کرده و از سوی هیئتقضایی به قصاص محکوم شدهبود، اما فرزندان مقتول اعلام رضایت کردند و با توجه به اینکه چندین سال از ماجرا گذشتهاست و اولیایدمی که درخواست قصاص کرده بودند، نتوانستند سهم صغیر و اولیایدمی را که گذشت کردهبودند، تأمین کنند، متهم از دادگاه درخواست آزادی با قرار وثیقه کردهاست که درخواست میکنم هیئت قضایی در این باره تصمیمگیری کند.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و در توضیح حادثهای اتفاق افتادهبود، گفت: من همسرم را خیلی دوست داشتم و عاشقش بودم تا اینکه آلوده به مصرف مواد شدم. از آن به بعد بود که همسرم از من فاصله گرفت و گفت که نمیخواهد سرنوشت دو بچهمان تباه شود.
بنابراین ما از هم جدا شدیم. فرزند بزرگم با من زندگی میکرد و فرزند کوچکمان هم با مادرش زندگی میکرد. من وقتی مواد مصرف میکردم دچار توهم میشدم و فکر میکردم که میترا به خاطر اینکه با فرددیگری ارتباط برقرار کردهاست، زندگیمان را ترک کرده است.
متهم در شرح حادثه هم گفت: آن روز من با میترا تماس گرفتم و خواستم به پارک جنگلی بیاید. به او گفتم که بچه را بیاور و من هم فرزندمان را میآورم تا هر چهار نفر دور هم باشیم که قبول کرد. وقتی سر قرار حاضر شد، دیدم که بچه را آورده، اما من تنها رفتم. هنگامی که با هم بودیم بچه کمی دورتر داشت بازی میکرد. به او گفتم که آیا به خاطر فرد دیگری از زندگیمان رفتهای که گفت فقط به خاطر اعتیاد من بوده و دلیل دیگری هم نداشته است. میترا گفت که از وضعی که دارد راضی است و اصلاً حاضر به برگشت نیست. حرف او سبب ناراحتی من شد به طوری که چاقوی کشیدم و به او چند ضربه زدم و بعد به سمت جاده دویدم که مأموران گشت پلیس من را بازداشت کردند. متهم گفت: ۹سال است که در زندان هستم و درخواست میکنم که با درخواست آزادی مشروط من موافقت کنید. هیئت قضایی بعد از شنیدن دفاعیات متهم وارد شور شد.