عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت خاتمی اخیراً در همایشی سیاسی گفته: «ما امروز با یک پیشفرض در انتخابات شرکت میکنیم، به اعتبار اینکه اصلاحطلبان اکثریت جامعه را نمایندگی میکنند و اکثریت جامعه خواستار تغییر و اصلاح است و اگر کسانی بخواهند این فکر و نگاه را نمایندگی کنند همین شورای عالی اصلاحطلبان هستند. آنچه ما به آن میبالیم این است که اکثریت جامعه را نمایندگی میکنیم.»
تناقض سخن او اینجاست که اگر اکثریت جامعه خواستار تغییر هستند (که هستند) یعنی مقامات کنونی را که حاصل پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هستند، نمیخواهند؛ پس چگونه همان کسانی که اکنون بر سرکار هستند و دولت و استانداریها و شوراها و بخش اعظمی از مجلس را در دست دارند و باعث وضعیت کنونی کشور هستند، میتوانند تغییر خودشان را که خواست مردم است، نمایندگی کنند؟!
موسوی لاری در بخشی دیگر از سخنانش گفته: «ما در انتخابات شرکت میکنیم، لیست دادن منوط به آن است که کاندیدا داشته باشیم، این حرف کاملاً مشخص است. ما میخواهیم حضور داشته باشیم کاندیدا هم داشتیم که یک تعدادی از آنها به خاطر فضای خاص ثبتنام نکردند و تعدادی هم آمدند که با بدعتی رو به رو شدیم! هیئتهای اجرایی محصول جریانی غیراز جریان مجری انتخابات است که این بسیار عجیب است! این یک بدعت است که وزارت کشور زیر بار آن رفته و پذیرفته و لابد رئیس جمهور هم زیر بار رفته است.»
او البته همچون خیلی ادعاهای اصلاحطلبان توضیح نمیدهد که این بدعت حاصل چه اعمال فشاری است. بسیاری از اصلاحطلبان علاقه ندارند بپذیرند که عملکرد دولتشان مورد پسندشان نیست. نکته جالب دیگر اینکه این جریان با ادعای حداکثری یعنی نمیتواند چند کاندیدا در چارچوب قانون داشته باشد؟ جریان حداکثری و عدم توانایی در کاندیداتوری؟! اگر جریانی حداکثری باشد، یعنی باید بتواند در چارچوب قانون کشور حتی تا چند برابر کاندیدای مورد نیاز، نامزد معرفی کند تا در صورت بروز مشکل برای برخی از کاندیدا بتواند به سرعت جایگزین بگذارد.
واقعیت، اما این است که اصلاحطلبان حداقل در تهران بالای ۱۰۰ کاندیدا دارند، یعنی به ازای هر کرسی چهار نفر؛ و موضعگیریهایی همچون اینکه نمیگذارند کاندیدای ما بیاید برای آن است که از هماکنون راه فراری داشته باشند برای زمانی که شاید در انتخابات شکست بخورند.